انتقال پایتخت، قصهای همواره تکراری
طاهر اکوانیان (روزنامهنگار)یکی از بحثهایی که هرازگاهی از یک جایی به گوش میرسد و هیچوقت هم به نتیجه نمیانجامد، بحث انتقال مرکز اداری و سیاسی کشور از تهران به جای دیگری است. این جای دیگر البته هیچگاه در صحبتهای مسئولان و اعلام کنندگان موضوع اعلام نمیشود تا بر ابهام و پیچیدگی این مورد افزوده شود. تا همین اخیرا که یک نماینده مجلس این حرف را مطرح کرد هنوز کسی از چندوچون کار سر در نیاورده است. آقای ابوترابی نماینده مجلس در خصوص اولویتهای شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران، اظهار داشت:«همکاری خوبی با مرکز همکاریهای تحول و پیشرفت ریاست جمهوری داشتهایم و فرایندهای خوبی طی شده است.»
میبینیم که این سخنان هم مثل همیشه چقدر کلی و مبهم است. نه حرف از برنامه مشخص و در دست اقدامی گفته شده و نه مشخص شده که مثلا کار در چه مرحلهای قرار دارد یا اصلا دستور کار چیست. اگر چه این عضو ناظر مجلس در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران، گفته که جانمایی و همه موارد در زمینه انتقال پایتخت مشخص شده اما این صحبتهای تکراری در این چندسال در همین حد باقی مانده و مسئله به همین سادگی رها شده است.
همواره پس از انقلاب و به ویژه با اتمام جنگ، موضوع انتقال پایتخت سیاسی کشور از تهران مد نظر بوده است؛ مسئلهای که موافقان و مخالفان متعددی دارد. در هر حال با تصویب قانون امکانسنجی ساماندهی و انتقال پایتخت در ۶ اردیبهشت سال ۹۴ در مجلس و ابلاغ آن در خرداد همان سال از سوی رئیس جمهور به وزیر راه و شهرسازی و مأمور شدن شورای عالی شهرسازی و معماری نسبت به اجرای این قانون، طرح انتقال پایتخت شکل و بوی اجراییتری به خود گرفت. اما بلافاصله معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی درباره انتقال پایتخت گفت که ما جلسهای با موضوع ساماندهی پایتخت به ریاست وزیر راه و شهرسازی داشتیم، اما به هیچ عنوان بحثی درباره انتقال پایتخت مطرح نشده است.
مسئله انتقال پایتخت تقریبا در کشورهای در حال توسعه که با مشکل تمرکز جمعیت در مرکز و مشکلات دیگر مثل حمل ونقل و آلودگی هوا مواجهند مطرح میشود و در بعضی کشورها هم انجام شده است. این موضوع اما در ایران همیشه در حد حرف و جلسه و همایش دنبال شده و چیز تازهای بر آن اضافه نشده است.
با این وجود گاهی برای خالی نبودن عریضه و دوبارهکاریهای مرسوم، این بحث داغ میشود. به نظر نمیرسد انتقال پایتخت کارش به فراتر از این حرفها بکشد چرا که کارهای سادهتر از این بر زمین مانده زیادی هست که سالهاست به حال خود رها شدهاند و هیچ متولی مشخصی هم ندارند.
میبینیم که این سخنان هم مثل همیشه چقدر کلی و مبهم است. نه حرف از برنامه مشخص و در دست اقدامی گفته شده و نه مشخص شده که مثلا کار در چه مرحلهای قرار دارد یا اصلا دستور کار چیست. اگر چه این عضو ناظر مجلس در شورای ساماندهی مرکز سیاسی و اداری کشور و تمرکززدایی از تهران، گفته که جانمایی و همه موارد در زمینه انتقال پایتخت مشخص شده اما این صحبتهای تکراری در این چندسال در همین حد باقی مانده و مسئله به همین سادگی رها شده است.
همواره پس از انقلاب و به ویژه با اتمام جنگ، موضوع انتقال پایتخت سیاسی کشور از تهران مد نظر بوده است؛ مسئلهای که موافقان و مخالفان متعددی دارد. در هر حال با تصویب قانون امکانسنجی ساماندهی و انتقال پایتخت در ۶ اردیبهشت سال ۹۴ در مجلس و ابلاغ آن در خرداد همان سال از سوی رئیس جمهور به وزیر راه و شهرسازی و مأمور شدن شورای عالی شهرسازی و معماری نسبت به اجرای این قانون، طرح انتقال پایتخت شکل و بوی اجراییتری به خود گرفت. اما بلافاصله معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی درباره انتقال پایتخت گفت که ما جلسهای با موضوع ساماندهی پایتخت به ریاست وزیر راه و شهرسازی داشتیم، اما به هیچ عنوان بحثی درباره انتقال پایتخت مطرح نشده است.
مسئله انتقال پایتخت تقریبا در کشورهای در حال توسعه که با مشکل تمرکز جمعیت در مرکز و مشکلات دیگر مثل حمل ونقل و آلودگی هوا مواجهند مطرح میشود و در بعضی کشورها هم انجام شده است. این موضوع اما در ایران همیشه در حد حرف و جلسه و همایش دنبال شده و چیز تازهای بر آن اضافه نشده است.
با این وجود گاهی برای خالی نبودن عریضه و دوبارهکاریهای مرسوم، این بحث داغ میشود. به نظر نمیرسد انتقال پایتخت کارش به فراتر از این حرفها بکشد چرا که کارهای سادهتر از این بر زمین مانده زیادی هست که سالهاست به حال خود رها شدهاند و هیچ متولی مشخصی هم ندارند.