پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دوقطبی پسا انتخاباتی جلیلی و قالیباف وارد مرحله جدید شد

زخم باز اصولگرایان

همدلی|  آرزو بخشنده: گرچه نظرسنجی‌های دور اول به نظر مستند و ناظر بر نظر نهایی مردم به نظر نمی‌رسید و نتایج انتخابات نشان داد اختلاف آرای جلیلی و قالیباف فاصله معناداری داشته، اما فعلا کسی خبر ندارد در درون جبهه اصولگرایی موسوم به انقلابیون در فاصله دو روز مانده به دور اول انتخابات چه گذشت. با اینکه در روزهای پایانی منتهی به برگزاری انتخابات هشتم تیر ماه، حجم اختلاف در درون این جبهه نشان می‌داد رسیدن به یک اجماع ظاهری هم میسر نیست، اما موضع‌گیری‌های روز گذشته دو طیف مدعی، بیان عمیق بودن انشقاق به جای عمق راهبردی تئوری‌های تخیلی این گروه اقلیت بود. آنها که داعیه مدیریت داخلی تحریم‌ها و توان پشیمان کردن آمریکا را دارند، دیروز با حمله به یکدیگر و مقصر جلوه دادن طرف مقابل سعی کردند این پیام را به طرفدارانشان بدهند که در صورت اجماع و برگزرای دور دوم انتخابات، نظرسنجی‌های غیر مستند دور اول رنگ واقعیت می‌گرفت. این مجادلات که بیشتر به حدس‌های اولیه مبنی بر دور دومی شدن قالیباف و پزشکیان مرتبط است، دیروز طرفداران این دو را به یک جدال در فضای مجازی واداشت. جلیل محبی، از نزدیکان محمد باقر قالیباف دیروز در توییتی به انتقاد از سعید جلیلی پرداخت.او نوشت: «مرکز اسناد انقلاب اسلامی در تاریخ انقلاب بنویسد: آقای سعید جلیلی دو بار انتخابات را به اصلاح طلبان تقدیم کرد.»
سکوت کنید، کسی نمی‌گوید لال هستید!
اما واکنش‌های طیف جلیلی نشان می‌دهد این گروه اقلیت هنوز هم بر توهم و اقتدارگرایی خود مانور می‌دهند و نمی‌خواهند بپذیرند که عدم مشارکت 60 درصدی مردم در دور اول دقیقا اعلام نارضایتی گسترده‌ای بود که به دلیل رفتارهای انسدادآور و بن‌بست‌های اجتماعی ناشی از سخت‌گیری‌های آنها در کشور حاکم شده است. اشاره “مومن‌نسب” به دعوای درونی اصولگرایان این نگرش و اصرار آنها را بیشتر نمایان کرد. او در توئیتی با مرزبندی میان پلتفرم‌های خارجی و داخلی و دامن زدن به دوقطبی موجود در عرصه اجتماعی سعی کرد بگوید تنگناهای فضای مجازی کافی نبوده و جلیلی به این دلیل رقابت‌ها را واگذار کرده که مردم با دسترسی به فیلترشکن‌ها توانسته‌اند با یکدیگر هماهنگ‌تر و منسجم‌تر عمل کنند و طومار تندروها را بپیچند. البته حجم دعوا در میان آنها آنقدر بالاست که خودشان جواب یکدیگر می‎‌دهند. “سیدمحمود رضوی” در واکنش به توئیت روح‌الله مومن‌نسب که نوشته بود: «هر کس فقط نرم افزارهای خارجی( تلگرام، اینستاگرام و واتس آپ) داشت، به پزشکیان رأی داد! هرکس فقط نرم افزارهای داخلی داشت، به جلیلی... ما کشور را به فیلترشکن‌ها باختیم.»، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: ادامه راه شهید جمهور را مسدود کردید، با لجاجت کشور را به عقب بازگرداندید. الان اگرسکوت کنید، کسی به شما نمی‌گوید لال هستید.»
کنایه حامی قالیباف به ثابتی
حدود ۳روز قبل از شروع انتخابات در زمان تبلیغات، امیرحسین ثابتی، از جمله حامیان جلیلی با انتشار پستی در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود: ‏«در حالیکه پزشکیان بنزین ۲۵ هزارتومانی را تکذیب کرد، عبدالعلی‌زاده رئیس ستاد پزشکیان از بنزین 50 هزارتومانی با نظر کارشناسان می‌گوید.»
این ادعای ثابتی بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری مجدداً توسط کاربران ایکس وایرال شد و پاسخ‌هایی متناسب با شرایط فعلی به او دادند، کما اینکه “علیرضا وهاب‌زاده” از جمله حامیان قالیباف در دور اول انتخابات ریاست جمهوری صبح دیروز در پاسخ به ثابتی نوشت: «می‌بینی مردم بنزین ۵۰ هزارتومنی رو خواستن! ولی تفکر رسایی و ثابتی رو نه!» رد و بدل شدن پیام همچنان ادامه دارد.
ادعای پیروزی در شکست‌خورده‌ها
فارغ از جزئیات دعوا این‌گونه به نظر می‌رسد که سرنخ چالش از دور اول انتخابات و عدم اجماع اصولگزایان ایجاد شد، اختلافی که پیشینه آن را باید در دعوای «پاجوش‌ها» و «چنارها»ی اصولگرا یافت. دو شقه شدن تندروها و سنتی‌ها و زخم‌های عمیق در انتخابات مجلس که زیر پرچم پیروزی آنها در مجلس دوازدهم پنهان مانده بود سرباز کرده و هواداران معتدل‌ جریان در قبال تندروی‌های پایداریچی‌ها و نواصولگرایان اطراف جلیلی به این نتیجه رسیده‌اند که اگر تندروها میدان را ترک می‌کردند، آنها می‌توانستند پیروزی را از آن خود کنند، نکته‌ای که گرچه واقع‌گرایانه نیست اما دو طرف را در چاله «احساس مغبونیت» از باخت بزرگ انداخته است. دیروز “محمدمهدی همت” فرزند شهید همت در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:«این شکست می‌توانست رقم نخورد اگر آقای جلیلی و اطرافیانش لج بازی نمی‌کردند. واضح بود رای دلسوزان با تجربه و عقلای جبهه انقلاب در سبد تندروها نخواهد ریخت.» این اشاره همان نکته‌ای بود که در سبد آرای پزشکیان نمود یافته بود.
تحلیل سبدها در دور اول انتخابات نشان داد مسعود پزشکیان توانسته بخش بزرگی از رای اصولگرایان را در غیاب رای خاموش کسب کند. چنانکه تلاش تندروها در روستاها که گفته می‌شد با توزیع سبدغذایی همراه شده، تقلایی بود برای کسب رای رئیسی در مناطق کمتر برخوردار. اما آنچه که طرفداران قالیباف هم بر آن اصرار دارند چندان واقعی به نظر نمی‌رسد. آنها القا کرده‌اند که اگر در دور اول به اجماع می‌رسیدند، دو قطبی پزشکیان - قالیباف در دور دوم به پیروزی اصولگرایان ختم می‌شد! این نکته که برگرفته از فضای ذهنی برآمده از نظرسنجی‌هاست دو نکته اساسی را به ذهن می‌آورد: اول اینکه جنجال اجماع بی‌سرانجام در دور اول روی نتایج نظرسنجی‌ها تمرکز داشت که البته هیچ‌کدام به واقعیت نزدیک نیود. دوم اینکه اطمینان گروه قالیباف بر پیروزی در دور دوم مقابل پزشکیان هم چندان مستند و واقعی به نظر نمی‌رسد. البته طرفداران قالیباف اعتقاد دیگری هم دارند، اینکه ماندن او در دور اول موجب بالا آمدن جلیلی شد!
“مهدی همت” از حامیان قالیباف دیروز نوشت: « اگر دکتر قالیباف فداکاری نمی‌کرد و در صحنه باقی نمی‌ماند و کنار می‌کشید، همان دور اول کار تمام بود.منطق سیاسی به این نیست که چه کسی در نظرسنجی(سازی) بالاست، به این است که چه کسی می‌تواند در دو قطبی احتمالی پیروز باشد و همه‌ نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که در دو قطبی آقای جلیلی بازنده و حاج باقر برنده است.»
وی البته در این نوشته به تخریب تندروها نیز اشاره کرد و گفت: « خروجی چندین ماه تخریب و لجن‌پراکنی توسط تیم عدالت‌خواه‌، مصاف، رسایی، ثابتی و این‌ها، این بود که بعد از دولت انقلابی شهید رییسی، دور افتاد دست اصلاح‌طلب‌ها! اطرافیان آقای جلیلی که به جای تمرکز بر تبلیغ خودشان و رای نیاوردن رقیب اصلاح طلب، بر ایجاد اتاق عملیات روانی و تخریب علیه آقای قالیباف و طرفداران ایشان متمرکز بودند باید پاسخگو باشند!»
سکوت مخبر در هیاهوی رقابت
اما اختلاف اصولگرایان ضلع دیگری هم داشت که در دوقطبی جلیلی و قالیباف حل شد. در روزهای اول حادثه بالگرد رئیسی گمانه‌ها بر این بود که محمدمخبر به دلیل ارتباط معنادار با قدرت بتواند با شعار ادامه راه رئیسی و حفظ کابینه سیزدهم قدم محکم را بردارد و در فضای سرد مشارکت همچون سال 1400 گوی و میدان را به دست گیرد. اما حجم اختلافات پشت پرده در درون دولت نشان داد، نه تنها او را از گردونه خارج کردند، بلکه خیل حامیان رئیسی در دولت همگی خود را پرچمدار می‌دانستند. کناره‌گیری مخبر از نامزدی و اجماع نصف و نیمه بر وزیر ارشاد جوان و بی‌تجربه دولت چنان بود که آنها برای متقاعد کردن شورای نگهبان نامه محرمانه نوشتند. اما محمدمخبر نشان داد دست بالا را در سیاست دارد. او با کنار نشستن و اطمینان‌بخشی درباره صیانت از آرا توانست چهره در سایه خود را حفظ کند. چه بسا امروز دولتی‌های حامی رئیسی با افسوس به این کنار زدن و از دست دادن فرصت نگاه کنند. دیروز محمد مهاجری فعال اصولگرا نوشته بود: «انصاف آن‌است که از آقای محمد مخبر که برخلاف چهره‌های اصلی دولت سیزدهم، در طول۳سال گذشته وارد بازی سیاسی نشد و به همین جهت مغضوب تندروها بود و ضمنا در۵۰روز اخیر با کاندیدا نشدن حسن نیت خود را نشان داد و در حالیکه اکثر مدیران سرشان گرم سیاست بود، به کار دولت اهتمام داشت، خداقوت بگوییم .» با این وجود این انتخابات همانقدر که غیرقابل پیش‌بینی بود، در بطن خود سیاه و سفید ساخت، رنگ‌هایی که در آینده اصولگرایان را به سمت نوسازی از درون هدایت خواهد کرد. چه بسا بعد از ناکامی بزرگ جلیلی و قالیباف، عمر سیاسی آنها در رفتن به پاستور پایان یافته باشد و اصولگرایان سنتی این بار با گزینه‌های متفاوت وارد بازی شوند، گزینه‌هایی که در صورت باز شدن فضای سیاسی کشور و تغییر، با تجربه‌ها و کارآمدها را وارد مبدان خواهد کرد، نه تئوری‌پردازهای تندرو را.