نقدی بر فرآیند انتخاب وزیران
محسن صنیعی(عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران اهواز)س از انتخاب آقای دکتر پزشکیان به عنوان رئیسجمهور دولت چهاردهم، برای اولین بار، برای تشکیل دولت و انتخاب وزرا، یک فراخوان به همه احزاب و انجمنهای علمی و صنفی داده شد و با تشکیل کارگروهها و کمیتهها که از کارشناسان در حوزه مربوطه هستند، کار انتخاب وزرا را با بررسی همه گزینههای ممکن انجام میدهند. هر کمیته ۵-۳ نفر پیشنهادی را به شورای راهبری که خود از بیش از سی نفر تشکیل شده است، ارائه میدهند و نهایتا شورای راهبری برای وزارت خانه، ۳ نفر را به رئیس جمهور عرضه میکند تا نهایتا یک نفر انتخاب شود. گستردگی فرآیند تعیین وزرا، مزایا و معایب، ضعفها و قوتهایی دارد:
1- این که در کارگروهها و کمیتههای تعیین وزرا، بیش از ۴۰۰ نفر از متخصصان دانشگاهی و غیر دانشگاهی و نمایندگان انجمنهای علمی و صنفی و احزاب حتی احزاب غیر همسو به خدمت گرفته شده اند، نشان از تلاش دولت در مشارکت عمومی در این فرآیند است. امید است خروجی این کمیتهها، بهترین گزینههای ممکن همراه با رئیس جمهور در جامعه امروز ایران باشند.
۲- این که فراخوان اعلام نام کاندیداهای وزارت خانهها به احزاب و انجمنهای علمی و صنفی داده شده است، امر میمونی است که نشان از تلاش دولت در گسترش مشارکت عمومی در فرآیند انتخاب وزرا و نیز تشکیل دولت وحدت ملی دارد .
3- با تشکیل کمیتهها و کارگروهها از کارشناسان و نمایندگان انجمنها و احزاب و نیز فراخوان به همه احزاب و انجمنها برای معرفی کاندیداهای ممکن وزارت خانه ها، این امید وجود دارد که دولت آینده، مصداق دولت وحدت ملی و نمادی از انسجام ملی باشد. همان که دکتر پزشکیان در مناظرههای انتخاباتی مطرح میکرد که مهم ترین مشکل در جامعه ما، نبود انسجام است. باید همه نیروهای درون جامعه ایران برای توسعه ایران، به دنبال موفقیت دولت دکتر پزشکیان باشند و بدانند که شکست دولت پزشکیان، به رو آوردن مردم به رقبای پزشکیان نخواهد انجامید. بلکه باعث روی گردانی همان جامعه رای دهنده به دکتر پزشکیان و گسترش جامعه تحریمی و کاهش مشروعیت جهانی نظام خواهد شد.
3_ البته این فرآیند که ظاهراً به طور متوسط برای هر وزارت خانه، ۵۰ گزینه مطرح شده است، ممکن است باعث پیچیدگی فرآیند انتخاب شود. در هر صورت، با این روند، انتظار عمومی برای تشکیل بهترین دولت بالا است و امید است که خروجی نهایی که شاید در روز تحلیف در مجلس ارائه میشود، چنین آرزویی را برآورده سازد. اما این فرآیند انتخاب وزرا که به نوع خود یک روش بدیع در ایران و جهان است نشان دهنده یک مجموعه ضعفهای اساسی و بنیادین در ساختار سیاسی کشور است: ۱- اگر احزاب فراگیر وجود میداشت، قبل از پیروزی حزب، حزب کاندیدای خود را در هر وزارت خانه مشخص کرده بود، مثل انتخابات عمومی اخیر انگلیس که در روز پنج شنبه، ۱۴ تیر، انتخابات برگزار شد و ظرف کمتر از یک روز انتقال قدرت و تشکیل دولت جدید صورت گرفت و زمام امور را به دست گرفت. با وجود احزاب، رقابت انتخابات حزبی است. هر حزب در هر موقعیت، وزیر مربوطه خود را دارد و به این ترتیب، در صورت پیروزی در انتخابات، به راحتی با معرفی وزرای جدید، کابینه جدید شروع به کار میکند. در حقیقت، موقعی که همه مذاکرات انتخاب بهترین افراد در وزارت خانه ها، در احزاب فراگیر صورت نگرفته، طبیعی است که این بحثها در مذاکرات کمیتهها و کارگروهها بعد از انتخابات صورت میگیرد. ۲- بزرگی فرآیند کارگروهها و کمیتهها و نیز فراخوان اعلام کاندیداها، نشان از بزرگی دولت به صورت حقیقی و نیز انتظارات زیاد در افکار عمومی از دولت دارد. چون مردم میدانند که مثلاً هر کس که وزیر بشود، همه مدیران کل در مرکز و استانها و روسای ادارات در شهرستانها و حتی هیات مدیره شرکتها تغییر میکنند، پس بنابراین طبیعی است همه انتظار دارند که وزیر به نحوی انتخاب شود که کمترین آسیب را حداقل از نظر منافع عمومی ببینند. اما در همه جای دنیا، دولت به این بزرگی است؟ آیا در انگلیس، انتخاب حزب کارگر، به معنای تغییر روسای دانشگاهها و دانشکدهها در سراسر کشور از حزب کارگر است؟ به عنوان نتیجه، باید ساختار اداری کشور به نحوی باشد که تا حد ممکن، مستقل از انتخابات باشد و دولت، به عنوان نهاد سیاست گذار و نظارتی عمل کند.