“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


ابدیت فوتبال

محسن خرامین (روزنامه‌نگار)

24 سال از 8 آذر 1376 روز بازی تاریخی ایران و استرالیا در پلی‌آف مقدماتی جام جهانی 1998 فوتبال در دو قاره آسیا و اقیانوسیه می‌گذرد. اندکی بعد از رخداد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی مردم در دوم خرداد همان سال، این بار معجزه فوتبال خاطره‌ای زیبا و ابدی‌تر خلق کرد. 
نسلی که از آن روز و از آن بازی فوتبال خاطره خوشی در ذهن دارند حالا سن و سالی حدود 35 سال به بالا را سپری می‌کنند. در تمام آذرماه‌های بعد از سال  76 آن خاطره مدام تجدید شده است و مردم به بهانه‌های مختلف یا هم‌زمان با سالروز برگزاری آن بازی در ورزشگاه کریکت گراند ملبورن استرالیا  بارها و بارها فیلم آن بازی را به تماشا نشسته‌اند و هر بار چون بار اول با لذت، هیجان و شور با سوت پایان بازی توسط ساندروپل داور مجارستانی بازی به خلسه‌ای عمیق و خوش فرو می‌روند. 
من هم شبیه هم‌نسلانم خاطره خوش و شیرین آن بازی و اتفاقات بعدازآن هنوز در خاطرم هست و با تکرار 8 آذر هرساله به آن روز برمی‌گردم. آن سال دانش‌آموز کلاس اول دبیرستان بودم و ازقضا شیفت دبیرستان ما عصر بود.
 همه نگران و در تکاپوی چگونه دیدن بازی بودیم و اینکه به مدرسه برویم یا خیر؟ و آیا به مدرسه برویم و بعد برای بازی از مدرسه فرار کنیم؟ تجربه فرار از مدرسه را  قبل از آن در اردیبهشت‌ماه همان سال به خاطر شرکت در سخنرانی انتخاباتی سید محمد خاتمی در میدان شهر در وسط کلاس‌های درس من و خیلی‌های دیگر از دانش آموزان شهرمان نیز داشتیم. مدیران و معلمان مدرسه نیز همچون دانش آموزان درگیر این بازی بودند؛ بنابراین تصمیم گرفتند که بازی را در سالن امتحانات دبیرستان پخش کنند.
 شور و هیجان و استرس در آن سالن نمور و کم‌نور هیچ تفاوتی با آن شور و هیجان ابتدایی 80 هزار تماشاگر استرالیایی در ابتدای بازی و استرسشان در پایان بازی نداشت. 
 قطعاً شور و خوشحالی ناشی از آن پیروزی تنهاترین شادی و خوشحالی همه‌گیر تمام دهه‌های اخیر در میان مردم کشور و آخرین آن بوده است که  بعداً حتی اندکی از آن در هیچ اتفاقی تجربه نشد و در سال‌های اخیر گاهی پیش‌آمده است که برخی‌ها علناً از شکست فوتبال کشور به خاطر برخی مسائل سیاسی اعلام خوشحالی کرده باشند. 
اتفاقات و موفقیت فوتبال ایران در آن سال‌ها  توسط خاص‌ترین نسل فوتبال تاریخ کشور که با علی دایی، احمدرضا عابدزاده، خداداد عزیزی، کریم باقری، مهدی مهدوی کیا و ... شناخته می‌شوند و خوشحالی مردم به‌ویژه از موفقیت‌های تیم ملی در جام ملت‌های آسیای 1996 در امارات متحده عربی و هم‌چنین پیروزی‌های اولیه تیم ملی فوتبال در بازی‌های ابتدایی مقدماتی جام جهانی 98 در حکم تمرین و مقدمه‌ای برای ایجاد شادی و پای‌کوبی مردم در عصر روز 8 آذر 1376 بعد از پیروزی در مقابل استرالیا بود. 20سال بعد از اولین حضور فوتبال ایران در جام جهانی و همچنین مشخص شدن تیم آخر جام جهانی 1998 فرانسه از دل آن بازی و مجموع  اتفاقاتی که در طول بازی با استرالیا رخ داد سبب شد شیرین‌ترین لحظه تاریخ ورزش کشور و از مهم‌ترین حوادث تاریخ  اجتماعی معاصر کشور رقم بخورد. 
مجموع این اتفاقات دست‌به‌دست هم داد تا بعدها مردم از آن بازی و اتفاقات آن به‌عنوان «حماسه ملبورن» یاد کنند و در نقطه مقابل نیز برای استرالیایی‌ها با نام «عذاب ملبورن» در حافظه جمعی‌شان به تلخی ماندگار شود. هر آنچه در آن بازی گذشت هاله‌ای از تقدس و زیبایی برای مردم به خود گرفت. 
بازیکنان تمثال قهرمان پیدا کردند و کسانی چون عابدزاده، خداداد عزیزی، محمد خاکپور، مهدی پاشازاده و حتی ابراهیم تهامی و ... تا سال‌ها در هیبت یک ناجی برای مردم عزیز و ستودنی بودند.  
حتی والدیر ویرا مربی دست چندم برزیلی که به اعتراف خود تنها روی نیمکت دعا می‌کرد، برای مردم به یک سوپر مربی تکرار نشدنی تبدیل‌شده بود. مردم گزارشگر آن بازی را با وجود ضعف‌ها و سوتی‌های بعدی همچون یک الهه پیام‌آور شادی نگاه می‌کنند و آن بازی و صدای جواد خیابانی از هم جداناشدنی هستند. پیروزی ایران در آن بازی برای مردم  و احیای غرور ملی‌شان را شاید بشود با شادی مردم آرژانتین و حتی سایر جهان با گل دست مارادونا در مقابل انگلیس یا شادی مردم فرانسه از قهرمانی کشورشان در جام جهانی 1998 مقایسه و حتی برابر دانست.
 کاری که رؤیای دوم خرداد از انجام آن عاجز بود و بعد هم سرنوشت تلخی در پیش گرفت یازده ستاره فوتبال در مستطیل سبز بر دوش کشیدند و به خلق شادی و در کنار هم قرار گرفتن مردم کمک کردند. 
خاطره بازی ایران و استرالیا برای همه‌کسانی که آن بازی و شور بعدازآن را در خیابان‌های شهرهای ایران تجربه کردند شاید قدیمی شود اما از یاد نخواهد رفت و گاه و بی گاه حلاوت و شیرینی آن تجربه با کوچک‌ترین بهانه‌ای و یادآوری تکرار می‌شود و این نسل همیشه چیزی برای فخرفروشی فوتبالی بر نسل‌های قبل و بعد از خود خواهند داشت.