خود کرده را تدبیر است!!
دکتر صلاح‌الدین هرسنی (کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2454
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


صراحت‌های یک سقوط در منطقه مه‌آلود

ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)

صراحت‌های یک سقوط در منطقه مه‌آلود

ولی‌الله شجاع‌پوریان (مدیرمسئول)

- سانحه سقوط بالگرد و درگذشت رئیس جمهوری کشورمان و هیات همراه، حادثه‌ای دردناک، تلخ و البته عبرت‌آموز است. علاوه بر جوانب مختلف موضوع، نحوه مدیریت این حادثه قابل تامل و بررسی است که به اختصار به آن پرداخته می‌شود:
1- تا چه اندازه پیش‌نیازهای امنیتی در این سفر تدارک دیده شده بود؟ در روزگاری که حتی مردم عادی از طریق نرم‌افزارهای تلفن همراه امکان رویت شرایط دقیق آب و هوایی در هر نقطه‌ای را دارند، پرواز بالگرد رئیس جمهوری بر فراز یک منطقه کوهستانی با سابقه‌ی برف و باران و مه، چه توجیهی داشت؟ ابهامات درباره فرسودگی بالگرد و فقدان برخی قطعات آن چه پاسخی دارد؟ آیا حضور تنها یک نیروی حفاظتی آن هم در بعد مدیریتی و نه در سطح عملیاتی و میدانی در هلی‌کوپتر رییس جمهور، به استانداردهای اسکورت مقام اول اجرايي کشور شباهت دارد؟
2- مدیریت اطلاع‌رسانی حادثه سقوط بالگرد از همه‌ی ابعاد آن فاجعه‌بارتر بود؛ انتشار اخبار و اطلاعات مختلف از سوی منابع مختلف و نبود پیوست خبری و وحدت فرماندهی در خبررسانی تا ساعت‌ها روح و روان مردم علاقمند به رئیس جمهور را آزار می‌داد؛ البته این نقص ونقصان محدود به‌ به رویداد اخیر نبوده و تقریبا در همه شرایط بحرانی، بحران مدیریت بیش از مدیریت بحران به چشم می‌آید. کافی بود از همان لحظات اولیه یک سخنگوی واحد معرفی می‌شد، همه اخبار و اطلاعات به او ختم شده و سایر مسئولان و افراد حاضر در میدان و بیرون از میدان از هرگونه مصاحبه و اطلاع‌رسانی نهی می‌شدند. گرچه معلوم نبود با این اقدام از شهوت و اشتهای برخی‌ مسولان در اظهار نظر و تریبون کاسته شود.
3- چرا منطقه مورد نظر قرق نشد؟ چرا هرکسی می‌توانست بدون نگرانی و ملاحظات امنیتی به محل حادثه نزدیک شود؟ اگر بر فرض مسافران بالگرد زنده بودند و در اختیار افراد غیرعملیاتی مغرض قرار می‌گرفتند چه کسی پاسخگوی این قصور و تقصیر بود؟ آیا منطقی نبود از همان لحظات اولیه حادثه کل منطقه عملیاتی قرق می‌شد، رفت و آمد افراد عادی برای ساماندهی به عملیات ممنوع می‌شد، مشارکت نیروهای محلی با مجوز حداقلی از سوی مراجع ذی‌صلاح محلی صورت می‌گرفت، تا اولین عکس از محل حادثه متعلق به یک موتورسوار و مهم‌ترین فیلم از مکان حادثه هم متعلق به خبرنگاران ترکیه‌ای نباشد؟
4- تصاویر مربوط به حادثه را در مراحل جستجو، یافتن بالگرد و انتقال اجساد را به عنوان یک شخص بی‌طرف و بی‌اطلاع از شرایط ایران مرور کنید! چه تصویری از کشور به ذهن شما خطور می‌کند؟ در همه مراحل ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین امکانات و تجهیزات لجستیکی و اورژانسی هم در دسترس نبود، آن هم تا 15 ساعت بعد از حادثه برای شخص دوم کشور! بر فرض که در زمان سانحه و شب جستجو هوا مه‌آلود و نامساعد بود، تصاویر حادثه نشان می‌دهد اجساد متوفیان در یک شرایط آب و هوایی مطلوب در حال انتقال بود، آن هم به صورت کاملا دستی و به سبک قبایل بدوی! یعنی در کشور 85 میلیونی با آن نمایش‌های غرورآمیز در مورد زیرساخت‌های دفاعی و نظامی و امنیتی، بالگردی وجود نداشت که امکان فرود در محل و انتقال متوفیان را داشته باشد؟! آیا مردم حق ندارند نگران باشند وقتی در جستجوی رئیس جمهور مملکت چنین کمبودهایی به چشم می‌آید در اتفاقات مشابه برای مردم عادی چه سرنوشتی در انتظار است؟!
۵- یکی دیگر از پرسش‌های بی‌پاسخ این است که پهبادهای ایرانی در شب عملیات جستجو کجا بودند که دست به دامن پهبادهای ترکیه‌ای شویم؟! چرا باید ماجرا به‌گونه‌ای مدیریت شود که پهباد یکی از مهم‌ترین رقبای منطقه‌ای، به‌راحتی مجوز حضور در مهم‌ترین مناطق کشور را پیدا کند، با فراغ بال در محدوده گسترده‌ای از مناطق مرزی تصویربرداری کند و با اطلاعات ارزشمند جغرافیایی و لجستیکی و بدون هیچگونه نظارتی از کشور خارج شود! یا اگر طبق ادعاهای فعلی، پهبادهای ایرانی چنین قابلیتی داشتند و موفق به کشف محل حادثه شده‌اند، چه مقامی وبا چه توجیهی مجوز دخالت پهباد ترکیه ای را داده است؟

6- عده‌ای اصرار دارند با پررنگ کردن مشی ساده‌زیستی رئیس جمهور و با حماسی و عاطفی کردن فضای عمومی کشور، بی‌تدبیری و قصورات امنیتی صورت گرفته را پنهان کنند. گویی متوجه نیستند رئیس جمهور صرف نظر از اینکه چه شخصی باشد وچه منش و مشربی دارد، نفر اول اجرایی و نفر دوم کشور است و هر پیشامدی برای او تبعات حیثیتی، سیاسی، اقتصادی و ... دارد؛ ساده‌ترین تبعات آن تحمیل برگزاری انتخابات زودهنگام با میلیاردها تومان هزینه است. بر فرض تمایلات شخصی رئیس جمهوری برای تساهل در تردد و حذف تشریفات، منافع ملی و مصالح عمومی ایجاب می‌کند بالاترین میزان توجه و برنامه‌ریزی برای حفاظت از رئیس جمهور پیش‌بینی و عملیاتی شود.
7- نمی‌شود با قصور و کم‌کاری و اهمال هر بار هزینه و تبعاتی بر کشور تحمیل کرد و زیر سایه‌ی واژه‌های مقدس شهید و شهادت از پاسخگویی به مسولیت‌ها فرار کرد. اگر آن روز که ده‌ها نفر در حادثه تشییع پیکر سردار سلیمانی بر اثر سوءمدیریت جان خود را از دست دادند، با خاطیان برخورد می‌شد، اگر قصورات صورت گرفته در ترورهای صورت گرفته برای سردار سلیمانی و سایر فرماندهان شهید در سال‌های گذشته رصد و بررسی دقیق می‌شد، اگر به جای احساسی کردن رویدادهای این چنینی و حماسه‌سازی، خاطیان و مسئولان مرتبط فراخوانده و تنبیه می‌شدند این میزان هزینه به نظام و کشور تحمیل نمی‌شد.
8- هر میزان هم که ادعا و شعار داشته باشیم، بعضی حوادث در دل خودشان هزاران حرف دارند، در همین حادثه  مردم متوجه شدند یکی از زیباترین و سرسبزترین مناطق کشور فاقد ساده‌ترین امکانات ارتباطی است، منطقه‌ای که از محدودیت‌های خط تلفن و اینترنت رنج می‌برد و تردد در ده‌ها کیلومتر از مسیر جاده خاکی است! سال‌هاست که سیاسیون با شعار سرزدن به مناطق محروم با روستائیان و اهالی مناطق محروم عکس می‌گیرند اما حالا پس از حدود5 دهه از پیروزی انقلاب متوجه می‌شویم، زیباترین مناطق کشور از داشتن امکانات اولیه محروم است چه برسد به برنامه و چشم‌انداز برای توسعه و رفاه و ...! اگر چنین چشم‌انداز زیبایی در اختیار هر یک از کشورهای همسایه بود، در این محرومیت به سر می‌برد؟
۹- تحریم، تحریم و تحریم...؛ کشوری که از حیث توان، اقتدار، نیروی انسانی و حتی ثروت و سرمایه مستعد بالاترین سطح رفاه، آسایش و امنیت است، در چنین رویدادهایی مشکل حکمرانی و سوء مدیریت دارد، شوربختانه بسیاری از زیرساخت‌ها، امکانات و تجهیزات مهم در کشور قربانی سال‌ها تحریم شده‌اند، مدعیانی که این روزها ضعف‌های خود را پشت ریا و تظاهر برای عزاداری و دلسوزی مخفی می‌کنند، همان کسانی هستند که در دولت گذشته، تقویت ناوگان هوایی کشور را لوکس و غیرضروری می‌دانستند، همان کسانی هستند که تحریم را نعمت می‌دانند و نمی‌دانند سایه این نکبت، روزی دامن خودشان را نیز خواهد گرفت؛ ای کاش با وجود تلخی این حادثه و از دست رفتن مسئولانی که فارغ از عملکرد، دغدغه خدمت داشته‌اند،دست‌کم تغییری در نگرش این طیف سیاسی ایجاد شود تا مردم، کشور و نظام بیشتر از این هزینه گزاف‌گویی، گنده‌گویی و ادعاهای نجومی این جماعت متوهم را ندهد و ایران هم به کشوری عادی و اهل تعامل با همه کشورهای دنیا و استفاده از علم و امکانات روز دنیا تبدیل شود.
۱۰- به نظر می‌رسد متصدیان امور و به‌ویژه دستگاه‌های تبلیغاتی تلاش دارند که از حضور مردم در تشییع رئیس جمهور و همراهان- که چند استان را با آن درگیر کردند- مواردی غیرواقعی استخراج کنند. مثلا درحالی که در دو انتخابات آخر، مشارکت مردم به شکل بی‌سابقه‌ای پایین بوده‌است، حضور عاطفی مردم در تشییع رئیس جمهور- که بخشی از آن‌ها در این و انتخابات شرکت نکرده بودند- را رفراندومی در تایید رویه‌های چند سال اخیر جا بزنند. اما واقعیت‌هایی که سقوط بالگرد رئيس ‌جمهور بر ملا کرد، همان کمبودها، ناتوانی‌ها، بی‌مسئولیتی‌ها، بی‌نظمی‌ها و ناکارآمدی‌هایی است که در غیبت افراد توانا بر مصادر کشور رخ می‌دهد و معمولا اعلام آن‌ها از سوی روزنامه‌نگاران، منتقدان و دلسوزان، با برخوردهای سیاسی، امنیتی و قضایی مواجه می‌شود.
                           ***
همه ابهامات موجود در ماجرای سقوط بالگرد رئیس جمهور در یک منطقه مه‌آلود، اگر به چشم آسیب‌شناسی دیده شود، پر است از صراحت‌هایی برای آنان که واقعا می‌خواهند ببینند و عبرت گیرند و البته به کار بندند.