غرب گُزیده - غرب گَزیده
علی خورسندجلالی (فعال فرهنگی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2465
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


آنچه امام(ره) از جمهوری اسلامی مد نظر داشت

سیدعلی اسماعیلی (فعال اجتماعی)

نظام‌های سیاسی مبتنی بر رای مردم، در راستای حفظ و تداوم مشروعیت خود، با استفاده از انتخابات، بستر ابراز حق تعیین سرنوشت شهروندان و جابه‌جایی قدرت توسط آنان را فراهم می‌کنند.
در انتخابات، علاوه بر حکمرانان کشور‌، برنامه‌ها و اهداف حکمرانی و کشورداری نیز توسط مردم تعیین می‌شود و به‌موجب آن، شهروندان از طریق صندوق رای، آگاهانه و آزادانه، اراده و نظر خود در خصوص مسیر آینده کشورشان را اعلام و ابراز می‌دارند.انتخابات یکی از اصلی‌‌ترین ارکان و عناصر هویت بخش گفتمان جهموری اسلامی است که امام خمینی(ره) از پاریس تا آخرین روزهای حیات خویش، همواره برآن تاکید ورزیدند، اولین اقدام امام پس از پیروزی انقلاب، به‌رسمیت شناختن حق تعیین سرنوشت از طریق برگزاری همه‌پرسی برای تعیین نوع نظام سیاسی بود که در این همه‌پرسی بیش از 98درصد شهروندان ایرانی، به نظام سیاسی «جمهوری اسلامی» رأی مثبت دادند.قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نیز بر اساس همین گفتمان تدوین و به تایید ملت رسید و حق تعیین سرنوشت از طریق انتخابات و ‌‌همه‌پرسی در اصول متعدد قانون اساسی مورد تایید و تاکید قرار گرفت، و مشخصا در اصول ۶ و ۵۶ آن تصریح شده است که: «در جمهوری اسلامی ایران امور کشور باید به اتکاء آراء عمومی اداره شود...» و «حاکمیت مطلق بر جهان و انسان از آن خداست و هم او، انسان را بر سرنوشت اجتماعی خویش حاکم ساخته‌است. هیچ‌کس نمی‌تواند این حق الهی را از انسان سلب کند یا در خدمت منافع فرد یا گروهی خاص قرار دهد.»صد البته که انتخابات و مشارکت اثربخش سیاسی، فقط با فراهم‌سازی بستر انتخاب کردن از میان دیدگاه‌هایی که در میان ملت رواج دارد، معنا می‌یابد و هر گونه اعمال محدودیت در دایره انتخاب مردم، خلاف ماهیت انتخابات و نیز خلاف اندیشه‌های امام خمینی و قانون اساسی است.اینک که در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، حق تعیین سرنوشت و رکن جمهوریت نظام، در معرض آسیب‌ها و چالش‌های اساسی قرارگرفته است، بخشی از رهنمودها و دیدگاه‌های امام خمینی در خصوص حق تعیین سرنوشت و نقش مشروعیت‌بخش مردم، مورد بازکاوی قرار می‌گیرد تا بلکه مدعیان و میراث‌داران مکتب خمینی، به خود آیند و حقوق ملت را به‌رسمیت شناخته و راه انتخاب آزاد را برای ملت هموار سازند. 
۱- امام خمینی و حق تعیین سرنوشت
از نگاه امام خمینی، انتخابات تجلی بروز اراده ملت و حضور و مشارکت آگاهانه آنان برای تعیین سرنوشت خویش است.تعیین سرنوشت حقی است كه شهروندان و مردم یك سرزمین، صرف نظر از قومیت، نژاد، دین، مذهب و جنسیت، به موجب آن بتوانند نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مورد نظر خود را تعیین کرده و حكمرانان خويش را آزادانه انتخاب كنند. حق تعیین سرنوشت در اصول متعدد قانون اساسی با مضامینی صریح و شفاف، مورد تاکید و تایید قرار گرفت و بدون مبالغه می‌توان ادعا کرد که روح قانون اساسی بر حق تعیین سرنوشت و مشارکت آگاهانه و آزادانه آنان در همه امور کشور استوار است.از نگاه امام خمینی «از حقوق اولیه هر ملتی است که باید سرنوشت و تعیین شکل و نوع حکومت خود را در دست داشته باشد.» (صحیفه امام،ج4،ص367) و «باید اختیار دست مردم باشد. این یک مسئله عقلی [است]، هر عاقلی این مطلب را قبول دارد که مقدرات هر کسی باید دست خودش باشد.» (صحیفه امام،ج4،ص494)
۲- امام خمینی و اعتبار رأی اکثریت
امام خمینی رأی اکثریت در امور اجتماعی را از نظر شریعت دارای اعتبار دانسته و بر این باور است که درک اکثریت از مصلحت اجتماعی، به واقع نزدیک‌‌تر بوده و امکان اشتباه در آن کمتر است. بر همین مبنا، تصریح کرده است که: «...برنامه ما این است که رجوع کنیم به آرای عمومی،.... آرای عمومی نمی‌شود خطا بکند. یک وقت یکی می‌خواهد یک کاری بکند، اشتباه می‌کند، یک‌وقت یک مملکت سی میلیونی نمی‌شود اشتباه بکند»(صحیفه امام، ج5،ص323)، «ما می‌گوییم که باید رئیس یک مملکتی را خود ما، خود جمعیت، خود ملت تعیین کند. قهراً وقتی که یک ملتی می‌خواهد یک کسی را برای سرنوشت مملکت خودش تعیین کند، این یک آدم صحیح را تعیین می‌کند، نه یک آدم فاسدی را، و قهراً اشتباه در سی‌میلیون جمعیت نخواهد شد.» (صحیفه امام،ج5،ص322-323).
 ایشان در بیانی دیگر خطاب به کسانی که ممکن است رای اکثریت به نقض اصول اسلام منجر شود، هشدار می‌دهد:«همان مسیری که ملت داشتند، همین چیزی که اگر می‌خواهید مطابق با میل خودتان دمکراسی عمل بکنید، دمکراسی این است که آراء اکثریت، و آن هم این طور اکثریت، معتبر است؛ اکثریت هر چه گفتند آرای ایشان معتبر است ولو به خلاف، به ضرر خودشان باشد. شما ولیّ آنها نیستید که بگویید که این به ضرر شماست ما نمی‌خواهیم بکنیم. شما وکیل آنها هستید؛ ولیّ آنها نیستید. بر طبق آن طوری که خود ملت مسیرش هست.... شما آن مسائلی که مربوط به وکالت‌تان هست و آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیده‌تان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت می‌خواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را می‌خواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است..» (صحیفه امام،ج9،ص304)
اعتبار رای اکثریت مردم از چنان جایگاهی نزد امام برخوردار است که حتی اگر اکثریت مردم، دیکتاتوری را انتخاب کردند، باید به رای و نظر آنان احترام گذاشت و تسلیم رای اکثریت شد: «من یک وقت گفتم اگر ملت خواست بگوید که نه، ما دیکتاتور می‌خواهیم؛ همه ملت گفتند ما دیکتاتور می‌خواهیم، شما چه حقی دارید بگویید نه.» (صحیفه امام،ج9،ص529)
امام خمینی بر اساس مبنای امکان خطای کمتر در رای اکثریت و نزدیک بودن رای اکثریت به مصالح اجتماعی، میزان را رای ملت می‌داند: «...وکلا برای این حق دارند که وکیل شما هستند، والّا چه حقی دارند؟ یک نفر چه حقی دارد برای 53 میلیون جمعیت رأی بدهد؟ پنجاه نفر - ششصد نفر چه حقی دارد برای یک ملت 53 میلیونی رأی بدهد؟ این حق برای این است که شما می‌خواهید رأی بدهید. رأی شماست. میزان؛ رأی ملت است...»(صحیفه امام، ج 8، ص: 169)
۳- امام خمینی و آزادی مردم در تعیین سرنوشت 
امام خمینی شاگرد خوب مکتب قرآن و نهج‌البلاغه است، او به درستی از سفره قرآن آموخت که «الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِی الْأُمِّی الَّذِی یجِدُونَهُ مَکتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِیلِ یأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهاهُمْ عَنِ الْمُنْکرِ وَ یحِلُّ لَهُمُ الطَّیباتِ وَ یحَرِّمُ عَلَیهِمُ الْخَبائِثَ وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِی کانَتْ عَلَیهِمْ...»(اعراف/۱۵۷) پیامبران خدا ماموریت دارند تا مردمان‌ را از چنگال‌ اهریمنان‌ انس‌ و جن‌ رها و آزاد سازند و بارهای‌ گران‌ را که‌ بر آنان‌ تحمیل‌ شده و بندهایی را که‌ بر دست‌ و گردن‌ آنان‌ بسته‌ شده، بردارند.
او از امام آزادگان علی علیه‌السلام به نیکی فرا گرفت که خداوند انسان را آزاد آفرید: «ولا تکن‌ عبد غیرک‌ و قد جعلک‌ الله حر‌اً»(نهج البلاغه فیض، نامه 31)
امام خمینی از فرهنگ آزادی و آزادی‌خواهی قرآن و مکتب اهل بیت علیهم السلام، به‌درستی دریافته بود که انسان موجودی مختار و انتخاب‌گری است و انتخاب‌گری او با هر گونه اجبار و تحمیل ناسازگار است، برهمین اساس هشدار می‌دهد که مبادا مسیر دیکتاتوران را پیش بگیرید و راه انتخاب آزاد را بر ملت ببندید:«ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملت‌مان بکنیم، و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد، ما هم از آن‌ها تبعیت می‌کنیم. ما حق نداریم؛ خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است؛ پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم، بله ممکن است گاهی وقت‌ها ما یک تقاضایی از آن‌ها بکنیم؛ تقاضای متواضعانه؛ تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می‌کند.» (صحیفه امام،ج11، ص34)
امام خمینی وقتی زمزمه توطئه انحصار تعیین سرنوشت مردم توسط جمعی از فقهاء - مدعیان نظریه حکومت اسلامی- را می‌شنود، فریاد بر می‌آورد که انتخابات در انحصار مجتهدین نیست و همه مردم به طور برابر از حق رأی برخوردارند«از قراری که من شنیده‌ام در دانشگاه بعض از اشخاص رفته‌اند گفته‌اند که دخالت در انتخابات، دخالت در سیاست است و این حق مجتهدین است. تا حالا می‌گفتند که مجتهدین در سیاست نباید دخالت بکنند، این منافی با حق مجتهدین است... آنجا شکست خورده‌اند، حالا عکسش را دارند می‌گویند... هر دویش غلط است... این یک توطئه‌ای است که می‌خواهند همان طوری که در صدها سال توطئه‌شان این بود که باید روحانیون و مذهب از سیاست جدا باشد و استفاده‌های زیاد کردند و ما ضررهای زیاد از این بردیم... حالا دیدند آن شکست خورد، یک نقشه دیگر کشیدند، و آن این است که انتخابات حق مجتهدین است... دانشگاهی‌ها بدانند این را که همان طوری که یک مجتهد در سرنوشت خودش باید دخالت کند، یک دانشجوی جوان هم باید در سرنوشت خودش دخالت کند... این یک توطئه‌ای است برای ‌این‌که شما جوان‌ها را مأیوس کنند». (صحیفه امام، جلد18، صفحه367)
۴- امام خمینی و نظام سیاسی مبتنی بر جمهوریت و اسلامیت 
گفتمان سیاسی امام خمینی بر دو رکن رکین و بنیادین اسلام و جمهوری استوار است «آن که ملت ما می‌خواهد، جمهوری اسلامی است» (صحیفه امام،ج6،ص276)
امام در پاسخ به ‌این‌که جمهوری مورد نظرشان چیست پاسخ می‌دهند که «...جمهوری به همان معنایی است که همه جا جمهوری است، لکن این جمهوری بر یک قانون اساسی‌ای متکی است که قانون اسلام است. این که ما جمهوری اسلامی می‌گوییم، برای این است که هم شرایط منتخب و هم احکامی که در ایران جاری می‌شود، این‌ها بر اسلام متکی است، لکن انتخاب با ملت است و طرز جمهوری هم، همان جمهوری است که همه جا هست.» (صحیفه امام،ج4،ص479) و در پاسخ به پرسش خبرنگار مجله المستقبل که پرسیده بود:آیا منظور از حکومت اسلامی مد نظر شما، خلافت اسلامی است؟ بر نظام جمهوری اسلامی متکی به آرای عمومی ملت، تاکید کردند و فرمودند که:«حکومت جمهوری اسلامی مورد نظر ما از رویه پیامبر اکرم(ص) و امام علی علیه السلام الهام خواهد گرفت و متکی به آرای عمومی ملت خواهد بود و شکل حکومت با مراجعه به آرای ملت تعیین خواهد گردید.» (صحیفه امام،ج4،ص334)
و در تبیین و چیستی اسلامیت و جمهوریت نظام تصریح کردند که «جمهوری اسلامی یعنی این که رژیم به احکام اسلامی و به خواست مردم عمل کند.» (صحیفه امام، ج 8، ص 281ـ282)
رضایتمندی مردم و مشارکت اثربخش، آگاهانه و آزادانه آنان، پایه بنیادین مشروعیت نظام است، همه آنان‌که به ایران و اسلام می‌اندیشند، می‌بایست موانع مشارکت آزاد مردم را مرتفع و بستر انتخابات آزاد با حضور نمایندگان همه اقشار جامعه را فراهم آورند. و سخن پایان ‌این‌که امام خمینی مردم را ولی‌نعمتان حاکمان دانسته و جلب رضای خدا را در جلب رضای ملت و تامین حقوق آنان می‌داند.