موُلف زندانی شد اما پرسشها همچنان باقی است
چرا شما را نمیگیرند!
همدلی| آفاق فقیهی: «از بس در این دنیا از من پرسیدند “آخرش چی میشه؟” و “راستی چرا شما رو نمیگیرن؟” بعضی وقتها دچار مالیخولیا میشوم و فکر میکنم آن دنیا هم شب اول قبر، قبل از سئوالات دیگر همینها را از من بپرسند. اولش قرار بود موضوع کتاب، جدای از این دو سئوال تجربه دوران دکترایم در انگلستان (۱۳۶۳-۱۳۷۰) باشد و اینکه چه شد مهندسی را رها کردم و رفتم دنبال علوم انسانی و کار کردن روی انقلاب ۵۷ اما بعد از بازگشت به ایران به قدری ماجراهای مختلف برایم اتفاق افتاد که دریغم آمد از آنها ننویسم. برای آنان که مثل بسیاری از جوانهای امروزی نگاهشان به گذشته فقط بغض و کینه و نفرت نیست. آنان که مسائل سیاسی و اجتماعی را در دیگ زودپز تئوریهای توطئه و فرضیههای دایی جان ناپلئونی نمیریزند. شاید و فقط شاید این کتاب بتواند یک مقدار جزئی افقهای دیگر بگشاید.»
جملات بالا بخشی از معرفی کتاب «چرا شما را نمیگیرن؟ آخرش چی میشه» صادق زیباکلام است. او سوالی را در این کتاب طرح کرده و سعی در پاسخگویی به آن را داشته که همزمان با رونمایی آن به زندان رفت. در پوستر تبلیغی رونمایی از این کتاب که با تم زرد و عکس «ساعت زنگی» قدیمی به نشانه اعلام ساعت و زمان حضور او در نمایشگاه کتاب طراحی شده نوشته شده بود: «یکشنبه، بیست و سوم اردیبهشت، ساعت 9 صبح؛ رونمایی از جدیدترین کتاب دکتر صادق زیباکلام در انتشارات روزنه.»
افشاگری و تحلیل شرایط
گرچه مقدمه کتاب در زمینه پرسش مهم افکارعمومی به «تئوری توطئه» اشاره شده و احتمالا زیباکلام خواسته پاسخهای قانعکنندهای برای آن بیابد، اما کم نیستند رسانههای افشاگر که این روزها نه مانند «زیباکلام» که اظهارنظرهای تحلیلی داشته، بلکه با دستیابی به اسناد و مدارک مختلف سعی کردهاند هم مخاطب داشته باشند، هم در فضای سیاسی چنان روی بند راه بروند که نه در زندان باشند و نه مخاطب خود را از دست بدهند. گاهی اسناد منتشر شده از سوی این افراد که آنها را نمیگیرند آنقدر جذاب و قابل تحسین بوده که صورت مسئله از کجا آوردهای زیر سایه آفرین خوب رسواشان کردی پنهان مانده است. اما ته ذهن مردم این سوال اغلب باقی است همان سوالی که در تیتر کتاب صادق زیبا کلام طرح شده: «چرا شما رو نمیگیرن؟ »
چند روز قبل از این حجم مطالبه و سوالات مردم از «یاشار سلطانی» فعال رسانهای در فضای مجازی هم باعث شده بود تا او پاسخی گذرا بدهد. او نوشته بود: «میدانید طبق عادت معمول، خیلی اهل بیان دردسرها، مشکلات کاری و سرعتگیرهایی که طی این سالها داشتهام، هرگز نبوده و نیستم، اما همیشه با دو سوال عمده (کنجکاوی یا شیطنت) مواجه میشوم: چرا یاشار سلطانی را نمیگیرند؟ چرا برای یاشار هیچ اتفاقی نمیوفته؟»
او در توئیت خود آورده بود: «اول اینکه من طی ۱۳ سال اخیر علاوه بر بازداشت و زندان در سال ۹۵، در طی این سالها تنها یک ماه پرونده قضایی نداشتم و همیشه در دادگاهها، دادسرها و مراجع متعدد امنیتی مشغول به توضیح و دفاع بودهام، اما، چون همیشه مستند و همراه با تحقیقات کامل و صرف وقت بسیار بوده، در نهایت با همه سختیها از اتهامات مبرا شدهام؛ و دوم اینکه تاکنون سه بار از حوادث ساختگی و تهدید جدی جان سالم به در بردم، که در مورد اخیر شاهد خالی کردن روغن پمپ ترمز ماشینم بودم که دو هفته پس از انتشار خبر کذب کشته شدنم در جاده دماوند، اتفاق افتاد. خداوند جایی میگوید: “تعز من تشاء و تذل من تشاء”، یعنی عزت و ذلّت تو دست من است، میترسی کسی زمینت بزند؟ تا خدا نخواهد برگی از درخت نمیافتد! و حرف پایانی اینکه قطعا هیچکدام از این اتفاقات باعث نخواهد شد از مسیری که انتخاب کردهام مایوس شوم. چون معتقدم روشنگری توسط فعالین اجتماعی و روزنامهنگاران و طالبهگری توسط مردم، چراغ راه آینده و جامعه است.»
اسناد افشاگری را چه کسانی تهیه میکنند؟
این توضیحات که شاید خیلی قانعکننده و روشنگر هم نباشد اما با استقبال برخی مخاطبان او روبه رو شد. با این حال اسناد و مدارک برخی از این فعالان رسانهای را چه کسانی و با چه نیتی تامین میکنند که حتی مقامهای نزدیک به قدرت و گاهی تندروهای طلبکار مردم هم نمیتوانند آنها را به حاشیه برانند واقعا سوالی است که افکار عمومی با آن مواجه است. افشاگریهایی همچون سیسمونی گیت، که سفر خانواده قالیباف به ترکیه را زیر ذرهبین قرار داد و دستمایه یک تسویه حساب سیاسی شد، یکی دیگر از نمونههایی بود که مردم را با این سوال تکراری مواجه کرد. گرچه او بعد از این ماجرا محکوم شد اما این رشته سر دراز دارد.
افشاگری «یاشار سلطانی» درباره باغ ازگل که از آن به عنوان زمینخواری امام جمعه موقت تهران یاد کرده بود، در حالی مطرح شد که او تحت حمایت تندروها و حتی دولت وقت قرار دارد. تریبونهای مکرر او در نمازجمعه تهران بعد از این افشاگری افکارعمومی را به واکنش وامیدارد اما کسی در این باره پاسخگو نیست. این رفتار ظن و گمانها را به این سو برده که شاید دستهایی پشت پرده در حال صحنهگردانی میدان سیاست هستند. دستانی که دیده نمیشوند اما صفحه شطرنج را آنگونه که میخواهند میچینند، مهرهها را سر بزنگاههای سیاسی حرکت میدهند تا فضای تنفس بیشتری بیابند. قابل تامل اینکه افشاگریها در زمانهای مشخصی صورت میگیرد و شکل صحنه را تغییر میدهد. موضوع باغ ازگل زمانی طرح شد که تنش سیاسی ایران و اسرائیل و بنبستهای سیاست خارجی و واکنشهای داخلی به عملکرد ایران به اوج رسیده بود. همینطور مسئله موسسه «مصاف» رائفیپور دقیقا زمانی طرح شده که بحث ریاست مجلس و یارکشیهای سیاسی در مجلس دوازدهم به مرحله آخر رسیده و احتمالا چالشهای این مجلس برای انتخاب رئیسی باب طبع گروههای سیاسی بالا خواهد گرفت. این همه ماجرا نیست چرا که گفتو گوهای رسانهای برخی فعالان سیاسی و اقتصادی با رسانههای خارجی در مواقع حساس سیاسی نیز گاهی این شائبه را برای مردم ایجاد کرده که دستهای پشت پرده این امکان را برای آنها فراهم میکنند. از این دست سوالها در افکارعمومی زیاد است، سوالهایی که اغلب نوشته نمیشود اما خوانده خواهد شد.
زندان رفتن را افتخار نمیدانم
زیباکلام در گفتوگویی که دیروز “خبرآنلاین” آن را منتشر کرده در پاسخ به این سوال که «آقای دکتر چرا شما را نمیگیرن؟ و آخرش چی میشه؟» گفته: اینها دو سوالی بود که حدود ۲، ۳ سال است از طریق آن بنده را بیچاره کردند و مانند کابوس در خواب هم به سراغم میآیند.» زیباکلام در حالی به زندان رفت که مانند برخی به زندان رفتن را افتخار نمیداند و گفته است: «بسیاری رفتن به اوین را افتخار میدانند اما من با کمال شرمندگی شاید به خاظر ترس، ضعف و یا بیعرضگی و هر چه شما میگویید، اوین رفتن را افتخار و سعادت نمیدانم وظیفه بنده نوشتن است.»
«محمد فاضلی» در واکنش به دستگیری صادق زیباکلام، فعال سیاسی اصلاحطلب، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «حالا دیگر معلوم شد که صادق زیباکلام را هم میگیرن! تجربه جالبی میشود برای خوانندگان کتاب. کتابی را میخوانند که عنوانش هست چرا شما رو نمیگیرن؛ در حالی که میدانند نویسنده را روز روزنمایی از کتاب گرفتهاند!»
توضیحات قوه قضائیه
با این وجود صادق زیباکلام که مواضع او در قبال سیاستهای دولتی و حکومتی در چند سال گذشته سرزبانها بود دیروز با حکم قضایی به زندان فراخوانده شد، همزمان با رونمایی از کتابش. خبرگزاری قوه قضائیه با انتشار گزارشی، خبر از محکومیت صادق زیباکلام، داد و نوشت: «صادق زیباکلام، دارای پروندههای قضایی متعددی است که موجب محکومیت این فرد شده است؛ از جمله سه پروندهای که احکام آنها قطعی و لازمالاجرا شده است.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «زیباکلام در سالهای اخیر اقدام به طرح مطالب خلاف واقع در رسانهها کرده و مطالب بدون ادعا و سند متعددی را در فضای مجازی منتشر کرده است؛ لذا چندین پرونده قضایی برای وی تشکیل شده که برخی از آنها امروز با قطعیت به مرحله اجرا رسیده است. زیباکلام با رای صادره از سوی دادگاه بابت ارتکاب فعالیت تبلیغی علیه نظام به ۱۸ ماه حبس و ۲ سال محرومیت فعالیت در احزاب، گروههای سیاسی و فضای مجازی محکوم شده بود که این حکم قطعی شده است.»
همچنین در این گزارش به پرونده دوم زیباکلام اشاره شده که مربوط به فعالیت تبلیغی علیه نظام در خصوص انتشار مطالب غیرمستند و غیرواقعی است. وی در این پرونده به یک سال حبس محکوم شده و دیگر پرونده قضایی زیباکلام که حکم آن قطعی و لازمالاجرا است، نیز مربوط به نشر مطالب خلاف واقع است که بر اساس آن به ۶ ماه حبس محکوم شد بود. قوه قضائیه تاکید کرده که هر سه حکم از امروز لازم الاجرا هستند.
تکذیب «بازداشت زیباکلام در راه نمایشگاه کتاب»
در همینحال گفته شده بود او را در راه نمایشگاه کتاب و حضور در مراسم رونمایی بازداشت کردهاند که این موضوع از طرف «مهدی کشتدار» مدیر خبرگزاری قوه قضاییه تکذیب شد. «مهدی کشتدار» در شبکهی اجتماعی ایکس نوشت:«اینکه گفته شده آقای زیباکلام در راه نمایشگاه کتاب تهران بازداشت شده، صحت ندارد.»