در سکوت نهادهای بینالمللی کشتار هزارهها در افغانستان ادامه دارد
نسلکشی در خانه همسایه
همدلی| محسن رفیق: پس از گذشت کمتر از یک ماه از وقوع سه انفجار در نزدیکی یک مدرسه دخترانه در افغانستان و کشته شدن بیش از ۸۵ نفر، کارزار «توقف نسلکشی هزارهها» بار دیگر به مهمترین مسئله این روزهای افغانستان تبدیل شده است؛ اتفاقی که البته فراتر از مرزهای این کشور، معترضان بسیاری را به خیابانها کشانده و حتی موج وسیعی از کاربران محیطهای مجازی را به واکنش وا داشته است. شکلگیری دوباره این اعتراضات با افزایش دوباره موج حملات گسترده در غرب کابل که عمدتا محل اسکان هزارهها و شیعهنشینهای افغانستان است، آغاز شده است چرا که به عقیده معترضان، وقوع این امر بار دیگر احتمال وجود یک برنامه از پیش تعیین شده برای قتل عام هزارهها در افغانستان را تقویت کرده است. در این زمینه دولت افغانستان به سهل انگاری در تامین امنیت هزارهها متهم شده است.
به عقیده بسیاری از ناظران سیاسی، در آستانه خروج نیروهای بینالمللی و پایان ماموریت ناتو در افغانستان، دور از انتظار نبود که اوضاع امنیتی در این کشور پیچیدهتر شده و نگرانی از حمله به هزارهها و دیگر گروههای قومی شدت بگیرد. در همین حال بسیاری از هزارهها از بازگشت دوباره طالبان به هرم قدرت در افغانستان و پیامدهای آن به شدت نگران هستند. این در حالی است که طالبان در پاییز سال ۱۹۹۸ و به دنبال تصرف شهرهای مزارشریف و بامیان، دست به کشتار وسیعی زده بود که بیشتر قربانیان آن را قوم هزاره تشکیل میدادند. آمار و ارقام نشان میدهد که در سالهای گذشته دهها حمله خونین و پرتلفات به مراکز آموزشی، مدرسهها، مسجدها، فعالان حقوق بشری و شهر و دیار هزارهها در غرب کابل انجام شده است.
در واکنش به حملات گسترده اخیر و کشتار دوباره هزارههای افغانستان، اعتراضات زیادی در بسیاری از نقاط دنیا شکل گرفته است. در همین حال، عدهای از کنشگران مدنی استان بامیان افغانستان، در مقابل دفتر نمایندگی سازمان ملل متحد، دست به تجمعی اعتراضآمیز علیه کشتار سیستماتیک هزارهها، زدند. همچنین در چند روز گذشته، عدهای از هزارههای افغانستانی مقیم آمریکا، در بخشهای مختلفی از این کشور، از جمله در شهر واشنگتن دیسی پایتخت آمریکا، دست به گردهماییهای اعتراضآمیز علیه آنچه که آنها آن را نسلکشی هزارهها در افغانستان، میخوانند، زدند. آنها با سر دادن شعار «کین درد مشترک هرگز جدا جدا درمان نمیشود»، از مردم خواستهاند که در اعتراض به نسلکشی هزارهها با راهپیمایان همصدا شوند؛ این از معدود تظاهرات شهروندان افغانستان است که در واشینگتن برگزار میشود.
عاریف رحمانی، نماینده مجلس نمایندگان افغانستان پس از ایراد نطقی در صحن علنی مجلس در نکوهش ظلم رفته بر هزارهها، در صفحه توئیتر خود نوشت:«وقتی در مجلس نمایندگان برای اولین بار با دلایل واضح از نسلکشی سیستیماتیک هزارهها سخن گفتم برخی از همکارانم با عصبانیت شدید مرا به تعصب و تفرقهاندازی متهم کردند و گفتند تو حق نداری از هزارهها سخن بگویی چرا که آنچه در جریان است افغانکشی است نه هزاره کشی.»
این نماینده مردم افغانستان در مجلس در توئیت دیگری مینویسد:«عدم اعتراف به نسل کشی هزارهها توسط دولت افغانستان، سازمانها و نخبگان سیاسی و حقوق بشری کشور یک ستم مضاعف به این بخش از شهروندان تحت ستم و تبعیض است. امیدوارم دولت افغانستان با اعتراف به این نسل کشی تدابیر جدی را در پایان دادن به آن اتخاذ نماید.»
احمد بهزاد، نماینده پیشین مردم هرات در مجلس افغانستان نیز در این مورد نوشت:«کشتار هدفمند بخشی از سیاست حذف است. این سیاست در عرصههای مختلف با روشها و ابزار گوناگون اجرا میشود. میان نسلکشی هزارهها و تبعیض سیستماتیک علیه این جامعه، رابطه معناداری وجود دارد. عوامل کشتار و تبعیض، به حذف میاندیشند. برای توقف کشتار، تبعیض پایان یابد.»
در همین زمینه چندی پیش، توماس نیکلسون، نماینده ویژه اتحادیه اروپا در افغانستان نیز تاکید کرد که کشتار هزارهها باید متوقف و جرایمی که صورت گرفته است، بررسی شود. در توئیت او آمده است:«برخی میخواهند رویای دانشآموزان مکتب سیدالشهدا را متوقف سازند، ولی ما با دنبال کردن رویای آنها یاد قربانیان این مکتب را گرامی میداریم.»
طوفان توئیتری اعتراض به خشونت علیه هزارهها، یکی دیگر از موجهای اعتراضی ایجاد شده در این زمینه بوده است. این در حالی است که با به نتیجه نرسیدن دادخواهی گروههای حقوق بشری از دولت و سازمان ملل متحد، فعالان حقوق بشری راهاندازی با ایجاد کمپینهای اعتراضی در محیطهای مجازی، اعتراضات خود در این زمینه را انتشار دادند. حتی برخی از روزنامهنگاران و نمایندگان اقوام دیگر افغانستان نیز به این طوفان توئیتری پیوستهاند. پرویز شمال، روزنامهنگار افغان، در این باره مینویسد:«در افغانستان تمامی اقوام آسیب دیدهاند، هزاره، پشتون، تاجیک، ازبک. اما از این واقعیت هم نمیتوان چشمپوشی کرد که پیر و جوان و کودک حتی نوزاد هیچ قومی مانند هزارهها تنها به دلیل تبارشان آماج حمله قرار نگرفته و سلاخی نشده است.»
غوغا تابان، هنرمند عرصه موسیقی در افغانستان در پیامی توئیتری مینویسد: «این یک دادخواهیست، سرود و آواز نیست؛ دادخواهی کشتار سیستماتیک هزارهها که دهههاست گروه گروه قربانی میشوند. از همگان درخواست میکنم صدای دادخواهیِ این نسل کشی باشند.»
در ایران نیز دامنه اعتراضات به کشتار هزارههای افغان، در محیطهای مجازی با استقبال قابل توجهی روبرو شده است. پیوستن کاربران توئیتری ایران به حامیان توقف قتل عام هزارهها در چند روز اخیر باعث شد که شمار توئیتهای ایرانیان در این باره نه تنها از کاربران افغانستانی پیشی بگیرد، بلکه توئیتها در مورد مناظرات انتخاباتی ایران را نیز پشت سر بگذارد.
با توجه به تداوم و تلفات وسیع این حملات، در حال حاضر این مساله مطرح شده است که هزارهها در معرض نسلکشی و تصفیه قومی قرار دارند. سرور دانش معاون دوم ریاستجمهوری افغانستان در این زمینه معتقد است: « این اعمال وحشیانه و ضد انسانی بدون شک از مصادیق بارز جنایت علیه بشریت است. زیرا به طور واضح هدف تروریستها، قومی خاص با باورهای خاص است و این فاجعه با هدف نسلکشی و از بین بردن یک گروه اجتماعی صورت گرفته است.»
در همین حال کمیسیون مستقل حقوق بشر افغانستان، اخیرا اعلام کرده است که هزارهها در معرض پاکسازی قومی و جنایت جنگی قرار گرفتهاند و دولت افغانستان باید فورا طرح حمایتی چند جانبهای را در دستور کار قرار دهد. در بیانیه این کمیسیون آمده است: «حکومت افغانستان باید به تعهدات خود طبق میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی عمل کند و به کشتار هدفمندانه هزارهها اذعان کند. دولت افغانستان باید فورا طرح حمایتیای را مبتنی بر حقوق بشر برای دشت برچی و مناطق غرب کابل تهیه و ابلاغ کند.»
امین احمدی استاد دانشگاه ابن سینای افغانستان در صفحه فیسبوک خود در این زمینه نوشت:«این سطح عمیق و گسترده از بیرحمی علیه جامعه هزاره به این معنا و مفهوم است که گروه قومی هزاره به دلایل مذهبی و نژادی در معرض حذف سیستماتیک فیزیکی، خشونت و تبیعیض گسترده و عمیق قرار گرته است. در این فرایند از خشم و نفرت، کودکان مدرسه و حتی نوزاد چند ساعته مصونیت نداشته و حتی زایشگاه و کودکان در حال خروج از مدرسه به عنوان یک هدف مهم نظامی محسوب میشوند.»
با این وجود برخی دیگر از صاحبنظران، قومیسازی کشتار مردم افغانستان را مورد انتقاد قرار داده و تاکید کردهاند که همه اقوام افغانستان قربانی جنگ در این کشور هستند. در همین زمینه جاوید لودین، معین سابق وزارت خارجه افغانستان در واکنش به هشتگ توقف قتل عام هزارهها در صفحه توئیترش نوشت: « تمام اقوام كشور قربانی جنگ خانمانسوزند و قلمداد يك قوم خاص به عنوان قربانی نبايد به معنی كم جلوه دادن رنج و خساره ساير اقوام باشد. ولی با توجه به اينكه دشمنان اين سرزمين هيچ حد و مرز نمیشناسند، بايد خطر شومترين جنايات ضد بشری به شمول نسلكشی عليه يك قوم را دست كم نگيريم.»
خشونت علیه هزارههای افغانستان، دارای سابقهای طولانی در این کشور است. یکی از بدترین موارد همین سه سال پیش بود که طالبان با تصرف منطقه میرزا اولنگ در ولایت سرپل که هزاره نشین است، به ساکنین این منطقه حمله کرده و فاجعهای دیگر آفریدند. در آن زمان و در پی شکست نیروهای امنیتی در منطقه میرزا اولنگ، گروه طالبان، ۵۲ نفر از ساکنان غیرنظامی این منطقه را به شکل فجیعی به قتل رساندند. در آن زمان اشرف غنی، رئیس جمهوری افغانستان، اعلام کرد که انتقام این فاجعه قتلعام در میرزا اولنگ را خواهد گرفت اما به واقع هیچ اتفاقی نیفتاد. کاربران شبکههای اجتماعی کشتار میرزا اولنگ را پاکسازی قومی و نسلکشی، خواندند.
این اما تنها مورد حمله به هزاره نشینان افغانستان نبود؛ حمله به باشگاه ورزشی میوند در دشت برچی، در سال ۱۳۹۷ با بیش از ۲۰ کشته، حمله به مراسم نوروز در کارته سخی غرب کابل، در سال ۱۳۹۸ با ۶ کشته، حمله به زایشگاه ۱۰۰ تختخوابی دشت برچی، در سال ۱۳۹۹ با ۲۴ کشته، حمله به آموزشگاه کوثر دانش در دشت برچی، در سال ۱۳۹۹ با ۲۴ کشته و حمله اخیر به یک مدرسه دخترانه در دشت برچی، در سال ۱۴۰۰ با ۸۵ کشته، از نمونههای حملات مشابه دیگری در این زمینه بوده است.
خشونت علیه هزارههای افغانستان که عمدتا شیعه مذهب بوده و بیشتر در پایتخت و مناطق مرکزی و شمالی افغانستان زندگی میکنند دارای سابقهای طولانی در این کشور بوده و به دوره پادشاهی امیر عبدالرحمان خان، پادشاه وقت این کشور در 1880 میلادی باز میگردد. در افغانستان حدود ۱۳ میلیون از جمعیت را مردمان هزاره تشکیل میدهند. هزارهها در ایران نیز حدود ۱ و نیم میلیون نفر و در پاکستان حدود ۱ میلیون نفر را تشکیل میدهند.