وفاق ملی؛ سیاستی برای رفاه یا بقا؟
روزبه کردونی( فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2498
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خط‌کشی جدید میان اصولگرایان شکل می‌گیرد

روزگار سپری شده تندروها

همدلی| آرزو بخشنده: هفته گذشته، حضور مشترک قالیباف، پزشکیان و برخی مسئولان در مشهد، پربازخورد و دامنه‌دار بود. حالا دو رقیب دور اول ریاست‌جمهوری کمی بیش از آنچه که به عنوان همکار در مجلس را به نمایش گذاشته‌اند. بعد از نشست‌های پشت پرده پزشکیان و قالیباف برای رای به کابینه و موفقیت اولیه، به نظر می‌رسد قالیباف در تعدیل سیاست تندروها نقش بازی می‌کند. او در هیئت رزمندگان مشهد نکات تازه‌تری درباره ارتباط دولت و مجلس گفت. محمدباقر قالیباف در این دیدار به صراحت اعلام کرد؛ برخی دلشان راضی نیست که این دولت موفق شود و کمین کرده‌اند تا دولت را تضعیف کنند. او برای صراحت بخشیدن به مواضع خود در قبال دولت چهاردهم، مقابل انتقاداتی که تندروها در هفته‌های گذشته از او کرده‌اند، خطاب به آنها گفته « مواضع من یواشکی و مبهم نیست»؛ موضوعی که احتمالا در قبال توئیت‌ها و موضع‌گیری‌های تندروها بعد از انتخابات بیان شده و می‌خواهد خط‌کشی‌های اصولگرایی را جابجا کند. اگر این خط‌کشی یا استاندارد اصولگرایان را در دو دهه حکمرانی دولتی به مرز میان تندروها و میانه‌روها تعبیر کنیم حالا این مرز در حال پوست‌اندازی از تعلقات جناحی است که می‌خواهد تندروها یا به قول “حسام‌الدین آشنا” خالص‌سازان را از خود دور کند. این رویه که بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری با رفتن کابینه سیزدهم از قدرت، شدت بیشتری گرفته و همزمان با طرح وفاق ملی پزشکیان وارد فاز اجرایی شده، حتی سخنرانان مذهبی تندرو را با خود همراه نشان می‌دهد.
اظهارات پناهیان
هفته گذشته در مشهد “علیرضا پناهیان” در حضور پزشکیان و قالیباف درخواستی ارائه داد تا دوقطبی‌سازها را زیر ضرب سیاست جدید قرار دهد. پناهیان گفت:« من واقعا از ریاست محترم مجلس شورای اسلامی تقاضا می‌کنم برای دو قطبی سازی در فضای رسانه‌ای یک مقرراتی در مجلس شورای اسلامی وضع بشود. اصلاً انگار این موضوع یک منکری است که معروف شده است. روزنامه‌هایی که با خرج دولت ساخته و پرداخته می‌شوند، از کیهان گرفته تا اطلاعات و جمهوری اسلامی تا هر روزنامه دیگری، این‌ها حق ندارند بیایند و دو قطبی سازی بکنند.به عنوان مثال روزنامه‌ای بگوید که چون فلانی از جناح مخالف است من فقط انتقاد می‌کنم، در همچین روزنامه‌ای را باید بست! دروغ گفتن و نشر اکاذیب در یک روزنامه کار بدی است و این امر را محاکمه هم می‌کنند، ولی بدانید نشر اکاذیب به اندازه دوقطبی سازی زشت و بد نیست.»این سخنان پناهیان چند ماه بعد از اظهاراتش در دفاع از دولت گذشته و دوپینگ مذهبی و عقیدتی جناح‌های تندرو در ایران از چنان چرخشی برخوردار بود که رسانه‌ها و سیاسیون راست و چپ را به واکنش واداشت. حسام‌الدین آشنا بدون اشاره به سخنان پناهیان در توئیتی اینطور اعلام کرد که« وقتی با بالا ببندی همه پایینی‌ها به خط می‌شوند.»
تغییر در گفتمان یا عمق راهبرد اصولگرایان
این تغییر در ادبیات اصولگرایی و گفتمان تقلیل یافته تندروها به چند نفر مشخص و برجسته شدن آنها در فضایی که میانه‌ها در حال ایجاد کلونی سیاسی پرحجم و انبوه‌تری هستند، سوالی را به ذهن می‌آورد که آیا شرایط اصولگرایان در ادامه مسیر دولت پزشکیان به همین منوال پیش خواهد رفت یا تکیه‌گاه‌های افراطی تندروی در ایران فرصت‌های جدیدی برای ابراز وجود خواهند شاخت؟  “محمدعلی پورمختار” فعال سیاسی اصولگرا درباره این موضوع به نامه‌نیوز گفت: «اصولگرایان یک طیف واحد نیستند و گروه‌های مختلفی را شامل می‌شوند. پایداری‌ها هم یک بخش از اصولگرا هستند. مانند طیف میانه‌روهای آنها که افرادی از جمله آقایان روحانی، لاریجانی و حتی قالیباف را می‌توان در این دسته گنجاند. پایداری‌ها هم نوع نگاه خاص خود را به مسائل دارند. به نظر می‌رسد در حال حاضر اکثریت اصولگرایان چه در مجلس و چه خارج از آن از آقای پزشکیان حمایت می‌کنند؛ همان‌طور که اکثریت قاطعی به تمام وزرای پیشنهادی آقای پزشکیان رأی اعتماد دادند.» او ادامه داد: «اگر بخواهیم رفتارشناسی از اصولگرایان داشته باشیم باید بگوییم که رویکرد کلی آنها به سمت اعتدال است. رهبر انقلاب هم همواره بر ضرورت اعتدال سخن گفته‌اند.اکثریت جبهه اصولگرایی اهل تندروی نیستند و مواضع تندروها را قبول ندارند. وقتی آقای پزشکیان کابینه‌اش را از جبهه‌های مختلف انتخاب کرد و نگاهش ملی است، نوعی اجماع سیاسی ایجاد کرد که اگر این‌طور پیش برود حتما طیف‌های اصولگرایی و اصلاح‌طلبی در کنار هم قرار می‌گیرند و جریانی به نام وفاق و وحدت شکل خواهد گرفت.»او معتقد است جریان سوم یا همان جریان وفاق در راه است، زیرا اکنون هم اصلاح‌طلبان و اصولگرایان میانه‌رو در قالب دولت آقای پزشکیان اهدافی مشترک را دنبال می‌کنند. در عین حال طیف تندروهای هر دوی این جناح‌ها ناکام مانده‌اند.
حمله تند کیهان به پناهیان
با این حال تعطیلات هفته قبل، مانع حرکت تندروها نشد و روزنامه کیهان دربخش آنلاین خود خطاب به علیرضاپناهیان نوشت: «کیهان به حضور زاویه‌دارها در برخی پست‌های حساس اعتراض کرد، یعنی دقیقاً از دستورالعمل رهبر معظم انقلاب به آقای رئیس‌جمهور پیروی کرد. کجای این اقدام کیهان دوقطبی‌سازی است؟!» این روزنامه با تیتری که کاملا با دوقطبی‌سازی مرسوم انطباق دارد روی یادداشت خود حک کرد: ««آقای پناهیان کدام طرف ایستاده‌اید؟!» اما در محتوای یادداشت سعی کرد با تطبیق سخنان خود اینطور القا کند که همه مواضع کیهان در خط سیاسی مشخصی است. این روزنامه نهیبی هم به پناهیان زد و نوشت:« 19 شهریور ۱۳۹۹ که برای دفاع از آقای پناهیان در مقابل هجمه ناجوانمردانه رسانه‌های زنجیره‌ای و لشگر مجازی‌شان و حتی برخی جریان‌های داخل جبهه انقلاب نوشتیم و توصیه به رعایت «انصاف» و «اخلاق» کردیم؛ فکرش را هم نمی‌کردیم که حدود ۴سال بعد در ۱۴ شهریور ۱۴۰۳ آقای پناهیان (احتمالا ناخواسته و شاید با مشورت و آدرس غلط برخی اطرافیان) به همان سو بروند و با سخنانی که از یک روحانی بعید به نظر می‌رسد، آرزوهای چندین و چند ساله دشمنان تابلودار انقلاب علیه کیهان را تکرار کنند!»یادداشت نویس کیهان با بیان اینکه،  نه از تعریف و تمجید افراد سرمست شدیم و نه از تقابل و طعنه همان افراد هراسان، نوشت: «کلی‌گویی کار آسانی است. انتظار آن بود که آقای پناهیان به جای کلی‌گویی، دقیقاً بفرمایند کیهان در کجا و چگونه دوقطبی‌سازی کرده است؟! کیهان به این فریب که تمام وزیران معرفی شده با هماهنگی و نظر مثبت حضرت آقا انتخاب شده‌اند اعتراض کرد و در حالی که خواص در مقابل این فریب خطرناک سکوت کرده بودند، اسناد و دلایل محکمی بر بطلان آن ارائه کرد. آیا سخنان اخیر رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «بیشتر وزرای معرفی شده را نمی‌شناختم و نظری ندادم» تأییدی بر ادعای ما نبود؟

اصولگرایان بساط تندروها را جمع می‌کنند؟
البته یادداشت کیهان این‌بار نه موضع قدرت که ضعفی را نشان می‌داد که بیش از حمله به دفاع از خود پرداخت. این رویه در نگاه اول نشان می‌دهد که وزنه میانه‌روی در حال سنگین شدن است و احتمال اینکه در آینده نزدیک تیغ نقد تندروها در فضای سیاسی کند شود، وجود دارد. اما سوال این است که آیا تغییر فرمان سیاست در ایران از تندروی به میانه‌روی ابزار لازم را برای حذف یا انزوای این طیف دارد؟
“عباس امیری‌فر” فعال سیاسی اصولگرا معتقد است که خود اصولگرایان امکان مدیریت تندروها را دارند. او در گفت‌وگوی با خبرآنلاین گفته است: «اصولگرایان می‌توانند اینها را مدیریت کنند، ضمن اینکه مردم نیز اینها را کنار می‌گذارند چراکه تندروی عاقبت خوشی ندارد و خودشان افول می‌کنند کما اینکه از قدیم گفته شده بارانی که تند ببارد، زود قطع می‌شود یعنی سرانجام تندروی همین است که خودشان منزوی خواهند شد.»
او معتقد است: «امثال رسایی، ثابتی و غضنفری با وجود اینکه خودشان را اصولگرا می‌دانند اما نان‌شان در تندروی است. تندروها حتی  قالیباف را که بخشی از اصولگرایان و اصلاح‌طلبان او را قبول دارند، نقد می‌کنند. از طرف دیگر  او در ۲۰سالگی فرمانده جنگ شده و در پست‌هایی که داشته منشا اثر بوده، تخریب می‌کنند چنانچه کامران غضنفری که با ۳درصد رای نماینده تهران شده اخیرا طی بیانیه‌ای تلاش کرده قالیباف را زیرسوال ببرد. در حقیقت او می‌گوید چرا قالیباف با دولت همکاری می‌کند.»
مسئولیت برخورد با تندروها بر دوش اصولگرایان
“ناصرایمانی” فعال سیاسی اصولگرا نیز معتقد است که بار سیاسی تندروها باید از سوی اصولگرایان خالی شود. او در گفت‌وگویی این‌گونه اظهارنظر کرده که: «در این زمینه جناح اصولگرا مسئولیت بیشتری برعهده دارد چراکه اینها خود را منتسب به جناح اصولگرا می‌دانند، لذا وقتی اینها تندروی می‌کنند، اصولگرایان باید با آنها برخورد کنند، این مسئولیت اصولگرایان است، همچنان که تندروهای اصلاح‌طلبان را باید اصلاح‌طلبان کنترل کنند.»
او معتقد است:«هر جناحی اول مسئولیت دارد که تندروهای خودش را کنترل کند. در ثانی فضای جامعه را نباید به گونه‌ای کرد که تندروها احساس کنند مورد توجه قرار گرفتند، باید به اینها کم توجهی کرد چراکه اینها تلاش می‌کنند مواضعی بگیرند که مورد توجه قرار بگیرند و همه نگاه‌ها به سمت آنها جلب شود. لذا نباید به تندروها اهمیت داد و اجازه ندهیم با حرف زدن و مصاحبه بزرگ شوند چراکه دوست دارند دیده شوند.»