غیبت کارشناسان در ارزیابی تبلیغات نامزدها
مهدی جعفری کاکلکی (فعال سیاسی اجتماعی)مبحث انتخابات ریاست جمهوری از جمله مباحث ساختاری در حوزه سیاستگذاریهای کلان نظام محسوب شده و نتایج آن تأثیر زیادی در روند به نتیجه رسیدن برنامههای توسعه و پیشرفت کشور دارد. از سویی دیگر با توجه به اینکه پیروزی هر کاندیدا به منزله تأثیرپذیری کشور از نگرش و برنامههای کاندیدای پیروز و احزاب و جناح حامی او است، حساسیت انتخابات ریاست جمهوری را مضاعف میکند، لذا درک و شناخت صحیح از نگرش و بینش کاندیداها در افکار عمومی امری لازم و حساس است. طی سالهای گذشته، با توجه به ورود موضوع گفتمان و بسترسازیهای لازم برای آن در بدنه سیاسی و اجرایی کشور برای شناسایی ایدهها و تفکرات و نگرشهای صاحبنظران سیاسی و اجرایی در منظر افکار عمومی از جمله در زمان انتخابات ریاست جمهوری، تحولی نو در نظام سیاسی و اجرایی کشور به وجود آمده است. مناظرات و تبلیغات رسانهای کاندیداهای ریاست جمهوری که بخش مهمی از تبلیغات انتخاباتی آنها محسوب میشود، جزءتأثیرگذارترین مرحله جهت جلب نظر آرای مردم بوده و همچنین هرگونه گفتار و عملی از کاندیداها میتواند مبنای انتخاب مردم شود. معمولاً آنچه که در مناظرات و تبلیغات از سوی کاندیداها مطرح میشود دفاع از برنامههای خود و انتقاد به شرایط مختلف موجود در کشور است و بر این اساس برنامههای خود را برای مردم و رقبای انتخاباتی و سیاسی تشریح میکنند.
بدون شک وجود شرایط مناسب برای مناظرات و تبلیغات رسانهای علاوه بر شناخت بهتر مردم برای انتخاب اصلح میتواند ابعاد مسائل موجود در کشور را با زوایا و نگرشهای مختلف سیاسی و اجرایی برای مردم بیان کند تا مردم نسبت به وضعیت موجود آگاهیهای لازم را بهدست آورند. اما با تمامی محاسن مناظرات و تبلیغات رسانهای، اشکال حادی که در تمامی مناظرات و تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری وجود دارد کمبود کارشناسان علمی و دانشگاهی خبره و بیطرف در مناظرات و تبلیغات رسانهای و در روبهروی آنها است. تبلیغات انتخاباتی از جمله انتخابات ریاست جمهوری از گذشته تاکنون در کشور ما به این شکل بوده که هر کاندیدا با توجه به سوابق و تخصص خود برنامهها و انتقادات خود را نسبت به سایر کاندیداها بیان کرده و بهجا میداند و میگوید که او خواهد توانست با برنامهها و تیم مدیریتی خود در کشور با توجه به شرایط و مشکلات موجود تحول، اصلاحات و پیشرفتهای نو ایجاد کند، اما در مقابل کارشناسان و تحلیلگرانی وجود ندارند که با تحلیل گفتار و برنامههای کاندیداها نظری کارشناسی و عاری از هرگونه غرضورزی را به مردم ارائه کنند. قطعاً تمامی کاندیداهایی که پا به عرصه انتخابات ریاست جمهوری میگذارند و توسط شورای نگهبان احراز و تأیید صلاحیت میشوند از افراد خدوم به کشور و نظام هستند، ولی صرفاً خدمتگزاری به کشور و نظام نمیتواند تمامی موضوع برای اداره کشور بهویژه در شرایط فعلی باشد.
امروز کشور ما بهدلیل برخی ناکارآمدیها و بحرانها و فضاسازیهای داخلی و خارجی در ابعاد کلان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... با مشکلات بزرگ دست و پنجه نرم میکند و شرایط معیشت و زندگی مردم برای تأمین نیازهای خود هر روز سختتر میشود. تورم اقتصادی دو رقمی نزدیک به پنجاه درصد، رکود اقتصادی بنگاههای تولیدی، نوسانات و افزایش نرخ ارز، کاهش ارزش پول ملی، گسترش فقر و فساد در کشور و تحریمهای سیاسی و اقتصادی بخشی از کلان معضلات موجود است که تمامی افکار عمومی در کشور به دنبال بیان سریعترین و عقلانیترین روش برای برونرفت از این معضلات و بحرانها از سوی کاندیداها هستند. اینکه برخی کاندیداها با بیان برنامههای ایدهآل قصد ادره کشور را در شرایط موجود دارند تا حدی جای تأمل و شک دارد که چگونه در مدت محدود چهارسال میخواهند کوهی از مشکلات که هر کدام نیازمند برنامهریزی بلندمدت و در عین حال سریع هستند، حلال و راهگشای مشکلات شوند؟ واقعیت آن است که برنامههایی که تاکنون از سوی کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری در برنامههای تبلیغاتی و مناظراتی آنها مطرح شده مورد تأیید عمومی و رسانهای کارشناسان مطرح قرار نگرفتهاند و همانطور که بیان شد کارشناسانی روبهروی کاندیداها وجود ندارند که به تحلیل و قابلیت یا عدم قابلیت اجرایی برنامههای کاندیداها بپردازند. نبود کارشناسان خبره در تحلیل برنامههای کاندیداها، سبب میشود تبلیغات و مناظرات رسانهای از جنبه بیان و تحلیل برنامههای اجرایی به سمت تخریب و تبلیغ علیه سایر کاندیداهای رقیب برود. رفتن به سوی تخریب و گفتارهای مغایر با هنجارهای سیاسی و اخلاقی عامه مردم را نسبت به روند انتخابات و نتایج دلسرد و نوعی هیجان عاطفی، نه عقلانی، در بین مردم جهت شرکت در انتخابات آن هم صرفاً پیروزی یا شکست کاندیدایی خاص ایجاد میشود.
اینکه فقط شعار شرکت حداکثری مردم در انتخابات باشد به تنهایی مستلزم حفظ مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی در هیچ کشوری نیست، بلکه شرکت حداکثری مردم توأم با انتخاب عقلانی کاندیدای اصلح و با برنامههای معقول میتواند به حفظ مشروعیت و مقبولیت نظام سیاسی کمک کند. قدرت انتخاب عقلانی در مردم فقط از طریق تحلیل کارشناسی برنامهها و به چالش کشیدن کاندیداها جهت دفاع از برنامههای خود ایجاد میشود. بجاست که نهادهای قانونگذاری در زمینه انتخابات، با توجه به جایگاههای حساس سیاسی و اجرایی، قوانینی وضع و به اجرا بگذارند که لازمه تبلیغات و مناظرات رسانهای حضور کارشناسان و تحلیلگران در زمینههای مختلف سیاسی و اجرایی برای مشخص کردن صحت و سقم قابلیت اجرایی برنامههای ارائه شده توسط کاندیداها برای عموم باشد. انتخاب عقلانی و بالطبع پیشرفت و سازندگی کشور ناشی از آن، زمانی تحقق مییابد که شناخت و درک مردم به صورت تحلیلی باشد نه فقط صرفاً شنیدن احساسی برنامهها.