«تفکر معنوی» و ضرورت مواجهه اصیل با وجود!
محمدحسن علایی(جامعهشناس)در این جستار مهم به تلخیص پاره ای ملاحظات ایراد شده توسط دکتر بیژن عبدالکریمی میپردازیم که در جلسه نهم نشست تلگرامی پلورالیسم دینی در تاریخ ۶شهریور در گروه علم و الهیات مشکات ارائه شده است. با این امید که امکاناتی برای اندیشیدن در باب تفکر معنوی برای مخاطبان دغدغهمند فراهم آورد.التفات شخص به موقعیتمندی تاریخی و وجود متناهی خويش و پرتاپشدگی در جهان برای نیل به نحوهی بودن اصیل ضرورت دارد تنها مواجهه با وجود و تعیین نسبت با جهان تجربهی اصیلی برای فرد فراهم میکند. توسل به امری ازلی و ابدی بدون توجه به موقعیت مندی تاریخی نسبت شخص را با زمان دچار اختلال میکند و فرد نسبت موقعیت خویش با گذشته، حال و آینده را از دست میدهد.مومنان دین نااصیل از اندیشیدن به آنچه که به اندیشه نیامده است میهراسند، تنها در مواجهه گشوده با وجود و نه با توسل به اعتقاداندیشی میتوان سدی بر تفکر نیهیلیستی ایجاد کرد.دینی که شخص را با مسئله وجود درگیر نمیکند صرفا تلاشیست برای تقدس بخشیدن به پاره ای امور فرهنگی برای نیل به نوعی ایمان کاذب.چراکه توان مواجهه با وجوه در اختفا ماندهی وجود را ندارد. تکیه بر اطمینان و ایمان کاذب آنچه را اساسا باز و گشوده است و در دورههای تاریخی به نحوی بروز و ظهور مییابد یا به تعبیر دیگری حقیقت زنده ای که با تاریخ و زمان نسبت دارد را تبدیل به امری مرده میکند.درگیری اصیل با وجود؛ ساحت قدس و حقیقت منوط به توجه به موقعیت مندی تاریخی فرد میباشد التفات به نسبت هستی و زمان از آن جهت اهمیت پیدا میکند.متفکران بزرگ با برقرار کردن نسبت با خاستگاه و سرچشمه و سرآغاز ما را به حقیقتی زنده دعوت میکنند. تنها با قیام در ساحت قدس امکانات سنت در قلمرو گشوده آغازین آن برای فرد ظهور می یابد و کشف وجوه ناگفته آن و فهم نسبت حقیقت آن با زمان برای متفکر ممکن میگردد.پیام ادیان از نظر متفکران هنوز میتواند ظهورات تازهای داشته باشد از همین رو متفکران بزرگ نیروی سنت را ارج می نهند و به جای توسل به حقیقت متصلب شدهی نظامات تئولوژیک و در عوض باور به پارهای گزارههای متصلب به باز کشف حقیقت گشوده هستند.گفتگوی پرسشگرانه با انبیا تنها زمانی امکانپذیر است که ما به تفاوت موقعیت های تاریخی خویش با این معلمان بزرگ تاریخ بشر التفات داشته باشیم و آنرا به رسمیت بشناسیم تا با توجه به نسبت حقیقت و زمان امکانات سنت برای ما در موقعیت مندیمان و با توجه به محدوديت هايمان آشکار شود. به این شرط که ادعای حقیقت و موضع اعتقادی جایگزین تفکر اصیل نگردد.