به پزشکیان فرصت دهیم
ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2479
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


ابرمساله مهاجران افغانستانی برای جامعه ایرانی

اصغر میرفردی( دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه شیراز)

هر روز نگرانی از افزایش جمعیت افغانستانی ها در ایران بیشتر می‌شود، دیگر نمیتوان گفت تنها از مهاجرت آنها نگرانی وجود دارد، زیرا گویا افغانستانی ها از حد مهاجر گذشته اند و خود را میزبان این خانه می‌دانند در حالی که ایرانیان به عنوان ساکنان و مالکان این سرزمین سالهاست با انواع مشکلات اقتصادی دست و پنجه نرم می کنند. افزون بر این، زاد و ولد مهاجران زنگ خطر را بیشتر به صدا درآورده است. گزارش های بسیار نگران کننده ای از آمار زاد وولدهای افغانستانی ها در بیمارستان‌های کشور منتشر شده است و می شود، از جمله آمار زادوولدهای بیمارستان شهر کوار در استان فارس که از سیصد نوزاد متولد شده در یک بازه یک ماهه، 297نفر افغانستانی و تنها سه نفر ایرانی بود و گزارشی همانند این وضعیت که یکی از پرستاران شهر قم داده بود. یکی از نمایندگان پیشین مجلس در 23مرداد 1402 (سایت خبرآنلاین) گزارش داده بود که هر روز بیش از ده هزار نفر مهاجر افغانستانی وارد کشور می شوند. این گروه از مهاجران به همه جا ورود پیدا کرده‌اند. برای نمونه، در استان فارس و شهر شیراز، در چند سال اخیر، حضور بی سابقه اتباع افغانستانی موجب نگرانی فزاینده مردم شده است و در هیچ مکان، کوی و برزن و محله و فعالیتهای ساختمانی و بازاری نیست که افغانستانیها حضور نداشته باشند. در هنگامه ای که انواع مشکلات رفاهی، اقتصادی و معیشتی همچون مسکن، دارو و درمان و اشتغال و ... کشور را درنوردیده است، بنا به اعلام یکی از رسانه ها، مهاجران افغان به صورت شبکه ای و با سازماندهی خاصی که توسط خود آنها انجام می گیرد، به کشور وارد شده و پس از ورود به ایران در کمترین زمان (24 ساعت) محل اقامت شان تعیین می‌شود و در کمتر از 48 ساعت کارشان مهیا می‌گردد. چنین سرعتی در دستیابی مهاجران به محل سکونت و کار در حالی تبدیل به یک واقعیت شده که بسیاری از افراد کارمند، کارگر، معلم و دیگر اقشار جامعه ایرانی از دستیابی به شغل و سرپناه ناتوانند و به سختی قادر به گذران زندگی ساده هستند.
محور سخن این یادداشت تنها تنگناهای اقتصادی نیست، مساله فراتر از این است و ابعاد امنیتی و نتایج شوم حضور غیرقانونی این توده بزرگ جمعیت بی نام و نشان جای تامل و توجه دارد. آمارهای گوناگونی از میزان حضور افغانستانی ها در ایران منتشر می شود، حتی اگر آمار غیرررسمی حدود 8 یا 9میلیون نفر را مبنا قرار دهیم، جای نگرانی زیادی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، امنیتی و حتی ترکیب جمعیتی رو به تغییر ایرانی- افغانستانی در کشورمان وجود دارد. جمعیت بی نام و نشان همچون مهاجمان گمنام هستند و می‌توانند زمینه‌ساز مخاطرات بزرگ و هولناک برای کشور گردند، گو اینکه بنا به گزارش های معتبر درج شده در رسانه ها، جنایات هولناکی نیز توسط برخی مهاجران انجام شده است.
اگرچه برخی از مسئولان و نمایندگان مجلس در این زمینه نگرانی خود را ابراز کرده اند، اما اقدام درخوری برای محدود و کنترل این حجم گسترده از میهمانان ناخوانده، شناسایی هویتی و نظارت بر فعالیت آنها مشاهده نشده است. حتی کشورهای همسایه، سیاست‌های مهاجرتی منظم و سختی برای ورود اتباع دیگر کشورها دارند و با جدیت آنها را بکار می بندند. با وجود، تضاد آشکار طالبان با جامعه ما، تحدید منافع ملی (همچون حقابه ایران از هیرمند) و حتی گاهی تهدید سرزمینمان، انفعال در برابر ورود چند میلیونی اتباع افغانستانی به کشورمان و به دست گرفتن شریان های اقتصادی و کسب و کار، جای شگفتی و اندوه دارد. اتباع افغانستانی حتی به دورافتاده‌ترین روستاها رسوخ کرده و فرصت های کاری را از دست جوانان بیکار ایرانی خارج کرده‌اند. متاسفانه در پروژه های بزرگ ساختمانی، راهسازی و حتی در برخی فروشگاه‌ها و مراکز تولیدی چنین مهاجرانی به کار گرفته می شوند در صورتی که جوان بیکار ایرانی روز به روز نومیدتر می‌شود. اتباع افغانستانی با ارتباطات شبکه ای و سرمایه اجتماعی درون گروهی در غربت توانسته اند فرصت‌های مهم اشتغال و درآمدزایی را به دست گیرند. افزایش تعداد فرزندان افغانستانی با مادر ایرانی که بر اساس مصوبات قانونی صاحب شناسنامه ایرانی می شوند، اگرچه گونه‌ای خدمت به بانوان ایرانی است که با اتباع افغانستانی ازدواج کرده اند، ولی این دسته از مهاجران نیز می‌توانند مخاطره آفرین باشند، به دلیل اینکه چنین فرزندانی هم می‌توانند زمینه‌ساز تقویت شبکه های افغانستانی برای ورود بیشتر افاغنه به ایران شوند و هم ممکن است در هنگامه های بحران، وطن پدری را بر خاستگاه مادری ترجیح دهند. این یادداشت، هیچ نگاه نژادپرستانه‌ای را دنبال نمی کند و مبرا از چنین پنداشت هایی است، بلکه تنها تلنگری به مسئولان کشور است که با این موج گسترده مهاجران اتباع افغانستانی به کشور، انفعال و دست روی دست گذاشتن به صلاح ملک و مملکت و ایرانیان نیست. شاید تلاش و تقلای فردا برای اقدامی که امروز در قبال مدیریت و محدودسازی چنین حجمی از مهاجران ضروری است، دیر و بی نتیجه باشد. در روزهای اخیر، توهین و تهدید وقیحانه یکی از مسئولان طالبان، نشان داد ما چه میزان در پذیرش این حجم مهاجر منفعل بودیم و در این کار دوراندیشی نکردیم. در روزهای اخیر، فرمانده محترم فراجا اعلام نموده که مهاجران غیرمجاز باید کشور را ترک کنند. انتظار می رود این برنامه با جدیت و با همکاری همه نهادها و حتی کارفرمایان ایرانی که نیروهای افغانستانی را به کار می گیرند، به خوبی اجرا شود و ایرانیان شاهد خروج این مهاجران باشند.