دزفول شهرخداست
محمدرضا سنگری(فعال فرهنگی)چهارم خرداد روزی است که بهپاس پایداری و مقاومت مؤمنانه مردم دزفول در مقابل تهاجم دشمن بیدادگر بعثی از طرف دولت جمهوری اسلامی «روز مقاومت و پایداری-روز دزفول» نامیده شد و سپس در تقویم رسمی ثبت شد(در چهارم خرداد 1366 لوح مقاومت از طرف دولت جمهوری اسلامی به دزفول اهدا شد).
آماری مجمل از زخمهایی که بر پیکره این شهر نشست و تاب آورد:
1- دزفول 176 بار مورد اصابت موشکهای دوربرد 12 و 9 متری دشمن قرار گرفت هر موشک تا شعاع 500 متر تخریب در پی داشت. دریکی از حملات موشکی 23 تن از یک خانواده به شهادت رسیدند.
2- در طول هشت سال 2500 گلوله توپ، 331 راکت هواپیما، زخم بر زخم و ویرانی بر ویرانی به بار آورد با اینهمه مردم در اطاعت از امام، در شهر ماندند و استقامت ورزیدند و چهره طبیعی نشر و جریان مستمر زندگی مخدوش نشد.
3- در طول 2700 روز مقاومت 2600 شهید، 4000 جانباز، 500 تن آزاده تقدیم انقلاب مقدس اسلامی شد.
4- به سبب اصابت موشکها، شهر دزفول به «بلدالصواریخ» مشهور شد و در رسانههای جهانی بارها به این موضوع اشاره داشتند. رادیو عراق در هنگام تهدید شهرها به حملات موشکی، نخستین شهری را که نام میبرد «دزفول» بود و در جدول تهدید خود میگفت: «الف - دزفول»، این عنوان هماکنون عنوانی شناختهشده برای مردم دزفول است. «الف-دزفول» یعنی هماره نخستین هدف خشم و آتش دشمن بود و این جز به سبب تأثیر ژرف و همهجانبه دزفول در ناکام گذاشتن ارتش و عناصر وابسته بعثی نبود.
5- در طول جنگ تحمیلی 19000 باب خانه، مدرسه، مرکز درمانی، آموزشی واداری ویران شد. شگفت آن بود که مردم بافاصلهای اندک دست به بازسازی میزدند برخی اماکن تا چهار و پنج بار بازسازی شد و مردم برای حفظ چهره طبیعی و عادی شهر و نشان دادن جریان زندگی بهسرعت اقدام به بازسازی میکردند.
6- همزمانی تشییع شهدا و اعزام به جبهه از رویدادهای مستمر شهر دزفول بود. گاه وقتی از زیر آوار حملات موشکی شهدای کودک و زن بیرون کشیده میشد، صفوف رزمندگان با شور و شکوه فراوان عازم جبهه میشدند.
7- در هیچ شهری از کشور – شهرهای کوچک – در طول جنگ تحمیلی اتفاق نیفتاده که دارای یک لشکر باشد. هسته اصلی لشکر 7 ولیعصر را رزمندگان دزفول تشکیل دادند.
8- در هنگام حملات موشکی – گاه شش موشک در یک روز – که برای انهدام نیمی از یک شهر کافی است، به شهر اصابت میکرد، رزمندگانی که از دزفول میگذشتند چنان تپش و سرزندگی و شکیب و حضوری میدیدند که تعبیرشان این بود، هرکس میخواهد روحیه بگیرد از دزفول بگذرد.
و حقیقت آن است که دزفول – «دژ» استقامت بود و پل پیروزی جبههها و دزفول همان «دژپل» است
9- فرهنگ ریشهدار دزفول که قله فقاهت آن شیخ مرتضی انصاری(ره) – شیخ اعظم- بوده و قلب آن حضرت محمد بن موسی بن جعفر-سبزقبا- و بسیار نامها و یادهای سترگ شاعر و عارف فقیه و فرزانه، به این شهر هویت و شخصیت و تراز معنوی والا بخشیده بود و همین رمز پایداری و مقاومت آن میتواند باشد. دزفول را رزمندگان شهر ویزای عالم معرفت و گذرنامهی مرز محبت و پاکبازی و شهر شهود و شهادت و شکیب مینامیدند.
10- پیر و پارسای شهر- مرحوم آیتالله سید مجدالدین قاضی- اسوه مقاومت و ایستادگی مردم دزفول بود. او هرگز در طول سالهای سخت و روزها و شبهای حملات موشکی و گلوله و راکت، شهر را ترک نکرد و نقطه اتکا و اعتماد و ملجأ مردم شهر شد.
11- مساجد دزفول هنگام حملات موشکی فعال و جلسات قرآن دایر بودند. یکی از مساجد که به سبب اصابت موشک ویرانشده بود شبانگاه در پرتو فانوس، شاهد نوجوانان و جوانانی بود که زمزمه قرآنشان روح امید و استقامت به مردم میبخشید.
بیش از این دزفول را باید شناخت. این شهر در آسمان شناختهتر از زمین است.
دزفول شهر عرفان است، شهر ایمان است و شهر قرآن است.
دزفول، سرود صلابت و مقاومت و شوکت و شهادت در عصر قحطی عاطفههاست. دزفول شهر خداست.