حکایت تلخ یک ناترازی
رضا صادقیان( روزنامهنگار) ناترازی برق یکی از همان اسبهای زین شدهایست که از دولت قبل برای دولت چهاردهم و دولت قبلتر به یادگار باقی مانده است.
اول: چند روز قبل و پس از کسب رای کامل وزیران پیشنهادی از مجلس، به یکباره شماری از کاربران درباره قطعیهای برق در ساعتهای مختلف واکنش منفی نشان و این مسئله را به ناکارآمدی دولت جدید ربط دادند! به همین سادگی و زیبایی. اگر از این کوته نظری عجیب و حیرتانگیز گذر کنیم، باید به این ناترازی براساس آمارهای موجود و واقعی دقت کرد. مشکل بزرگ ناترازی برق از سال 1398 و با قطع برق مناطق مسکونی بروز پیدا کرد، اما طی 5 سال گذشته و براساس آمار سیاستی برای حل این دشواره در دستور کار مسئولان دولتی قرار نگرفته و یا اینکه بودجهای برای رفع آن تعریف نشده است.
دوم: اعداد و ارقام مندرج در این یادداشت برگرفته از کتاب «ترازنامه انرژی ایران» است. این سالنامه به صورت سالانه توسط وزارت نیرو و با همکاری وزارت نفت، شرکت ملی گاز، سازمان آمار و پژوهشگاه نیرو تهیه و منتشر میشود. براساس اطلاعات همین کتاب، ظرفیت اسمی نیروگاههای کشور 91 هزار مگاوات است که در اوج مصرف امکان تولید 86.910 هزار مگاوات برق برای کشور وجود دارد. طی یک سال، از سال 1401 تا 1402 تعداد مشترکین از 37 میلیون به 38 میلیون رسیده است که رشد 2.7 درصدی را نشان میدهد. با توجه به همین گزارش سالیانه باید 8 هزار مگاوات برق جهت جبران این ناترازی در کشور برق تولید شود. چنانچه تا سال آینده جمعت کشور افزایش پیدا کند و شیوه استفاده شهروندان از کولرهای آبی به گازی تغییر یابد و نورپردازی ساختمانهای جدید با تجهیزات پرمصرفتر جایگیزین شود، چه بسا مشکل ناترازی برق بسیار دشوارتر از امروز گردد.
سوم: براساس نظر کارشناسان برق هزینه تولید 1 مگاوات برق 25 میلیارد تومان است و برای ساخت یک نیروگاه 1000 مگاواتی 25 هزار میلیارد بودجه نیاز است. بنابراین دولت چهاردهم برای جبران کسری 8 مگاوات برق نیازمند تامین 200 هزار میلیارد تومان بودجه است. به عبارتی برای ساخت این نیروگاهها 6 میلیارد یورو تامین بودجه نیاز است. همان نکتهای که دکتر پزشکیان در مصاحبه گفتهاند درست است؛ دولت وارث چیزی شده که پول در آن نیست. بدون تردید اگر دولت گذشته نیز دسترسی به چنین منبع مالی داشت، امکان ساخت حداقل 4 نیروگاه طی یک سال را به سرانجام رسانده بود. ناگفته نماند، سال گذشته وزیر نیرو گفته بود: ظرفیت برق کشور 7 هزار مگاوات افزوده شده است. براساس گزارشهای رسمی منتشر شده این خبر و ادعای مطرح شده نادرست است. در همان دولت با تعطیلی کارخانههای بزرگ، استفاده از ژنراتورهای کوچک در کارخانههای متوسط مقیاس و تعطیل کردن شهرکهای صنعتی در کلانشهرها موفق شدند تا حدودی برق منازل را در اوج مصرف تامین کنند. شیوهی مدیریت نادرست که حال ناترازی را به شکل عیانتری برای شهروندان و ساکنان شهرهای مختلف به نمایش گذاشته است. قطعی برق از کارخانههای بزرگ و شهرکهای صنعتی به خانهها کشیده شده و رخداد چنین امری به دلیل آنکه با اعتماد عمومی گره خورده است، بسیار ناخوشایند است.
چهارم: کمبود برق در کشور صرفا به داشتن تکنولوژی، استفاده از مهندسان و دانش بومی و قدرت وزیر جدید مرتبط نیست، بلکه مسئلهای سیاسی است. تا مادامی که نگاه آیندهنگر بر ارکان نظام سیاستگذاری حاکم نگردد و حاکمان متوجه نیازهای عموم شهروندان برای آینده نباشند و ارتباطات بینالمللی و جذب سرمایهگذار خارجی در حداقلیترین شکل ممکن به دلیل وجود تحریمها رقم بخورد، ناخواسته در حوزههای مختلف صنعت و تکنولوژی با ناترازی روبرو خواهیم شد. در شرایطی که سالیانه بیش از 8 میلیارد دلار فقط هدر رفت انرژی در حوزه نفت و گاز هستیم و همچنان گازهای ترش از طریق لولههای گاز به دلیل نداشتن تکنولوژی سوزانده میشود و امکان افزایش توان تولید بدون جذب منابع خارجی در حوزه صنایع بالادستی نفت نیست، کمبود برق در کشور یکی از مشکلات جدید است، دشوارهای که زیست روزمره شهروندان را تحت تاثیر منفی قرار خواهد داد.