“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


مخاطرات تازه برای حوزه‌های علمیه

حسن دادخواه (مدرس دانشگاه)

همان‌طور که کاهش توسعه عمرانی و بروز کمبود شغل در کشور موجب گرایش جوانان به بازار کسب‌وکارهای آزاد و بی‌نیاز به تحصیلات عالی شده است و این پدیده، تعداد داوطلبان ورود به دانشگاه‌ها را سال‌به‌سال کمتر کرده، به نظر می‌آید که تورم نگران‌کننده از یک‌سو و تحقق نیافتن انتظارات متعارف مردم و نارضایتی از نحوه اداره کشور، دسته‌هایی از طلبه‌های حوزه‌های علوم دینی را از ادامه تحصیل و ورود به سلک روحانیت بازداشته یا ایشان را نسبت به دغدغه‌های انقلابی و هواخواهی از گفتمان حاکم بر حکمرانی در کشور منصرف کرده است.
در روزهای اخیر، دو سه نفر از مدرسان و مدیران بلکه مراجع بزرگ حوزه علمیه قم، نسبت به کاهش تعداد ورودی به برخی مدارس علمیه یا بی‌تفاوتی طلاب در حمایت از گفتمان حاکم بر حکمرانی در کشور ابراز نگرانی کردند.
درهرحال، دانشگاه‌ها و حوزه‌های علوم دینی به‌عنوان دو مرکز آموزشی و پژوهشی اصیل در کشور، گر چه به لحاظ نوع داوطلبان ورودی و تفاوت رشته‌های تحصیلی و اهداف و مأموریت‌ها، متفاوت از یکدیگرند ولی گویی هر دو و هر یک به‌نوعی، تحت تأثیر برهم خوردن نظم اقتصادی و اجتماعی قرارگرفته و خواه‌وناخواه هر یک در حال چهره عوض کردن و پوست‌اندازی و دستخوش آغاز تغییر و تحول شده‌اند. قابل کتمان و پنهان‌سازی نیست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی و به‌رغم خدمات فراوان دانش‌آموختگان دانشگاهی به جامعه، اما به دلیل وجود ناهمخوانی‌هایی در انطباق گفتمان حاکم بر دانشگاه‌ها و گفتمان حاکم بر امر حکمرانی در کشور، شاهد ابراز نگرانی و نارضایتی مقامات عالی نظام از دانشگاه‌ها بوده و هستیم به‌گونه‌ای که دانشگاهیان همواره احساس بی‌مهری و به حاشیه رفتن می‌کنند. با این شرایط، چه‌بسا بروز نارسایی و سستی‌هایی در دانشگاه‌ها چندان موجب نگرانی مقامات عالی نشده باشد! اما و اما جایگاه حوزه‌های علوم دینی و روحانیان در گفتمان حاکم بر حکمرانی در کشورمان، قابل‌مقایسه و سنجش با جایگاه دانشگاه و دانشگاهیان نزد آنان نیست. مراجع دینی و مدرسان و طلاب و مدارس علوم دینی به‌عنوان یکی از خاستگاه‌های اصیل انقلاب اسلامی و مروجان گفتمان فرهنگی و سیاسی حاکم بر گفتمان حکمرانی در دولت و نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی، از بااهمیت‌ترین جایگاه و منزلت برخوردار است و نقش بی‌بدیل در تعیین نحوه اداره کشور و ترسیم نقشه راه و آینده کشور دارد. ازاین‌رو، هر گونه تغییر در گفتمان حاکم بر روحانیان به‌عنوان دانش‌آموختگان این مدارس و هر گونه تحول در رویکردهای آنان با نگرانی و حساسیت دنبال می‌شود و هر گونه آسیب در آن، نیازمند رسیدگی فوری است. این نگرانی و حساسیت امروز، به سطح رسانه‌ای رسیده است.
درهرحال، دانشجویان و طلاب علوم دینی و دانشگاهیان و روحانیان کشور، بخشی و دسته‌هایی از جمعیت مردم ایران هستند و در میان آنان روزگار می‌گذرانند و هر گونه رنج و ملالت و ریاضتی، دیر یا زود دامن آنان را خواهد گرفت. حالِ آنان با خوشی مردم، خوش می‌شود و با ناخوشی مردم، ناخوش می‌گردد. در این میان، شرایط زندگانی طلاب و روحانیان به لحاظ وابستگی و ارتباط بیشتر با مردم، زودتر از شرایط و وضعیت زندگانی دانشگاهیان، تحت تأثیر قرار می‌گیرد.
به سخن دیگر، اگر تاکنون وضعیت بد دانشگاه‌ها و شرایط نامناسب زیست استادان دانشگاه، هنوز نتوانسته مقامات عالی را به تجدیدنظر در روند کنونی اداره کشور و سیاست‌های کلان نظام وادار کند اما و اما بروز تغییر در گفتمان و باورهای اجتماعی و انقلابی طلاب و روحانیان و بر هم خوردن نظم تاریخی و سبک سنتی مدارس علوم دینی شاید قادر باشد که موجب ایجاد تحول مثبت و سازنده در کشور بشود!