“وفاق‌ملی” و الزام‌های آن
علی کرد (فعال سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2490
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


صدای قم را هم بشنوید

محمدرضا چمن‌نژادیان (فعال مدنی)

در نظام جمهوری اسلامی ایران وقتی افراد انتصابی یا انتخابی در سطح کلان تغییر می‌کنند، معمول شده است متولیان امور انتصابی و انتخابی برای اینکه تعلقات و مراتب ابراز ارادت خود را به علما و آیات عظام ابلاغ کنند با طمطراق رسانه‌ای و پوشش خبری، سری به چند مرجع تقلید بعضاً مشخص می‌زنند تا با گفت‌وشنود ارشادی بفرمایند و اگر گوش شنوایی باشد، نصایحی پدرانه مطرح کنند.
اخیراً هم جناب آقای دکتر جبلی، ریاست جدید صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران بر سبیل عادت چنین کرد و به دیدار علما و آیات عظام در قم رفت. در خلال این دیدارها نزد اندیشمند پرسابقه علمی و فلسفی آیت‌الله جواد آملی نیز رفت. ایشان در این دیدار نصایح و ارشاداتی خرق عادت معمول دیدارهای علما و دولتمردان بیان کردند. ازجمله این‌که گفتند: «جامعه گرسنه با برنامه طنز شاداب نمی‌شود.» یا «مردم را کمیته امدادی اداره کردن ننگ است.» پیشتر هم آیت‌الله صافی گلپایگانی در خصوص مشکلات معیشتی جامعه و بین‌المللی در دیدار به ریاست مجلس گفته بودند: «اینکه با بسیاری از کشورها قهر باشیم صحیح نیست و به ضرر مردم عزیزمان است. شما باید با عقلانیت و تعامل سازنده، حقوق ملت را احقاق کنید.» که به تریج قبای برخی افراطیون برخورد و در سخنانی هنجارشکنانه به این مرجع تقلید واکنش نشان دادند.چنین بیاناتی از درد و درک درست انباشت دشواری‌ها و مشکلات مردم نشأت گرفته است، اگرچه بسیاری می‌دانند و می‌شنوند، اما گوششان اصلاً بدهکار نیست. گر چه گوش‌های دولتمردان ظاهراً مترصد شنیدن عمل کردن است، اما انگار شنیده‌ها و نصایح علما توان و مجوز خروج از دروازه قم به تهران را ندارد.لیکن سخنان اخیر آیت‌الله جوادی آملی برخلاف بیانات معمول و ثقیل فلسفی‌اش، این مرتبه بسیار ساده، شفاف، ملموس و همه‌فهم تر بیان شد؛ موضوعی که مورد اقبال نخبگان، مردم و رسانه‌ها قرار گرفت.مخلص کلام این مرجع بزرگ و سایر مراجع مردمی آگاه به مسائل درون و برون نظام این بوده که آقایان مردم را درک کنید. مردم دردمندند، دیگر حوصله و دل‌خوشی از روزگار خود برای دیدن طنزهای فانتزی گران‌قیمت و شوهای تصنعی با رنگ و لعاب متظاهرانه دینی، ارزشی و البته کاذب ندارند. مردم عملکرد کارآمد و اثربخش با اجرای عدالت و پرهیز از رانت، فساد و تبعیضات فراقانونی را می‌خواهند. آحاد ملت در تنگناهای حداقلی زندگی قرار دارند. برای تأمین نان شب به‌جای امید به تدابیر مسئولان به سطل‌های آشغال متوسل شده‌اند. نخبگان مخالف عملکردهای مدیریتی و منتقدان سلیقه‌ای هم طردشده و به بلاد بیگانه مهاجرت کرده‌اند. کنشگران دلسوز و عالمان منتقد با انگ‌های گوناگون از دایره خدمت و خودی خارج شدند‌.حال که سخنان منتقدان و حتی مخالفان نظام را می‌توان از زبان علمای دلسوز نیز شنید و به این نتيجه رسید که در حکمرانی و مملکت‌داری مشکلاتی وجود دارد و ساختارها در بخشی‌هایی کارآیی لازم و امروزی را ندارد، بر مسئولان است که تعصب را کنار بگذارند تا دیرتر نشده به فکر اصلاح ساختارهای معیوب باشند؛ زیرا به مصلحت خودشان، ملت و مملکت است که به نصایح زعمای قوم، نخبگان دلسوز مملکت و مشارکت مؤثر ملت اعتماد کنند و برای برون‌رفت از مشکلات به چاره‌اندیشی بپردازند.