صدای رأی نداده را بشنویم
علی کرد( مدرس دانشگاه)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2464
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بازگشت به قانون

محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)

بازگشت به قانون

محمدعلی نویدی (استاد دانشگاه)

ایرانیان آگاه و آزاده با فراز و نشیب‌های فراوان بیش از یکصد و بیست سال است در مسیر ایجاد حاکمیت قانون در تلاش و تقلای اندیشه ورزانه هستند، و در این راه سرنوشت ساز و زندگی پرداز، بسی خون‌ها و خون دلها، رنج‌ها و رنجوری ها و دشواری‌ها و دلاوری‌ها و جسم ها و جان‌ها داده‌اند و دیده‌اند.منظورم دقیقاً از آغاز انقلاب مشروطیت و کشمکش‌ها و ستیزه‌های فراوان بین طرفداران حاکمیت قانون و متعصبان استبداد و خودکامگی است. لحظه‌ای درنگ کنیم و به جنگ و رنج و ملال و مرارت‌های طاقت فرسای آبا و اجداد خویش برای استقرار قانون و رهایی از استبداد و ستم فرمانروایان و حاکمان مستبد بیاندیشیم!
 به جوانان و آزادی‌خواهان در خون غلتیده فکر کنیم! آیا قانون گرایی پاره‌ای از خون‌بهای خون سیاوشان این مرز و بوم نیست؟ چرا قانون برای انسان و زندگی اجتماعی وی امری حیاتی و ضرورتی عقلانی و غیر قابل تقلیل است؟آیا قانون‌گرایی و قاعده‌مندی جزوی از فرهنگ و تمدن ایران زمین نیست؟ آیا مؤلفه ها و عناصر و قواعد و راه و روش زندگی امروزین با اصول و شیوه و طریقه زندگی دیروزین یکسان است؟ آیا ناموس و مقررات مناسبات اجتماعی، ملی و جهانی معاصر، با یاساها و قوانین قدیمی برابر است؟ آیا نگاه و نگرش و کنش نسل جدید و جوان امروز با بینش  و کنش نسل‌های گذشته و قدیم یکسان و واحد است؟ آیا هنجارهای اجتماعی و ارتباطی، اقتصادی و سیاسی زمانه ما، با هنجارهای صد یا پنجاه سال پیش طابق النعل بالنعل و دقیقاً و عیناً یکسان است؟ در اینجا بحث و بررسی در باب خوب و بد و بهتر و بدتر هنجارها و قواعد نیست؛ بلکه، گفتگوی اندیشه ورزانه و پرسشگرانه و سؤال از وجدان و فطرت سلیم انسان در خصوص حقایق و واقعیات مطرح است. پرسش‌ها از جنس پرسش‌های تفکری، فلسفی و اثربخش و خیرمند است.  
 قانون و قانون مندی از نشانه‌های خردمندی و عقلانیت و تجربه بشری است. این بشر با بشر قرون وسطایی تفاوت ماهوی دارد؛ یعنی، طرز دیدگاه و نحوه‌ی نگرش و نوع روش و کیفیت کنش و کنش‌گری وی فرق اساسی کرده است. به عبارت دیگر، هم جان و هم جهان بشر امروز متفاوت گشته است.
 فلذا، ۱- قانون و قانون مندی امروزه، صفت و کیفیت زندگی شهرنشینی و جهان مدرن غیر قابل تقلیل و تحویل به کیفیت زندگی و جهان بادیه نشینی است. امروزه روستا هم به معنی روستای دیروزی و باستانی نمی‌توان یافت.روستا، شهر است و شهر روستا.
۲- قانون و اجرای قوانین در این زمان، رسم و راه جمعی شده است نه فرمان و حکم و دستور حاکمان؛ خرد جمعی خود را در قانون و اصول مورد توافق جمع نمایان می‌کند و شالوده دموکراسی و مردم‌سالاری را می‌سازد.
۳- قانون برای ترتیب و تنظیم امور زندگی و سروسامان امور اجتماعی است.بدون نظم و نسق امور، توسعه و پیشرفت و ترقی یک ملت سخنی پوچ، توخالی و غیرمنطقی است.
۴- قانون گرایی نماد گذر از قبیله‌گرایی است. قبیله‌گرایی در دوران باستان خود ریشه و تبار حکومت‌ها بوده است، اما، شالوده حکمرانی امروزین رأی و نظر مردم است که به صورت قانون متبلور و متجلی می‌یابد.
 ۵- در جهان جدید، طایفه و عشیره و قبیله جای خود را به ملت - دولت یا قانون و مجری داده است.در این مطلب دقت لازم است، قبیله و فرقه موجب چسبندگی و تعصب کورکورانه و تبعیت های غرض ورزانه است؛«چون غرض آمد هنر پوشیده شد/صد حجاب از دل بسوی دیده شد.»اینک بیاندیشیم و انصاف به خرج دهیم، آیا من و تو به عنوان شهروندان این سرزمین موافق قانون جمعی هستیم یا در مقابل قانون ایستاده ایم؟قانون و اجرای دقیق آن موجب زندگی سازی و باعث پیشرفت و توسعه جوامع است، و بی قانونی سبب زندگی سوزی و تباهی می‌گردد.صد البته قوانین نیز نیاز به دگرگونی دارند، همچنانکه آدمیان و شرایط اجتماعی و جهانی تغییر می‌کند. به تصور بنده ملاک و معیار تغییر قوانین اثرمندی و ابتری آنها است.باری، بازگشت به قانون، بازگشت به زندگی است.