دولت چهاردهم و الزامات سياست خارجی
میلاد انصاري(دانش آموخته علم سياست)دولت چهاردهم و الزامات سياست خارجی
میلاد انصاري(دانش آموخته علم سياست)
ثمره و نتيجه يك انتخاب صحيح، عقلاني و حداكثري مبتني بر خرد جمعي در ١٥ تير سبب شد تا بار ديگر بارقه “امید و امیدواری” تارك كشور ایران نقش ببندد. امید كه باید ماحصل آن “ تغييري بنيادين “ در عرصه اقتصاد ، سياست، فرهنگ و ... باشد، تا نماد “امید و امیدواری “ در نمود ياس سياسي حاكم بر كشور، چهره مغموم و رنجور ملت را نوازش و آلام آنان را تسكين کند.
دولت چهاردهم كه میراث دار مشكلات عديده اقتصادي، تورم افسار گسيخته، كاهش ارزش پول ملي، بحران بيكاري، تحريمهای خانمان سوز ، گراني بيرويه مسكن، فرار مغزها و ناهنجاريهای فرهنگي- اجتماعي است ، باید توجه ويژه ای به مسئله سياست خارجه داشته باشد، تا زير لوای آن و بهواسطه ارتباط با جهان و رفع تحريمه ، ملت طعم “رفاه و آسایش” را بچشند.امروزه در دهكده جهاني و در پرتو جهاني شدن و با توسعه فناوري ارتباطات و دسترسي آسان به مسائل جهاني، شرایط نظام بينالملل دگرگون شده است.
توسعه ارتباطات و وسایل ارتباطي از يك سو موجب سرعت در انتقال اطلاعات، تبادل انديشهها و افكار، تاثيرپذيري افكار عمو میبينالمللي و شتاب در اثرگذاري متقابل بين فرهنگها و جوامع را فراهم كرده است. این مهم موجب شده تا هر واقعه يا اتفاقي كه در يك نقطه از جهان حادث میشود، وقایع و تحولات دیگر نقاط را تحت تاثير قرار دهد.
از سوي ديگر، سرعت و شتاب در ارتباط و وسایل ارتباطي باعث ورود و حضور دیگر كنشگران را به دنیای سياست، كه قبلادر اختيار دولتها و نهادهای بينالمللي بوده را به دنبال داشته باشد. این تاثيرگذاري در عرصه جهاني باعث شده كه دولتها توجه ويژهای به موضوع سياستخارجي داشته باشند. دولتها از طريق ديپلماسي فعال و كارآمد به دنبال آن هستند كه تصور و برداشتهای مردم دیگر كشورها را در سه بُعد “ مديريت اخبار اطلاعات” ، “ارتباطات راهبردي” و “روابط دراز مدت” تحت تاثير قرار دهند و در پي آن در رفتار آنان تغييراتي جهت منافع ملي خود ایجاد کنند.(١)
به زعم نگارنده دولت چهاردهم باید با تشبث و تمسك از اصول سه گانه سياست خارجي كه مبتني بر “ عزت، حكمت و مصلحت “ و با تكيه بر اصل “ موازنه منفي” به حل دو موضوع مهم و اساسي بپردازد.
برجام: دولت چهاردهم باید به این موضوع اساسي توجه كافي و وافي داشته باشد كه برجام بهعنوان برایند نگاه” بازي برد - برد” نه در مقياس خاص كشور ایران است و نه در مقياس خاص كشورهای مذاكره كننده. این که متوهمانه فكر كنيم ، ما تنها كشور فعال “ مایشاء عالم كنوني” هستيم و هر چه را اراده كرديم، باید “كن فيكن” شود . بدون ترديد این مبنا همان بنای گفتمانهای توهمی و فرصت سوز خواهد بود و از قبل این قاعده چيزي عاید این كشور نخواهد شد.
مبنا و قاعده ديپلماسي بر اصل “ دادن و ستادن “ كه به همان بازي “ برد - برد” تعبير شده، بنا گرديده است . در جنگ ديپلماسي باید چيزي بدهي تا چيزي بستاني . لذا در رويارويي با كشورهای مذاكره كننده اگر به زعم كاسبان تحريم قدرت در حيطه اختيار تيم ديپلماسي و ديپلماتهای كشور ما بود، بلا شك ديپلماتها هم در میدان مذاكره همان استراتژي را اختيار مینمودند و كشورهای مذاكره كننده را در يك بازي کاملا يك طرفه شكست میدادند ، تا این که نه منافعي بر باد میرفت و نه چشم امید به حق وتو “ چين و روسيه” بود.
و مزید بر آن، اجازه میدادند تمام سانتريفيوژها بچرخد تا كما این که چرخ زندگي ، اقتصاد و امنيت ایران هم بچرخد و به تعبير احمدي نژاد “ قطعنامههای سازمان ملل هم كاغذ پارهای بيش نباشد”.
نسخه و قاعده بازي ديپلماسي بر اقناع ، دادن و ستادن منافع پيچانده شده است و نه براساس توهمات كاسبان تحريم. فلذا امید است كه دولت چهاردهم با يك استراتژي عقلاني و با سيطره منطق ای راني به سای ه شوم تحريمهای ضالمانه عليه مردم ایران پایان دهد.
: FATF پولشويي، تأمین مالي تروريسم و اشاعه تسليحات كشتار جمعي از مهمترين دغدغه دولتها و نهادهای مالي بينالمللي است. در عرصه بينالمللي ارگان متولي مبارزه با پولشويي و تأمین مالي تروريسم ، “گروه ويژه اقدام مالي “(FATF) است كه از ظرفيت كارشناسي گروه “واحد اطلاعات مالي”(FIUS) بهنام “ گروه آگمونت” استفاده میكند تا از طريق تجزيه و تحليل اطلاعات مالي كشورها ، بتواند با تهديدهای نظام مالي بين المللي مبارزه كند.
مسئله همكاري جمهوري اسلامیای ران با FATF و آگمونت در طول چند سال اخير به مسئلهای پرحاشيه و در كانون توجه مسولان عاليرتبه كشور بوده است. برخي از سياستمداران متمایل بر همكاري با این دو گروه هستند و دليل آن را ضرورتهای بينالمللي ایجاد شده برای رفع موانع تجاري و مالي در شرای ط تحريم میدانند . اما عده ای ديگر به دليل مسائل امنيتي و مبهم این موضوع را به صلاح منافع ملي نمیدانند.
دولت چهاردهم و الزامات سياست خارجی
از بدو انقلاب اسلامیدر عرصه بينالملل يكي از موضوعاتي كه برای كشور ایران مطرح بوده ، حمایت مالي و معنوي از گروههای مقاومت( طبق اصل سوم قانون اساسي- تعهد برادرانه نسبت به همه مسلمانان و حمایت بي دريغ از مستضعفان جهان) در اقصي نقاط جهان بوده است. بنابراین همكاري ایران با FATF میتواند بهانه جويي و اتهامات وارده را خنثي کند.
دومین موضوعي كه تركشهای اتهامی آن مستقيم بهسوي كشور ایران نشانه میرود. قرار گرفتن ایران در مسير ترانزيت مواد مخدر افغانستان به اروپا و كشورهای عربي است. لذا رصد تراكنشهای مالي مشكوك و تعقيب منشا پول میتواند در مبارزه با مواد مخدر و جرائم سازمان يافته مفيد واقع شود و كشور ایران از این دست اتهامات تبرئه کند.(٢) از مزایای همكاري با FATF اصلاح معيارها و استانداردهای نظام بانكي كشور بويژه در بخش شفافيت مالي است. كه این همكاري میتواند زمینهساز اصلاح نظام بانكي ایران و تسهيل كننده همكاريها و ارتباطات مالي بين بانكي (سوئيفت) در سطح بين المللي باشد.
نتيجه: بدون تشكيك و ترديد تا مادامیكه ایران به FATF نپيوندد ، كشور ایران جز “ كشورهای غير همكار با ريسك - اقدام متقابل “ محسوب میگردد. همچنان جزو دولتهای پرخطر و كشورهای غير همكار برچسب تروريسم بر پيشاني ایران به قوت خود باقي میماند.
دولت چهاردهم باید در بدو شروع، با يك استراتژي عقلاني و حساب شده و با يك اقدام عملي در راستای به ثمر نشستن برجام و FATF تلاش کند تا بلكه پارهای از مشكلات مردم حل و به وعدههای انتخاباتي خود جامه عمل بپوشاند.
در صورتيكه این دو مهم محقق نشود ، مصداق “كاشتن نخل بر بحر” است.
*منابع :
1.فصلنامه راهبردی جهانی شدن ، شماره 15 ، دکتر منصور رحمانی
2. فصلنامه راهبرد ، شماره 105 ، محمدرضا حسینی