“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


همه افتخارش برای خودتان

ولی‌الله شجاع پوریان (مدیرمسئول)

مذاکرات هسته‌ای همچنان که پیش‌بینی هم می‌شد گرچه با قدری تأخیر اما در نهایت با حضور ایران و قدرت‌های بزرگ جهانی در وین آغاز شد تا بار دیگر یکی از طولانی‌ترین و پیچیده‌ترین پرونده‌های سیاسی بین‌المللی در صدر اخبار رسانه‌ای جهان قرار گیرد؛ مذاکراتی که اگر به توافقی حتی موقت و نسبی هم منجر شود، می‌تواند ایران را از شرایط اقتصادی دشواری که در آن قرارگرفته، عبور دهد و فرصت تنفسی برای مردم و مسکنی برای دردهای معیشتی و مشکلات اقتصادی کشور باشد.
یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که دولت رئیسی و اصولگرایان در این مذاکرات با آن مواجه هستند، دشواری توجیه و اقناع افکار عمومی برای ورود به مذاکرات است. سال‌هاست که اصولگرایان صرف‌نظر از بحث‌های کارشناسی و حقوقی درباره مذاکرات و پرونده هسته‌ای، بر طبل عدم مذاکره با شیطان بزرگ ‌کوبیده‌اند؛ ژست‌های انقلابی و سفت‌وسخت و سازش‌ناپذیر آن‌ها برای مذاکره با آمریکا و متهم کردن دولت‌های غیرهمسو به سازش‌، شرایطی را به‌گونه‌ای برایشان رقم‌زده که اکنون هر توجیه و بهانه‌ای برای نشستن پشت میز مذاکره را برای هواداران منطقی و معقولشان غیرقابل‌قبول‌ جلوه می‌دهد.
در این مسیر زیگزاگی افکار عمومی حق دارند که از آن‌ها بپرسند چگونه مذاکره در دولت‌های ناهمسو با آنان به‌مثابه خیانت، پایمال کردن خون شهدا، تحقیر ملت، از دست رفتن اقتدار و زیر پا گذاشتن عزت کشور است، اما خودشان در اولین اقدام دیپلماتیکشان در همان موقعیت قرار می‌گیرند و آن را عین عزت و حکمت می‌دانند؟ چگونه است که شرايطی که دولت، مجلس و بسیاری نهادهای حاکمیتی کشور به‌صورت مطلق و یکپارچه، در دست جریان اصول‌گراست، آن‌ها به‌جای استفاده از ظرفیت‌های داخلی و خودکفایی و نگاه به داخل و گره‌ نزدن معيشت مردم‌ و اقتصاد با تحریم‌ها – که پیش‌ازاین دولت روحانی را به خاطر آن‌ها تحت شدیدترین انتقادها و هجمه‌ها قرار می‌دادند - به دنبال مذاکره و برداشتن تحریم‌ها از طریق گفت‌وگو با دشمنان هستند؟ مگر تحریم‌ها به زعمشان کاغذپاره‌ای بیش نبود که اتفاقاً زمینه پیشرفت کشور را فراهم می‌کرد؟! به‌واقع اصول‌گرایان امروز آن را درو می‌کنند که خود کاشته‌اند؛ ژست‌های تبلیغاتی و تأکید بر ممنوعیت مذاکره و تابو کردن آن، این روزها آن‌ها را در شرایط سختی قرار داده، آن‌ها از یک‌سو دریافته‌اند حل مشکلات فعلی کشور بدون برداشتن تحریم‌ها و مذاکره با برخی قدرت‌ها ازجمله آمریکا امکان‌پذیر نیست، از طرفی نمی‌دانند چگونه‌ پیشینه شعاری و تبلیغاتی خود را در این زمینه پنهان‌ کنند؛ به عبارتی، موضوعی که در ماجرای مرگ‌بار توليد واکسن وطنی و خيانت دانستن ورود واکسن خارجی‌ رخ داد، امروز در زمینه‌ برجام نیز درحال تکرار است. در شرایط فعلی اگر از منتقدان و مخالفان دولت هم درباره مذاکرات پرسیده شود، آن‌ها هم مذاکره را به نفع مردم و کشور می‌دانند. ازاین‌رو باید به دولت رئیسی گفت مذاکره کنید و نگران کری‌خوانی‌های مخالفان داخلی خود نباشید – البته اگر کسی مخالف باشد - و حتی نگران برگشتن از حرف خود نباشید و بی‌اعتنا به ضرب‌المثل نادرست و غیرمنطقی «حرف مرد یکی است» به‌ دلیل شرایط معیشتی و اقتصادی کشور مذاکره کنید!
نگران نباشید چراکه شرایط معیشتی و اقتصادی کشور بسیار بغرنج‌تر‌ از آن است که رقیب بخواهد از این ضعف شما به نفع خودش استفاده کند. یا لااقل رقیب شما تا کنون نشان داده که از این ناجوانمردی‌ها استفاده نکرده که به خاطر اهداف سیاسی نان مردم را گروگان بگیرد. ملالی نیست؛ شما نان را به سفره مردم برگردانید و لو با مذاکره و برجام.
شاید مردم ترجیح می‌دهند فراموش کنند عده‌ای معیشتشان را گروگان گرفتند تا خود به قدرت برسند و مذاکره کنند، اما تحمل شرایط اقتصادی این روزهای کشور برای بسیاری از خانوارها سخت و غیرقابل‌تحمل شده است. از موضع عزت مذاکره کنید و از موضع مصلحت توافق کنید؛ در نماز جمعه توجيه کنید و برای آن حدیث و آیه دست‌وپا کنید و در رسانه ملی ژست قهرمان بگیرید. همه افتخارش برای خودتان. مطمئن باشید ما هم برای شما دست می‌زنیم و هورا می‌کشیم و کلاه از سر برمی‌داریم.