“همدلی” سخنان “علی باقری” درباره اعلام دیرهنگام جریان مذاکرات برجام در عمان را تحلیل میکند
سایهروشن گشایش در دولت چهاردهم
همدلی| آرزو بخشنده: آخرین اظهارات «علیباقری» درباره مذاکرات احیای برجام در پنجشنبه واکنشهای زیادی دربر داشت. این اظهارات به گونهای بیان شد که در آستانه معرفی کابینه دولت چهاردهم و گمانهزنیهایی که در ارتباط با چرخش ایران در سیاست خارجی و حل برخی مسائل مرتبط با برجام و FATF مطرح شده، معنای پررنگتری به خود گرفته است. باقری در یک برنامه تلویزیونی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی اینطور خبر داد که مذاکران احیای برجام و رفع تحریمها با میانجیگری عمان در جریان است، موضوعی که تا پیش از این پوشیده مانده بود و این کارویژه گفتوگوهای پشت پرده با اهداف دیگری همچون کنترل سطح تنش در منطقه عنوان میشد. گرچه دولت رئیسی در سه سال گذشته چندین بار زیر فشار افکارعمومی برای آنچه که گفته میشد مقاومت در برابرتحریمها و تکیه بر توان داخلی، اعلام کرده بود گره نزدن اقتصاد کشور به مذاکرات با آمریکا به معنای ترک میز مذاکره نیست، اما آنچه که در انتهای دولت او به چشم آمد، ناکامی یا بیمیلی به بهبود اقتصاد از مسیر برجام بود. این اختلاف سلیقه دولت سیزدهم در حالی بیشتر آشکار شد که تیم سیاستخارجی او، متشکل از باقریکنی و امیرعبداللهیان با گرایش فکری چسبنده به تندروها، عیار اذعان آنها به مذاکره را تا حد زیادی غیرواقعی نشان داده بود. این مسئله حتی در رقابتهای انتخاباتی و دوقطبی “پزشکیان- جلیلی” نمود بیشتری یافت. تا آنجا که بعد از پیروزی پزشکیان برخی اصولگرایان در اعتراف به عوامل شکست او بیان کردند، مردم در انتخاب میان وضع موجود و تغییر قرار گرفتند و گشایش سیاست خارجی و برجام را ترجیح دادند. البته باقری کنی در یکی – دو سال گذشته گاهی زیر فشار دولت در سایه که با نامهنگاریها و ارائه تئوریهای ضد مذاکره به ستوه آمد و لب به شکوه هم گشود. او در بیستم شهریورماه 1402 بعد از به جریان افتادن تبادل زندانیان و گفتوگوهایی که به نظر میرسید به مذاکرات جدیتر ختم شود، با انتقاد تلویحی از تندروها گفته بود: «کسانی که با پوشش دفاع از ارزشها تلاش میکنند تا مذاکره را ماهیتا ضد ارزش جلوه دهند، عملا میخواهند دست نظام برای تأمین منافع ملی را از این ابزار کلیدی و مهم تهی کنند.»
مسیر احیای برجام؟
البته او بارها به نعل و میخ زد تا خود را مستقیما مقابل این جریان قرار ندهد و گاهی با سخنانی که از نگاه آرمانی به حوزه دیپلماسی پرده بر میداشت سعی کرد خود را از حلقه نزدیکانش جدا نکند. او در آخرین اظهاراتش قبل از برگزاری دوره اول اتنخابات ریاستجمهوری گفته بود: سیاست خارجی نظام بر اساس یک عقلانیت راهبردی ترسیم و تدوین شده و وزارت امور خارجه بر اساس آن چارچوبی که ترسیم شده و چارچوب کلی آن باید در شورای عالی امنیتملی و توسط رهبر انقلاب تایید نهایی بشود، عمل میکند.چارچوبها و جهتگیریها مشخص است و با تغییر افراد دچار تحول و تغییر نخواهد شد.» این گفتهها البته در رقابتهای انتخاباتی رنگ دیگری گرفت. “سعید جلیلی” بدون اشاره به سیاستهای کلان در حوزه سیاست خارجی به گونهای اظهارنظر میکرد که او بخش مهمی از این سیاستها در سالهای گذشته بوده و میخواهد مقابل مسعود پزشکیان با ادبیات مذاکره و گشایس در سیاست خارحی به مواجهه اصولی برسد. با این مقدمه سخنان باقری کنی که در پنجشنبه(پریروز) مورد توجه قرار گرفت، بدیهیات جدیدی را در عرصه سیاست خارجی ایران بعد از حضور مسعود پزشکیان گشود. او در تلویزیون صراحتا اعلام کرد، مذاکرات احیای برجام با آمریکا در عمان همچنان در جریان است، نکتهای که هفته گذشته سخنگوی وزارت امور خارجه نیز درباره آن گفته بود: «مذاکره غیرمستقیم با آمریکا ادامه دارد، اما از جزئیات آن نمیتوانم چیزی بگویم.» اما باقری کنی جزئیات بیشتری از این گفتوگوها را اعلام کرد و گفت: «مسیر مذاکرات [احیای برجام] رو به جلو است و تلاش داریم تا روی کار آمدن دولت چهاردهم، زمینههای مناسبی را برای حرکت جدی در دولت جدید فراهم کنیم.»
باقری همچنین اعلام کرد که روندی که مذاکرات طی کرده هیچ سایشی با قانون اقدام راهبردی مجلس برای لغو تحریمها نداشته و اینگونه بیان کرد که: « که وقتی طرف مقابل در مذاکرات خواستههایی را مطرح میکرد و میگفتیم که خلاف این قانون نمیشود عمل کرد، مجبور بود که بپذیرد.» این گفتهها در حالی طرح شد که گفتوگوهای پشت پرده ایران و ایالات متحده بعد از هفتم اکتبر تبدیل به میز میانجیگری برای کاهش تنشها و مهار گسترش احتمالی جنگ شده بود. حتی همزمان با افزایش تنش میان ایران و اسرائیل که منجر به حمله پهپادی سپاه به اسرائیل شد، نیز این موضوع طرح شده بود، تهران و واشنگتن به رغم نظر مخالف در حمله یا صبر استراتژیک در قبال حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در سوریه در حال رد و بدل کردن پیام بودند.
با این وجود گرداندن صحنه مذاکرات به سمت برجام از سوی ایران در حالیکه هفته گذشته دو تن از مقامات عالیرتبه آمریکایی هرگونه تمایل به مذاکرات را رد کردند و حتی در اظهارات مداخلهجویانه انتخابات ایران آزاد و رقابتی ندانستند، جای این سوال وجود دارد که آیا ایران قبل از ورود رسمی مسعود پزشکیان به عرصه اجرایی کشور در حال ارسال سیگنالهای اولیه برای مذاکرات است؟ سوال دوم اینکه آیا بایدن و تیم سیاست خارجی او در آستانه انتخابات به رغم درگیر شدن با موضوع جایگزینی«کاملا هریس» یا «هیلاری کلینتون» امکان پیگیری یک مذاکره دشوار را دارند یا این اقدام میتواند تبدیل به یک خوراک تبلیغاتی برای ترامپ شود که در نظرسنجیها وضعیت بهتری نسبت به گزینه دموکراتها دارد؟
فرصت مذاکره وجود دارد؟
شرایط کلی در ایالات متحده نشان میدهد، خیلی خوشبینانه هم نمیتوان بخت زیادی برای از سرگیری مذاکرات برجامی حداقل تا شش ماه آینده قائل بود، مگر اینکه جریان مذاکرات پشتپرده ایران و ایالات متحده در عمان به مراحل نهایی رسیده باشد و آمدن پزشکیان و خلاء ناگهانی تندروها در اتمسفر سیاسی ایران فرصتی تلقی شود برای یک شوک مثبت سیاسی اقتصادی به کشور. این درحالی است که دقیقا مشخص نیست بایدن در صورت پذیرفتن یک توافق سریع و غیرمنتظره با ایران چگونه میخواهد آن را به عنوان یک بسته تبلیغی در انتخابات آینده خرج کند؛ از یکسو محالفان جمهوریخواه و ترامپ مدعی وجود داردند و از سوی دیگر دموکراتهایی که با چسبندگی به مخالفان ایرانی خارجنشین قرابت زبانی و سیاسی یافتهاند. با این وجود این گزینه شاید غیرمحتمل باشد، چراکه از سمت ایران نیز بسترهای یک مذاکره جدی و علنی در موضوعی مشابه برجام وجود ندارد. از سوی دیگر موضوع برجام و مفاد آن در سال 2025 تنها چند ماه بعد از انتخابات آمریکا منتفی است. بنابراین تمدید مذاکرات و رفع تحریمها در قالب برجام نمیتواند دوام و استمرار کافی داشته باشد و همین موضوع به نوعی یادآور خروج ترامپ از برجام و پنبه شدن همه رشتههایی است که دولت جدید باید برای رضایت مردم در داخل کشور ببافد.
چرا باقری مذاکرات را رسانهای کرد؟
اما این سوال همچنان مطرح میشود که چرا علی باقری کنی، همزمان با روزهای آخر اداره کشور از سوی دولت سیزدهم و کابینهای که مرتبا مخالفت خود را با برجام و گره زدن اقتصاد کشور به مذاکره اعلام کرده و حتی نامزد مورد حمایت آنها در چندین مناظره به صراحت سخنی از تمایل خود به گشایش در سیاست خارجی ابراز نکرد، ناگهان در یک گفتوگوی هماهنگ شده تلویزیونی بر زمینههای رو به جلو مذاکرات احیای برجام و تحویل آن به دولت چهاردهم صحه گذاشت؟
تغییر واضح در سیاست خارجی
این موضوع را میتوان از چند زاویه مورد تحلیل قرار داد. خوشبینانه اینکه باقری کنی به رغم عدم تمایل به مذاکرات به انجام مذاکرات و نزدیکی به گرایش فکری جلیلی در موضوع سیاست خارجی موظف به اعلام این موضع بوده و با بیان این مطلب، باب سیاستهای جدیدی را در این عرصه گشوده است. از این منظر میتوان گفت تغییر در سیاست خارجی ایران بعد از آمدن پزشکیان و ایستادن تمام قد ظریف در کنار او با یک هدف مهم در دیپلماسی ایران انجام شده که با پیروزی آنها وجهه عملگرایانه خود را نشان خواهد داد.
کارنامهسازی برای دولت سیزدهم
از سوی دیگر پیام باقری کنی به دولت آینده خواهد بود که زمینههای احیای برجام یا مذاکرات رفع تحریم در دولت سیزدهم پایه گذاشته شده و دولت پزشکیان باید بر بستر نرم ایجاد شده بذر امید و بهبود در اقتصاد و سیاست را بکارد، که رد یا تایید این دریافت احتمالا در آینده نزدیک با حضور وزیر امورخارجه دولت چهاردهم و پیگیری روند مذاکرات مشخص خواهد شد.شاید همان اتفاقی رخ دهد که در حین مذاکرات برجام در صحنه سیاست دیدیم. آن زمان احمدینژاد و اطرافیانش اعلام کردند مذاکرات برجام از سوی آنها در یک کشور منطقهای در حال پیگیری بوده و برجام نتیجه تلاشهایی است که آنها بسترهای آن را مهیا کردند، در حالیکه کارنامه او پر از قطعنامه و تحریم بود.
چیدن آرام پازلهای گشایش
دریافت سوم اما این خواهد بود که حاکمیت با سایه روشن بسیار ماهرانهای در حال چیدن پازلهای گشایش سیاسی است. اعلام اینکه مذاکرات در یک روند مستمر جریان داشته و به مذاکرات آتی و احتمالی پیوند میخورد نشاندهنده این نکته است که سیاست خارجی ایران با تغییر روسای جمهور نیست که نوسان مییابد، بلکه سیاستهای کلی و بالادستی این شرایط را از گذشته پدید آوردهاند. این پیام زیر پوستی از یکسو شوک تغییر و چراها را کاهش میدهد، از سوی دیگر خشاب تندروها را در قبال تغییر روشن در سیاست خارجی از انتقادهای کارشکنانه خالی خواهد کرد.
سرزنش برای ناکامی در آینده؟
البته گزینه آخری نیز در تحلیل گفتههای علی باقری وجود دارد که شاید کمترین امکان را باید به آن داد؛ اینکه مخالفان برجام درصدد هستند بعد از چند ماه پزشکیان و تیم سیاست خارجی او را در قبال ناکامی در پیشبرد وعده گشایش و مذاکره مورد شماتت قرار دهند و بگویند احیای برجام را تا امضا پیش بردیم اما شما نتوانستید جوهر امضای دو طرف را بر آن بنشانید. این شرایط کابینه سیزدهم را در آینده به جای بدهکار بر صندلی طلبکار خواهد نشاند. هر یک از این تحلیلها میتواند در فضای سیاسی امروز کشور رنگ واقعیت بگیرد؛ چرا که سطح اختلاف درباره پذیرش مذاکرات یا ادامه وضع موجود آنقدر وسیع و افقی است که نمیتوان به صراحت از عمودی بودن تصمیم نهایی در این باره سخن گفت، همانگونه برجام به نتیجه رسید، اما کارشکنیها ذائقه تصمیمگیران را تغییر داد.