“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بیژن الهی‌؛ از شعر تا ترجمه و عرفان

بیژن الهی تنها فرزند خانواده‌ای متمول بود که از پدری شیرازی و مادری تبریزی، زاده شد. او دوره متوسطه را در «دبیرستان البرز» و «دبیرستان شاپور» تجریش، در رشته ریاضی گذراند. در سال‌های نوجوانی ذوقی در نقاشی نشان داد و در انجمن‌های هنری، نقاشی شرکت کرد و به کلاس‌های نقاشی رفت. اما مادرش با وجودی که دستی در نقاشی داشت، برای تنها فرزندش آینده دیگری می‌خواست. او در سال ۱۳۴۲ ترک تحصیل کرد. به سفارش استادش، تعدادی از آثارش را برای چهارمین بی‌ینال فرستاد، اما به صلاح‌دید خانواده، از ادامه فعالیت در این عرصه بازماند. نقاشی را رها کرد و با نگاهِ نوگرا، به فعالیت‌های ادبی‌ پرداخت. ورودش به عرصه مطبوعات در آبان ماه سال ۱۳۴۳، به دعوت فریدون رهنما با شعر «برف» اتفاق افتاد که در جنگ طرفه چاپ شد. تا اواخر همین دهه در میان هم‌فکرانش، خوب شناخته‌شده بود؛ در جزوه شعر ۱۳۴۵ همکاری با اسماعیل نوری‌علا، اندیشه و هنر ۱۳۴۸ دفترهای روزن ۱۳۴۶، مجله خوشه ۱۳۴۶، مجله بررسی کتاب ۱۳۴۹ و هفته‌نامه تماشا ۱۳۵۳، مجله رستاخیز جوان ۱۳۵۵ و ۱۳۵۶ و مجله بیدار ۱۳۷۳ شعر و ترجمه به چاپ سپرد. الهی بعدها به شیوه خودخوان شروع به زبان‌آموزی‌ کرد و زبان‌های مختلفی چون یونانی، عربی، انگلیسی، آلمانی و فرانسه را فراگرفت. او از زبان‌های مختلف، آثار کسانی چون کاوافی، ماندلشتام، رمبو، میشو، هولدرلین، جویس، فلوبر، پروست، الیوت، لورکا، ابن عربی و. را ترجمه کرد و تعداد محدودی از آثار او در زندگی‌اش، به چاپ و پخش رسید. در سال ۱۳۴۸ با غزاله علیزاده، نویسنده «خانه ادریسی‌ها» و «شب‌های تهران» ازدواج کرد؛ ازدواجی که حدود دوسال دوام داشت. دخترشان «سلمی» بعدها با مادر زندگی کرد. الهی به حمایت مالی عزیزه عَضُدی، نشری به نام نشر ۵۱ را به راه انداخت و آن را مدیریت کرد و سعی داشت کتاب شاعران نوگرا را چاپ و معرفی ‌کند، از خودش هم چند جلد کتاب آماده کرد. دیری نپایید که کار نشر به بن‌بست رسید. حساسیت او و دقّت وسواس‌گونه‌اش چاپ آثارش را سال‌ها و سال‌ها به تأخیر انداخت، اما در این میان بالاخره کتاب‌هایی مثل کتابِ اشعار نرودا به نام «بیست شعر عاشقانه و یک سرود نومیدی» ۱۳۵۲ که چهار سال بعد به چاپ دوم هم رسید، کتاب «اشعار حلاج» ۱۳۵۴ «ساحت جَوّانی» از هانری میشو ۱۳۵۹ و کتاب رمبو به نام «اوراق مصور آرتور رمبو» ۱۳۶۲ را در نشرهای مختلف امیرکبیر، فاریاب و انجمن فلسفه و ... به چاپ و پخش رساند. او در سال ۱۳۶۷ با بانو ژاله کاظمی، دوبلور، گوینده و مجری تلویزیون، آشنا شد که ازدواج کردند، ولی در سال ۱۳۷۹ جدا شدند. بیژن الهی‌شیرازی روز ۹ آذر سال ۱۳۸۹ در ۶۵ سالگی درگذشت و روستای بیجده‌نو شهرستان مرزن‌آباد به خاک سپرده شد. بنابر وصیتش بر سنگ گور او هیچ نامی حک نشد. آثار تألیفی: دیدن. تهران، جوانی‌ها، ترجمه: چهارشنبه - خاکستر. ت.س. الیوت، بهانه‌های مأنوس. فلوبر، اشراق‌ها: اوراق مصور آرتور رمبو، نیت خیر. فریدریش هلدرلین، مستغلات. هانری میشو. تهران، حلاج‌الاسرار «خبار و اشعار» ح‍س‍ی‍ن‌ب‍ن م‍ن‍ص‍ور ح‍لاج، دره علف هزار رنگ. شکسپیر، صبح روان؛ کنستانتین کاوافی.