ویتنامی کردن خاورمیانه
دکتر سیفالرضا شهابی ( کارشناس سیاسی)بعد از شکست آمریکا در ویتنام و کشته شدن تعداد زیادی از جوانان اعزامی از آمریکا به این کشور واقع در جنوب شرقی آسیا و افزایش اعتراضات در بین شهروندان آمریکایی نسبت به جنگ و تلفات ناشی از آن و وارد شدن آسیب به اعتبار ایالات متحده به عنوان یک قدرت نظامی برتر در معالات بینالمللی ریچارد نیکسون، رئیس جمهور وقت ایالات متحده ضمن قبول شکست، دکترین «ویتنامی کردن» جنگها را مطرح کرد تا در جنگهای بعدی به جای کشته شدن آمریکاییها از شهروندان منطقه جنگی استفاده شود . بر اساس همین دکترین، خاورمیانه را بر پایه دو ستون تقسیم کردند: ستون اقتصادی و ستون نظامی . براساس این دکترین عربستان به عنوان ستون اقتصادی و ایران در مقام ستون نظامی پایهریزی شدند . در جنگ ظفار در کشور عمان به جای آن که نیروهای آمریکایی بجنگند ارتش ایران به ظفار اعزام شد و ایرانیها کشته میشدند تا منافع غربیها حفظ شود . در دوران ریاست جمهوری «جیمی کارتر» خلف نیکسون، آمریکاییها «نیروهای واکنش سریع» را تشکیل دادند که عملا چندان موفق نبود. اکنون ترامپ، در حال راهاندازی دکترین ویتنامی کردن جنگ در منطقه خاورمیانه است؛ با این تفاوت که به جای حکومت شاه در دوران قبل از انقلاب که ستون نظامی را بر عهده داشت، مسئولیت نظامی و امنیتی بر عهده اسرائیل گذاشته شد و به این بهانه، آمریکا، زرادخانه اسرائیل را مملو از تسلیحات پیشرفته آمریکایی خواهد کرد، به گونهای که توازن قدرت نظامی به نفع تلآویو سنگینتر خواهد شد و اعراب هم اعتراض نخواهند کرد و حتی زرادخانه اسرائیل و سلاح هستهای این کشور را ضامن امنیت خود تلقی خواهند کرد. اما در این میان ستون اقتصادی هم بر دوش عربستان و امارات قرار داده شد تا با پترودلارهای عربستان و امارات کشورهای عربی بیشتری برای برقراری رابطه با اسرائیل تهییج و تشویق شوند. در روزهای اخیر اماراتیها در حال مذاکره با مقامات سودانی بودند تا این کشور عربی به برقراری رابطه با اسرائیل اعلام و اقدام کند، اقدامی که بتواند بخشی از مشکلات اقتصادی این کشور را کاهش دهد. بر خلاف قبل انقلاب اسلامی ایران، بین ستون اقتصادی یعنی عربستان و ستون نظامی ایران رقابت وجود داشت، اما این بار، احتمال میرود به این خاطر که برخی از کشورهای عربی، جمهوری اسلامی ایران را دشمن مشترک خود تلقی میکنند در نهایت اسرائیل با امارات و در کنارش بحرین و احیانا دیگر کشورهای عربی که با تلآویو ارتباط برقرار خواهند کرد، رقابت را کنار بگذارند و به همکاری بیشتر روی بیاورند. این همکاری تا چه زمانی دوام خواهد داشت و به کجا خواهد انجامید بستگی به عوامل متعدد از جمله: مواضع تهران در ارتباط با کشورهای عربی، رویدادهای منطقه و حتی انتخابات آمریکا دارد. با این حال، تا زمانی که منابع مالی از کشورهای عربی و جنگافزارهای نظامی از سوی اسرائیل تأمین میشود، ایالات متحده به حضور فیزیکی نیروهای نظامی خود در منطقه چندان نیازی نخواهد داشت و سعی خواهد کرد با حفظ توازن قوای فعلی؛ یعنی دشمنی بیشتر کشورهای عربی با ایران از یک سو و تهییج، تحریم یا تحریک ایران، از سوی دیگر، هم خود را منجی آرامش منطقه معرفی کند و هم فضای ملتهب را در منطقه خاورمیانه و بالاخص منطقه خلیج فارس پا برجا نگه دارد تا اگر جنگی در منطقه رخ بدهد، از نیروهای خود استفاده نکند و به گونهای فضا را آماده سازد تا فقط نیروهای کشورهای منطقه دچار تلفات شوند.