فرصتسوزی از یک حماسهملی
علیکرد (کنشگر اصلاح طلب)فرصتسوزی از یک حماسهملی
علیکرد (کنشگر اصلاح طلب)
اینکه میگویند ما ایرانیها مرده پرستیم قبول ندارم. البته این یک واقعیت است که تا زنده ایم قدر همدیگر را نمیداینم اما وقتی از بین ما کسی دستش از دنیا کوتاه میشود به دیده احترام و اغماض و اکرام به او نگاه میکنیم و فقط خوبیهایش را در ذهن مجسم و بر زبان میآوریم که این هم امری پسندیده است. به عبارتی دیگر،بیشتر قبردان هستیم تا قدردان. در مورد رئیسی هم مردم ما برای رئیس جمهور فقیدشان که غریبانه و با وضعیت اسفبار و جسد سوخته آن هم در مسیر خدمت به مردم به دیار باقی شتافت، گریه کردند و اشک ریختند و تشییع جنازههای باشکوه برگزار کردند. این مرگ نابهنگام و این چنین مردن هم دل هر انسان متصف را به درد میآورد و متاثر میکند وهم درس آموز است. مرگ خبر نمیکند و بدانیم که دنیا وفا ندارد ودار فرار است و آخرت دار قرار.به این مار خوش خط و خال دل نبندیم وبقول امام علی(ع) “ الرحیل وشیک “ یعنی کوچ کردن نزدیک است.(پس خردمند کسی است که توشه برداشته برای رسیدن مرگ). اما صد افسوس که بعضی از مدعیان دینداری نه تنها عبرت نمیگیرند و به فکر فرو نمیروند که روزی نوبت ما و آنها هم میرسد چشمشان را بسته و دهنشان را باز میکنند و از همین الان به فکر پیروزی و کسب دوباره ی کرسی ریاست جمهوری هستند.
انتظار میرفت که این دینداران پایبند به اصول و ارزشهای دینی برای چند روزی هم که شده و تا خشک شدن کفن رئیسجمهور فقید عینک جناحی سیاسی را از روی چشمانشان برمیداشتند و باچشم بصیرت از بعد معنوی و دینی به قضیه نگاه میکردند و در گس عبرت میگرفتند و لحظهای هم از آخرت حرف میزدند. این درس بزرگی بود برای ما و شما که در این دو روزه ی دنیا توشهای برای آخرت برداریم خوبی کنیم و حتی به فرمایش امام سجاد از خدا بخواهیم که به ما توفیق دهد بدی را هم با خوبی پاسخ دهیم. اما متاسفانه عقده گشایی میکنند و از آب گل آلود ماهی میگیرند و بجای استفاده از این فرصت خوب برای صفای دل و ایجاد اتفاق و اتحاد و همدلی و رفع کدورتها و کینهها از این فرصت سو استفاده میکنند و به عبارت بهتر این فرصت و فرصتهای مشابه را میسوزانند.به عنوان مثال، کارشناس رسانهملی میگوید “شورای نگهبان کار بسیارخوبی کرد که رقبای ابراهیم رئیسی را در انتخابات قبلی رد صلاحیت کرد و الان هم باید رقبا را رد صلاحیت کند تا یک رئیس جمهور شبیه رئیسی انتخاب شود”. برای ادامه راه رئیسی بقیه را تایید نکند. یکی نیست بگوید مگر اعضای شورای نگهبان بچه هستند که ندانند چکار کنند تا تو راه را نشانشان دهی، دوم اینکه اگر این سوگواری باشکوه نشان از این هم دارد که مردم با مشی ورویکرد سیاسی مرحوم رئیسی موافقند چشم و گوش وهوش و عقل دارند تا در بین کاندیداها چنین فردی را برگزینند چرا دیگران باید بجای مردم انتخاب کنند؟ دراین صورت انتخابات چه معنایی دارد؟.این سو استفادهها از انسجام و اتحاد و حضور و ابراز احساسات مردم دقیقا” نتیجه عکس دارد.درجایی دیگر آقای شریعتمداری میگوید مردم به دنبال الگویی مثل رئیسی هستند و قطعا” به دنبال کسی که با شیوه او زاویه دارد نخواهند رفت.و یا سخنگوی دولت آقای علی بهادری جهرمی از این فرصت سو استفاده کرده و برای معرفی و تجلیل از رئیسی فقید بعنوان فردی ولایتمدار با کنایه میگوید ما داشتیم روسای جمهوری که فکر میکردند رهبرند و به جایی که میرسند جوگیر میشوند. آیا نمیشد بدون طعن و کنایه دراین مقطع زمانی که عزای عمومی اعلام شد سخن بگوید؟
شما دیدید که مردم برای سردار دلها چهها کردند و چه حماسهای در اقصی نقاط کشور بوجود آوردند. من در آن تشییع جنازه در میدان مولوی کلانشهر اهواز جنب دانشکده ادبیات سابق دانشگاه شهیدچمران معروف به فلکه سه گوش در نزدیکی پل بودم. اولا”براثر ازدحام جمعیت حدود یک ساعت طول کشید تا توانستم به اول پل برسم و ترسیدم پل نادری فرو ریزد. تصاویر آن حتما” در آرشیو رسانهها هست.ثانیا” یک روحانی جوانی را دیدم که مودبانه سر به زیر داشت و با دوستش پلاکاردی علیه رئیس جمهور وقت بلند کرد و وسط جمعیت ایستاد و فقط آن پلاکارد را نشان میداد و کسی هم چیزی به او نگفت. آیا این کج سلیقگی و بهتر بگویم کج فهمی نبود که در آن روزی که چپ و راست و میانه و حتی شاید بی تفاوتها و مخالف انقلاب هم در مراسم شهید سلیمانی شرکت کردند و حماسه آفریدند این صحنهها به چشم بخورد؟ آیا امر بر گروه و طیف دیگر مشتبه نشد که بعضیها شهید قاسم سلیمانی را نه نماد ایرانی مسلمان با غیرت و عزت بلکه فقط بعنوان اصولگرای ارزشی مصادره کنند. اگر چنین بود پس از او میبایست در دو انتخابات دیگر شاهد حضوری پررنگ تر از انتخاباتهای قبلی باشیم پس چه شد که برعکس آن اتفاق افتاد؟.
اگر روزنامهها را ورق بزنید بسیاری از اصلاحطلبان و کسانی که از نظر سیاسی با رئیس جمهور فقیدسعید زاویه داشتند از زاویهای دیگر تلاشهای مستمر و جهادگرانه و مخلصانه ایشان را ستودند واز خستگی ناپذیری ایشان گفتند هرچند که بهبودی چشمگیر در اوضاع کشور ایجاد نشد.این فرصت خوبی بود که اصولگرایانی که قدرت را در دست دارند از این همه اظهار تاسف و دل نوشته و مقالات و یادداشتهای اصلاحطلبان و اعتدالیون که در رثای رئیسی نوشتند سپاسگزاری و قدردانی میکردند و از این فرصت برای همدلی و اتحاد و رفع بخشی از کدورتها استفاده میبردند اما دریغ. ازخداوند میخواهیم که عاقبت همه مارا ختم بخیر بگرداند. روح رئیسی شاد باد.