وقتی مسئلهگرایی جای اندیشیدن و عمل را در برابر نارضایتی مردم میگیرد
”طفره رفتن” از دلایل اصلی کاهش مشارکت
همدلی| آرزو بخشنده: در حالیکه در جریان دو دور برگزاری انتخابات ریاستجمهوری کاهش مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم، در بالای جدول اظهارنظرها قرار گرفته بود اما حالا تبدیل به یک گفتمان ابهام برانگیز شده که اغلب با طرح موضوع و مسئلهگرایی در مسئولان بیفرجام میماند. این موضوع را بارها در سیستم حکمرانی کشور دیدهایم.آخرین مورد آن بعد از اتفاقات سال 88 و پس از آن در موضوع حجاب و اعتراضات مردمی سال 1401 تجربه شد. در هر دو مورد قرار بود دلایل اصلی مشکلات و اعتراضات بررسی شود. حتی در اتفاقاتی که سال 1401 کشور را برای ماهها در جو امنیتی و قهر دو طرفه فرو برد، سخن آشتی ملی و گفتوگو به میان آمد. این موضوع آنقدر داغ شد که نشستهایی تحت عنوان هماندیشی در دانشگاه تهران و برخی کرسیهای دانشگاهی دیگر برگزار شد. اما دستهای غیب به زودی آنها را حذف کرد. حتی این فرآیند به گونهای پیش رفت که سخنان افراد حاضر در این جلسات با تقطیع و سانسور به بیرون درز میکرد یا کلا از حافظه اجتماعی برای همیشه پاک میشد. این فرآیند پرتکرار در حکمرانی ایران آنقدر برجسته است که افکارعمومی در بیان این دیدگاهها و ژستهای سیاسی تحلیگرانه و موشکافیهای مقطعی هیچ وقعی به اظهارت نمیگذارند و آن را گاهی در حد یک شوخی سیاسی گذرا تعبیر میکنند. به عبارتی این اصل مهم در جریان سیاسی ایران نفوذ کرده که سیاست فراموشکار میسازد و فراموشکارها سیاست را به نحوی که میپسندند بزک میکنند.
طرح مسئله قدم اول و آخر
بعد از کاهش مشارکت مردم در یک روند مستمر طی انتخابات سالهای 98، 1400 و 1402 که نخ آن در دور اول انتخابات اخیر نیز پیدا بود، بسیاری از اصولگرایان و اصلاحطلبان بررسی موضوعی و عمیق آن را به عنوان یک دستور کار وارد تریبونها کردند تا به گفته آنها دلایل مهم کاهش مشارکت مردم به شکل تخصصی بررسی شود. این موضوع حتی در بیانیهها و اظهارنظرهای زمان تبلیغات انتخاباتی و مناظرهها نمود پررنگی داشت. قالیباف، پورمحمدی، پزشکیان و حتی جلیلی به این مسئله اشارههایی داشتند. دیروز نیز همزمان با حضور پزشکیان در مجلس “محمدباقر قالیباف” دوباره این مسئله را طرح کرد، بدون اینکه درباره علل سردستی آن اظهار نظری بکند. او با تأکید بر اینکه انتخابات دماسنج سیاسی جامعه است و شاخصی است که واقعیت را به مسئولان و اهالی سیاست نشان میدهد، اینگونه اظهار نظر کرد که: «عدم تمایل بخش قابل توجهی از مردم برای استفاده از حق انتخاب خود نیز یک واقعیت است که باید اهل سیاست را به خود بیاورد البته این امر ریشههای مختلف دارد و کسانی که اهل تحلیل و تحقیق هستند باید به آن بپردازند اما پیامدهای آن برای نظام حکمرانی و سرنوشت عمومی جامعه آنقدر سنگین است که نمیتوانیم به راحتی از کنار آن بگذریم.» البته او هرگز در این جلسه نگفت که چه سازوکارهایی برای نقد وضعیت و شناخت دلایل اصلی این مسئله وجود دارد. او همچنین اشارهای به گذشته این موضوعات نکرد، زمانی که همه تریبونها از آشتی ملی و گفتوگو سخن میگفتند.
او یادآور شد: «مهمترین نکته این است که این کاهش مشارکت برای ما تبدیل به یک مسئله جدی شود که باید ابعاد آن را بررسی کنیم و برای حل آن تصمیم بگیریم؛ همان طور که ذکر شد این موضوع و پیچیدگی مسائل اجتماعی به گونهای است که نیاز به بررسی کارشناسی دارد اما آنچه فعلاً میتوان به آن توجه کرد این است که ما باید از ظرفیت تغییراتی که در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شده است، برای برطرف کردن دلایل کاهش مشارکت مخصوصاً حل مسائل اقتصادی مردم استفاده کنیم، امیدی که در رأیدهندگان به نامزد پیروز به وجود آمده فرصت خوبی است که میتوان از آن برای پیشرفت کشور بهرهمند شد.»
اما در همین مجلس، دیروز همزمان با اظهارات قالیباف، نمایندگانی لب به اعتراض و انتقاد گشودند و دولت پزشکیان را قبل از تشکیل کابینه نواختند. “مهدی کوچک زاده” نماینده مجلس در صحن علنی در نطقی خطاب به “مسعود پزشکیان” رئیس جمهور منتخب، اظهار داشت: «رئیس جمهور محترم شما دعوت به وحدت میکنید ولی نمیشود با سمبل اختلاف و نفاق، “محمدجواد ظریف” این مملکت را به وحدت رساند. محمدجواد ظریف که در کارگروههایش آدمهایی که اصل روحانیت و جمهوری اسلامی را نفی میکنند را انتخاب کرده که وزیر معرفی کنند.» این اظهارات نشان داد دیدگاههای رئیسمجلس آنقدر سردستی و غیرقابل توجه به نظر رسیده که فقط آتش نقد و سهمخواهی جناحی را تند میکند، بدون اینکه مورد توجه هیچکدام از نمایندگان قرار بگیرد.
مردم، نظارهگرهای قهار
البته در آن سوی ماجرا مردم به عنوان شنوندههای عاقل و کاربلدهای سیاسی، تجربه این بازیها و ترفندهای جناحی را خوب میدانند و در سکوت نظارهگر دعواهایی هستند که اغلب نه بر اساس منافع ملی که بر چارچوبهای گروهی و مافیاهای سیاسی طراحی شده است، والا چه کسی است که نداند مردم دقیقا چرا تمایلی به مشارکت در همه ابعاد ندارند. با شناخت بسیار ساده از وضعیت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی میتوان حدس زد کدام مولفههای مهم بر قهر از صندوقها و عدم مشارکت مردم در اقتصاد و سیاست تاثیر داشته است.
ارضایتی روی بستر تنگناهای اقتصادی
اعتراضات سال 1401 بعد دو اعتراض مهم سالهای 96 و 98 نشان داد که نارضایتیهای مردم اغلب روی بسترهای اقتصادی روی تبعیض و بیعدالتیهایی رشد کرده که فشار بر مردم را به ردیفهای زائد بودجهای مجلس انقلابی و گفتمان مدعی حمایت از محرومان ترجیح داده است. کسری بودجه با خاصهخرجیهای سیاسی در بودجه که در نهایت به چاپ پول و خلق نقدینگی منتهی شده برآیندی جز کوچکتر شدن سفرههای مردم نداشته است. بنابراین نخستین دلیل کاهش مشارکت مردمی را باید در رشتههای تبعیضآمیز خرج پول ملی برای اهدافی دانست که ارزشی برای زندگی حداقلی مردم قائل نیست. در این مسیر هر اعتراضی با هر بنیانی میتواند بر جامعه ایرانی موج جدیدی بیندازد و هر بار شاید موجهای بلندتر و غیرقابل مهارتری را به سکوهای مسئلهگرا و طفره از واقعیت بکوبد. این موضوع در سیاست یک امر غیر قابل کتمان است و امکان بروز دوباره آن وجود دارد.
ناکامی در تغییر
نکته دیگری که باید در قبال مسئلهگرایی صرف مجلس انقلابی و تریبونهای به ظاهر میانهروتر در طیف اصولگرا بیان کرد اینکه انتخابات سالهای 92 و 96 در اوج مشکلات اقتصادی و اجتماعی پس از یک دوره حکمرانی احمدینژادیها نشان داد واهمه از بنبستهای سیاسی و اقتصادی به واسطه تفکر کاغذپارههای تحریم همچنان در میان مردم وجود دارد؛ ظرفیتی که گاه در انتخاباتی بروز میکند و در دوقطبی تحریم و فیلتر مقابل آزاداندیشی و گشایش خود را نمایان میکند. اما مشارکت حداقلی و سیر صعودی آن نشان میدهد که فنر این دوقطبی در حال از دست دادن خصلتهایی است که با امید مردم به تغییر کاملا مرتبط است. به عبارتی مردم هر بار با هیجان به امکان تغییر در دیدگاههای سیاست خارجی کشور طعم گفتمان روحانی یا پزشکیان را میچشند اما تلخی ناکامیها آنها را بیش از گذشته به فرآیند بی حاصل انتخاب سوق میدهد. سخنان دیروز قالیباف دقیقا منطقی است، باید دلایل اصلی این عدم تمایل صعودی را شناخت.
سرنخ تحریم و فشارهای جانبی
بدون تردید مشارکت پایین مردم دلایل جزئی بسیاری دارد که حجاب، فیلترینگ، تحریم،کاهش قدرت خرید و بسیاری از این مسائل را در برمیگیرد، اما چه کسی است که در این وضعیت نداند، سرنخ بسیاری از مشکلات به تحریم و مسدود ماندن راههای سرمایهگذاری و در پی آن فرار سرمایه و نیروی انسانی میرسد. حالا اصولگرایانی که تکلیف روشنی در قبال تحریم و فشار بر مردم ندارند یا برخی حتی به کاسبان تحریم معروفند، چطور مسخواهند دلایل اصلی مشارکت را در زیر پوست سیاست پنهان کنند؟
گرچه سخنان دیروز قالیباف در زمینه سرفصل مهم مشارکت حداقلی مردم میتواند زمینه را برای باز کردن این گفتمان مهیا کند، اما فشارهای بی امان تریبونهای محافظهکار نشان داد این نیز بگذرد. شاید وقتی دیگر دوباره این مسئله مهم همزمان با یک انتخابات دیگر مورد توجه قرار گیرد.
یادداشت پزشکیان بعد از دیدار با رهبر انقلاب
رئیسجمهور منتخب بعد از دیدار امروز نمایندگان مجلس با رهبر انقلاب نوشت: از دل و جان برای موفقیت ایران تلاش خواهیم کرد.
به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: از لطف حضرت آقا صمیمانه سپاسگزارم.اکنون اعتماد مردم و حمایت شما از دولت ایران بزرگترین سرمایه همه ما برای رسیدن به موفقیتهای پیش روست و از دل و جان برای موفقیت ایران تلاش خواهیم کرد. یک «صدای واحد» برای ایران.