مجازستان
یهمرحله از سوگ و از دست دادن هست که دیگه حوصلهی هیچکسو نداری. همیشه تو خودتی. جناب درویش هم خوب خلاصهش کرده «و غیابک اجمل الحاضرین»، نبودن تو از بودن بقیه قشنگتر و دلپذیرتره. باید تجربه کرده باشین تا بفهمین. (اورج جورول)
==============
سه روزه دارم براى كلاساى ٨صبح تلاش ميكنم؛ اينطورى كه ساعت ٧ آلارم ميذارم، بيدار ميشم و دوباره ميخوابم. توانايى حضور ٨صبح در كلاس ها در من مرده. (یلدا)
======================
من وقتی شارژرمو به یکی قرض میدم تا موقعی که بهم پس بده فقط به شارژرم فک میکنم، طرف مقابلم هرچی بگه من هیچی نمیفهمم فقط نگاش میکنم و مغزم تمام مدت داره به این فک میکنه شارژر صحیح سالم برگرده پیشم… (روانشناسِ روانی)
=========================
داشتم روند کار رو برای بیمار که پیرمرد بود توضیح میدادم، گفت لهجه و قد و پوستت به اروپای شرقی میخوره اما چشم و ابروت نه، کجایی هستی؟ گفتم من ایرانی هستم. گفت من زن اولم ایرانی بود، خیلی زیبا بود، بعد به فارسی گفت: اما به نحو احسن منو سرویس کرد. (*)