به رغم تلاش برای یکدست سازی اما معلوم شد یکدست صدا ندارد
مهندسی رضایت
همدلی| آرزو بخشنده: رئیس جمهور در چند روز اخیر اصرار داشته که باید مردم احساس کنند دولت دارد کار میکند. این جمله در دو سطح قابل تحلیل است: ایتدا اینکه، ای مردم احساس کنید چون ما در حال کار و تلاشیم و چطور شما نمیبینید؟ در سوی دیگر خطاب به دولتیهاست که میخواهد بگوید چرا کاری نمیکنید مردم ببینند. البته تفسیر سومی هم وجود دارد که به دلیل رفتار گذشته دولت سیزدهم تاکنون و تجربه افکارعمومی و رسانه از سخنان دولت و آمارهایی که ارئه میدهد ،در ذهن نمیآید. این تفسیر این است که باید کاری کنیم تا مردم لمس کنند اتفاقی افتاده و بهبودی حاصل شده. این سومی همه آن چیزی است که منتقدان حتی دلسوزان دولت هم میگویند و بارها تکرار شده که مردم حق دارند وقتی شما آمار و ارقام ارائه میکنید و تبلیغ بهشت اقتصادی دارید، بپرسند: آثارش کو؟
تاکید بر تکرار
اصرار رئیسی در سخنانش دقیقا زمانی که آخرین سال ریاست جمهوری را میگذراند بیش از تلاش برای ادراک مردم، نشانه دیگری را به ذهن میآورد. این اصرار، تلاش بیرویه دولت است برای افزایش خودستایی و تکرار یک سبک تبلیغ است. در رسانه میگوییم تکرار یک خبر و تفسیر آن هر چند با واقعیت همخوانی نداشته باشد اثر خود را خواهد گذاشت. اما این تکرار باید جامعهپذیری داشته باشد. این تکرار باید بر مبنای چند ستون استوار و قابل مشاهده در تحلیل بنا شود تا تکرار بتواند موثر افتد. با این وجود تلاش بیوقفه دولتیها از کابینه اقتصادی گرفته تا بخشهای فرهنگی و اجتماعی بر این است که بگویند پیشرفت در دولت سیزدهم قطاری است با سرعت تمام در حال حرکت است. اما این قطار نامرئی را نه میتوان دید و نه میتوان سوارش شد.
فاصله واقعیت تا ادعا
رئیسی در جلسه با استانداران گفته دشمن تلاش میکند ناامیدسازی کند و توطئهافکنی در فضای مجازی داشته باشد. او به دستگاهها گفته باید به ابهاماتی که علیه دولت در فضای مجازی منتشر میشود پاسخ دهند. او همچنیین گفته مردم همه باید امیدآفرینی کنند. اما واقعیت این است که او هنوز افزایش فاصله میان واقعیتهای بیان شده خود و واقعیتهای موجود در زندگی مردم را لمس نکرده. شاید بهتر باشد بگوییم آقای رئیسی باید زندگی مردم و سفرههای روز به روز کوچک شده مردم لمس و حس کند تا بتواند واقعیتهای خود را بیان کند. نقل قولهای منتشر شده در یک سال اخیر چنان در تعارض با مشکلات مردم بوده که حتی نمایندگان انقلابی و کسانی که در نامه 220 نماینده به رئیسی خواستار حضور او در انتخابات ریاست جمهوری بودند هم امروز معترفند دولت گویی از یک جغرافیای دیگر غیر از ایران و اقتصاد فعلی سخن میگوید. و دیگرانی هستند که میگویند دیگر از وقت گفتنها گدشته چرا که درک مردم از اتفاق با درک مسئولان از آنچه میگویند بسیار تفاوت دارد و این سخنان در سال پایانی یک دولت هر چند معمول است اما فهم وتصمیم مردم را تغییر نخواهد داد.
زنگ انشا تمام شد
با این حال مهندسی رضایت از طرف دولت سیزدهم در حالی که سه سال از تصدیگری آنها گذشته ادامه دارد، روشی که میخواهد با اصرار بگوید شرایط بهبود داشته و همه چیز خوب است. «محمد مهاجری» فعال اصولگرا به اظهارات رئیسی در جمع استانداران واکنش نشان داده و نوشته است: «در دیدار استانداران فرمودهاید: کارگزاران دستگاههای اجرایی باید در عرصه عمل و با کار شبانهروزی امید مردم را ارتقا دهن- مردم باید این احساس را داشته باشند که دولت دارد کار میکند، باید ضمن گزارش کارها و اقدامات و تلاش برای گرهگشایی از اذهان مردم، دلایل و علل ناکارآمدیهای احتمالی را نیز به گزارش کرد، همه بخشها برای تحقق شعارسال باید برنامه داشته باشند، باید بهرهوری را بالا ببریم، بانکها باید در زمینه تامین مالی به موقع واحد های تولیدی کمک کنند، باید با عموممردم سخنگفت، ارتباط با مردم را همواره به استانداران و مدیران تاکید کردهام...جهتاستحضار جنابعالی عرض می کنم ۳۴ ماه از عمر دولتتان گذشته و شما هنوز دارید میگویید:”باید” فلان شود و “نباید” بهمان شود.»
مهاجری با استناد به روش نقد روزنامه کیهان و شریعتمداری نوشت: خدا عمر باعزّت بدهد به حاجحسینآقای شریعتمداری که در چنین مواقعی خطاب به روسایجمهور پیشین (البته نه همهشان، بلکه به بعضی شان!) به درستی مینوشت: “الان زنگ انشا نیست، زنگ حساب است آقای رئیسجمهور! انشا خواندن مال روزهای تبلیغات بود.”
یکدستسازی اقناع ایجاد نکرد
به نظر میرسد پروپاگاندای دولت برای مهندسی رضایت با موانع زیادی رو به روست، موانعی که بخشی از آن در جریان گردش اطلاعات در فضای مجازی و حتی روزنامهها و رسانههای غیردولتی و نزدیک به دولت هم شرایط را برای ایجاد اجماع در کارکرد نهایی دولت سخت کرده است. به رغم فیلترینگ سنگین بعد از اتفاقات سال 1401 و تلاش برای یکدستسازی که جریانهای خاص پیگیری کردهاند، نارضایتی از عملکرد دولت در حوزههای اقتصادی و فرهنگی دست به دست میشود. شاید به همین دلیل است که نوک پیکان نقد رئیسی به دستگاهها برای پاسخگویی از مسیر فضای مجازی میگذرد؛ چرا که روزنامهها با احتیاط بیشتری در نقد عمل کردهاند و صدا و سیما نیز با حضور جریان خاص توانسته تمام مشکلات موجود را به موضوع حجاب و مسائل فرهنگی و اجتماعی برگرداند. با این وجود نگرانی دولت سیزدهم از نگرش افکارعمومی بجاست.
کاهش معنادار مشارکت دو پیام را به آنها داده است. نخستین پیام احتمال کمرنگتر شدن حضور مردم به دلیل مشکلات اقتصادی در انتخابات آینده است که بعید نیست دایره خودیها را هم به این اعلام نارضایتی ملحق کند و دومین پیام اینکه چه بسا در شرایط نارضایتی افکارعمومی هر فردی مقابل این جریان در انتخابات آتی قرار بگیرد از رای اعتراضی برخوردار شود، نکتهای که حسن روحانی به آن اعتقاد دارد.
با این وجود تاکنون یکدستسازی فیزیکی جریان خاص در دوره دولت سیزدهم به نتیجه دلخواه نرسیده و حوزه نرم تصمیم در کفه مردم، حتی خودیها متزلزل و شکننده است. باید دید در یکسال آینده رئیسی و تیم اقتصادی او امکان تغییر در این موازانه را خواهند داشت؟