“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


خارجی

حسن صفرپور (داستان‌نویس)

همه‌چیز از یک انشای ساده شروع شد، وقتی محمد بغل میز معلم شروع به خواندن انشایش کرد و آنجا که خواند دوست دارد به خارج برود با کلی رؤیاپردازی و در ادامه و آخر انشا هم آن را با خوشی و شیرینی تمام کرد. 
بعد از آن زنگ انشا پسوند خارجی به محمد اضافه شد و از اون روز همه او را با نام محمد خارجی صدا می‌زدند. خودش هم بدش نمی‌آمد و تازه کیف هم می‌کرد. یک‌بار از محمد خارجی پرسیدم حالا این خارج کجاست که این همه در آرزویش هستی؟ و او گفت که نمیدونم دقیق و... خارج هست دیگه و آسمونش قشنگتره و... آخرش هم گفت باید این‌قدر از اینجا دور شوم که آشناها و بقیه چند جفت کفش هم پاره کنند نتوانند به من برسند. 
اون روز خودش هم دقیقاً نمی‌دانست خارج چیه و کجاست، فقط دوست داشت از اینجایی که هست برود و این رؤیا دست از سرش برنمی‌داشت. هر روز و سالی که می‌گذشت این رؤیا پررنگ‌تر می‌شد و تا زمانی که من باهاش رفت‌وآمد داشتم در رویای رفتن به خارج غرق بود. 
سال‌ها گذشت و خاطرات به جای مانده از محمد خارجی هم مثل خیلی از خاطرات هم‌کلاسی‌ها و همسایه و هم خدمتی‌ها و عاشقی‌ها و... اومدند و رفتند. 
تا اینکه یک روز اتفاقی برادر محمد خارجی را در خیابان دیدم و سراغ برادرش را گرفتم که گفت محمد سه سال پیش رفت آمریکا و الان هم کاروبار داره و جاش راحته. 
شماره خونه را دادم و خواهش کردم که اگر محمد تماس داشت بگو به من هم با این شماره زنگ بزنه که دلم براش تنگ شده و ببینم چکار می کنه.
 فردا شب که می‌خواستم بخوابم تلفن به صدا درآمد و بعد از سلام و احوالپرسی یکی از اون طرف خط گفت الو ... الو... محمد خارجی‌ام دیگه ... و داستان رفتن و ماندنش را تعریف کرد و کلی حرف زد از زندگی در آمریکا و راجع به اینکه برای مهاجرت باید از همه خاطرات و شهر و زندگی گذشته دل بکنی و گفت که برای من خیلی کار سختی نبود چون خودم را آماده کرده بودم، اگر چه اوایل اذیت شدم اما گاهی که دلم می گیره و دوست دارم با زبان خودمون دل‌تنگی‌ها را بیان کنم نمیتونم و با بغض ادامه داد که فقط این قسمتش سخته و بعد خداحافظی کرد و منم با بعضی که محصول خوشحالی و ناراحتی هر دو بود براش آرزوی سلامتی کردم.