پزشکیان و دشواریهای انتخاب وزیران
جعفر رحمان زاده (تحلیلگر سیاسی)پزشکیان و دشواریهای انتخاب وزیران
جعفر رحمان زاده (تحلیلگر سیاسی)
احزاب، گروهها وجریانات سیاسی معمولا با تکیه بر دو هدف وراهبرد در کارزارهای انتخاباتی حضور پیداکرده وبه رقابت میپردازند:
۱- پیروزی در مبارزات انتخاباتی وکسب سه میاز کیک قدرت در نظام سیاسی.
۲- ارزیابی از موقعیت سیاسی خود و تقویت سرمایه اجتماعی. مهمترین مولفه در وصول ودسترسی به این اهداف، معرفی نامزد اختصاصی ازسوی آنهاست. جبهه اصلاحات در انتخابات اخیر راهبرد نسبی بایسته ومبتنی بر محاسبه وعقلانیت وتدبیر را بر گزید. مشارکت خود را معطوف ومشروط به داشتن نامزد اختصاصی دانست وبا هوشمندی، نامزدهای خودرا پیش از اعلام نتایج صلاحیت نامزدها ازسوی شورای نگهبان، معرفی کرد. این اقدام اگرچه در ابتدا ازسوی برخی از اصلاح طلبان مورد نقد وانتقاد قرار گرفت ولی اعلام اسامینهایی مورد تایید شوراینگهبان و در نهایت پیروزی یکی از نامزدهای اختصاصی انها در رقابت انتخاباتی ریاست جمهوری دوره چهاردهم، درستی وسنجیدگی راهبرد جریان وجبهه اصلاحات را آشکار ساخت. موضع هوشمندانه و سنجیده جناب آقای حجت الاسلام والمسلمین خاتمی مبنی بر احترام وتمکین به رأی و تصمیم جبهه اصلاحات، کارایی واثربخشی راهبرد اصلاح طلبان را مضاعف نمود. اما آنچه که اکنون و در پسا انتخابات از اهمیت بالایی برخوردار است، سازوکار وکیفیت تشکیل دولت آقای پزشکیان است. معمولا در نظامهای سیاسی جهان، ما با دو نوع شکل گیری دولتها بر اساس دو مدل انتخاباتی روبرو هستیم: ۱- نظام پارلمانی و دولت برخاسته از دل ودرون حزب پیروز ودارای اکثریت کرسی در پارلمان ، که از دو صورتبندی خارج نیست. یا دارای نصاب لازم کرسیهای پارلمان برای معرفی نخست وزیر و معرفی هیئت وزیران بوده ودر آن صورت دولت صد درصدی حزبی تشکیل میشود. یا در صورت نداشتن نصاب لازم با احزاب نزدیک وهمسو ائتلاف میکند. ازاین منظر، طرح تشکیل دولت ائتلافی از سوی جریانهای سیاسی رقیب آقای پزشکیان ، موضوعی بیپایه وخارج از ادبیات سیاسی شناخته شده و کاملا انحرافی ورهزن است.
۲- نظام ریاستی برخاسته از پیروزی رئیس جمهوری در رقابتهای انتخاباتی مبتنی بر “ تحزب” ؛ که در آن ، رئیس جمهوری بدون هیچ مانع ومحدودیتی دولت حزبی خود را بر میگزیند. در برخی از کشورهای توسعه نیافتهای که در انتخابات ، رئیسجمهوری با مدل انتخاباتی ریاستی و با رای مستقیم شهروندان برگزیده میشود و از سویی دیگر رقابتهای انتخاباتی” حزب محور” نیست؛ تعیین ارکان اصلی دولت به ویژه هیئت وزیران با دشواریهای فراوان مواجه است. درجمهوریاسلامی ایران نیز به اعتبار ساختاری که قانون اساسی ایران به ساحت قدرت سیاسی بخشیده ، رئیس جمهوری پیروز انتخابات که از نظر عرف و منطق حقوقی و حتی شرعی متعهد به گفتمان خود در کارزار انتخاباتی ونیز ملتزم به پایگاه رای خود است، با محدودیتها وتنگناهای جدی روبرو است. اما با همه این اوصاف ، بیاعتنایی رئیسجمهوری به گفتمان، وعدهها، مواضع وبرنامههایی که در جریان مبارزات انتخاباتی ، ابراز و اظهار کرده است، مقبول ومعقول نیست.
جناب آقای دکتر پزشکیان که به درستی و با هوشمندی، پرهیز از ستیز و تنازع و دامن زدن به دوقطبی و یا چند قطبی را در شعارهای انتخاباتی خود برجسته و بر همدلی و وفاق تاکید وتصریح داشت و کانونیترین شعار انتخاباتی وی” برای ایران” بود، باید با تعامل شایسته با حاکمیت و گفتو گوی معنا دار، آنان را برای انعطاف در همراهی باخود برای ایجاد تحول، تعییر ، اصلاح و بهبود همراه کند. هرچند وی با مواضع و رویکرد متین و وثیق خود، ظرفیت نسبی مناسبی برای عملی شدن آن را داراست. به نظر میرسد که متقابلا حاکمیت نیز بنا بهدلائلی، تا حدود زیادی نشانههای بارزی از حمایت وهمراهی خود از ایشان را هم در پیشا انتخابات و هم در پسا انتخابات بروز و ظهور داده است.
در چنین شرایطی، عقلانیت سیاسی جریانهای سیاسی ورویکرد مدنی وخشونت پرهیز وخسته از کشمکشهای ستیزه گرانه شهروندان، تسهیل کننده تحقق وعدهای اصلاح جویانه ریاست جمهوری است. البته که میدان و ز مین سیاست در ایران ناهموار وبازی کردن وکنشگری در آن سخت ودشوار است و کسانی که با ا مید به تغییر، به آقای پزشکیان رای داده اند، با علم به ناهمواری زمین بازی سیاست، انتطار و مطالبه خود را ازایشان حداکثر نمیکنند، ولی انتظار ندارند ایشان در تشکیل کابینه خود، -مانند مربی ورزشی-، تیمی را آرنج کند و به میدان روانه کند که موجب بهت و یا”هو” کردن آنها از سوی پایگاه رای آنها به مثابه هواداران شود. از اینرو اهتمام هر چه بیشتر برای انتخاب چهرههای توانمند در راستای ترکیب و تشکیل یک دولت کارآمد که انعکاسی از ضرورت وفاق ملی برای اصلاح و بهبود وضع موجود و تحقق منافع و مطالبات ملی باشد، یک ضرورت جدی پیش روی آقای پزشکیان در جایگاه رئیس دولت است.