بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بیستمین روز سال تحصیلی و چشم‌انداز سبک آموزش کرونایی

فاطمه حسینی (کارشناس برنامه‌ریزی)
حوزه آموزش نیز در پساکرونا همانند بسیاری از حوزه‌های دیگر، دستخوش تغییر شده است. گفته‌ می‌شود سالی که نکوست، از بهارش پیداست؛ اما از روند‌های جاری بر سال تحصیلی جدید، آن هم در بیستمین روز آن نیک پیداست که نمی‎توان چشم‌انداز روشنی را برای سال تحصیلی امید و انتظار داشت. به عبارت دیگر، بوی بهبودی از اوضاع شنیده‌ نمی‌شود. تصمیمات خلق‌الساعه و مستعجل دولت، آن هم بدون هیچ‌گونه تدارک و پشتوانه نظری و عملی، علت اصلی این وضعیت است. در واقع دولت به رغم همه هشدار‌ها و انذار‌های جامعه پزشکی و بدون توجه به تبعات و پیامد‌های غیرقابل جبران آن تصمیم گرفت که سال تحصیلی را با آموزش به سبک کرونا آغاز کند. آن‌گونه که دولت و وزیر آموزش و پرورش بر آن تاکید کرده‌‌اند، کشور به جهت آنکه گرفتار تعطیلی و البته مایه خوشحالی دشمنان قسم خورده نظام نشود، چاره‌‌‌ای جز بازگشایی مدارس و آموزش به سبک کرونایی هر چند ناقص ندارد. هر چند که کمی قبل‌تر دولت و وزیر علوم اراده و بنا را بر این نهاده بودند که کنکور به رغم همه تردید‌ها و هراس‌های داوطلبان برگزار شود.
حال و به‌رغم شروع سال تحصیلی آنچه بیش از همه در این میان حائز اهمیت است، ازسرگیری آموزش به سبک کرونایی است. محققا در بطن و بستر چنین آموزشی، امکانات و زیرساخت‌های دولت الکترونیک در ازسرگیری آموزش به سبک کرونایی یک امر کلیدی و محوری است، به این معنی که آیا کشور برای آموزش به سبک کرونا، از امکانات و ظرفیت‌های آن برخوردار است یا آنکه مانند سایر حوزه‌های دیگر لنگ‌ می‌زند؟ واقعیت آن است که اینترنت‌های موجود برای آموزش کرونایی حتی در کلانشهر‌ها و مراکز استان و شهرستان‌ها فاقد ظرفیت‌های لازم برای آموزش به سبک کرونا هستند. ضمن آنکه بسیاری از مناطق کشور به جهت جبر جغرافیایی فاقد پوشش مناسب اینترنتی‌ هستند. افزون بر این بسیاری از ‌‌‌دانش‌آموزان از تهیه گوشی‌های هوشمند به عنوان ابزار اصلی آموزش به سبک کرونایی ناتوانند یا آنکه قدرت خرید آن را ندارند. همچنین آموزش کاربران در چگونگی و استفاده صحیح از آموزش به سبک کرونایی کافی نیست. به این ترتیب نیک پیداست که با چنین ظرفیت و امکاناتی دولت به دست خود چه وضعیتی را قرار است برای نظام آموزشی رقم بزند. به نظر‌ می‌رسد که اصرار دولت به بازگشایی مدارس، آن هم با آموزش به سبک کرونایی هدفی جز رفع تکلیف ندارد و دولت نیک‌ می‌داند که دراین تصمیم و اقدام، عدالت و نفس نظام آموزشی را قربانی مصلحت‌ها کرده است. در واقع دولت در بازگشایی و اصرار به سبک آموزش کرونایی قرار است که آموزش و سلامت را قربانی یکدیگر کند.
بعد دیگر آموزش به سبک کرونا، متوجه سلامت آموزگاران، معلمان و ‌‌‌دانش‌آموزان است. متاسفانه دولت استراتژی و راهبرد موثری در این زمینه ندارد و تمامی مساعی خود را به دوگانه‌انگاری منحصر و خلاصه کرده است، یعنی آنکه دوگانه سلامت و آموزش همزمان باید از سر گرفته شود و نباید یکی فدای دیگری شود.
البته دوگانه‌انگاری‌های دولت منحصر به دوگانه سلامت و آموزش نیست؛ زیرا به کرات بر دوگانه‌های دیگر یعنی ازسرگیری فعالیت‌های اجتماعی با سلامت، دوگانه دین و سلامت و دوگانه اقتصاد با سلامت نیز تاکید کرده است. اما غافل از آنکه این دوگانه‌انگاری نتیجه‌‌‌ای جز قربانی شدن سلامت ندارد. واقعیت این است که کشور در موج سوم اپیدمی کرونا قرار دارد و از گزارش‌های جامعه پزشکی نیز به خوبی پیداست که با شروع فصل سرما، کرونا برای قربانی گرفتن افراد جامعه تمایز قایل نیست. این ویروس مرگبار در بین افراد جامعه، فقیر و غنی، متخصص و غیر متخصص، باسواد و بی‌سواد، پزشک و معلم‌ نمی‌شناسد، ضمن آنکه معلوم است با تلاقی اپیدمی کرونا با آنفلوآنزا‌های فصل سرما چه وضعیت تراژیک و غمباری در انتظار نظام سلامت‌ است؟ در واقع دولت از رهگذر آموزش به سبک کرونا، نظم سلامت و حتی نظم روانی جامعه را به مخاطره‌ می‌افکند. آنگونه که از برخی مشاهدات نیز پیداست، بسیاری از ‌‌‌دانش‌آموزان خود را ملزم به رعایت پروتکل‌های بهداشتی نظیر: فاصله‌گذاری اجتماعی، زدن ماسک و عادت کردن به سبک زندگی کرونایی‌ نمی‌بینند. در چنین شرایطی نیک پیداست که هر یک از ‌‌‌دانش‌آموزان‌ می‌توانند در حکم حلقه‌‌‌ای از زنجیره انتقال ویروس باشند.
حال تحت این شرایط دولت به‌جای آنکه عامل قطع زنجیره انتقال ویروس باشد، خود عامل اصلی انتقال ویروس شده است. حال پرسشی که به میان‌ می‌آید این است که آیا وقت آن فرانرسیده است که فعالیت‌های اجتماعی و به ویژه آموزش باید مالیات‌پرداز سلامت باشند؟ آیا بهتر نبود که دولت در شرایط خوفناک و گزند بی‌امان کرونا، نخواهد نظام سلامت را قربانی مصلحت‌های دیگر کشور یعنی ازسرگیری فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی ننماید؟ به نظر‌ می‌رسد که دولت آگاه‌تر از آن است که به چنین هشداری نیازمند باشد، اما چاره‌‌‌ای جز اجرای برنامه‌های خود ندارد.