چه چیزهایی نمیخوانیم
پریسا حامی (نویسنده)ما چه چیزهایی نمیخوانیم؟ خیلی چیزها... اما از عجیبترین موارد، کم خواندن کتاب آسمانیمان است. در کشوری که ادعای مذهبی بودن دارد و بیشتر مردم خود را مسلمان میدانند و ظاهراً اعتقادات را بخش مهمی از زندگی خود به شمار میآورند. اما برخلاف باقی فرهنگها، مثلاً مسیحی و یهودی، افراد معدودی بر کتاب آسمانیمان احاطه دارند. نقلقولها از کتب مذهبی، کم و پراکنده است. تفسیرها بین مردم جایی نیافته و حتی در روخوانی متون مذهبی بهسختی خوانش درست بین جوانان و تحصیلکردگان به چشم میخورد. برای خواندن کتب آسمانی و مذهبی، لزوماً نباید مذهبی و معتقد بود. همانطور که در سنت غربی، افراد معروفی با پیشینه سکولار، پژوهشهایی جدی و همهجانبه در متون مذهبی انجام دادهاند و در بسیاری از رشتههای علمی، ردپای تحقیق و تفسیر متون مذهبی را میتوان یافت.
وقتی شروع به خواندن متون مذهبی میکنیم در اولین برخورد، نیاز به دانستن زبانداریم، زبان روخوانی و سطحی و ظاهری، مرحله بعد، فهم زبان معنایی و نمادین متن است. برای یافتن ارتباط بین نمادها نیاز به تفسیر پیش میآید و شناخت اسطورهها. اینها همه ابتدای راهاند. هر چه پیشتر میرویم نیاز به خواندن و جستوجو بیشتر میشود. خواندن ادبیات، تاریخ، روانشناسی، مردمشناسی و...همه این خواندنها از دل خواندن متون آسمانی بیرون میآیند. طبیعتاً انتظار عالمالدهر شدن هر خواننده متون مقدس، انتظاری گزاف است و هر کس بهقدر استعداد و ظرفیت و تلاش و جستوجو برای فهم، دریافت خواهد کرد. اما چندان دور از ذهن نیست که وقتی در جامعهای خواندن دقیق متون مقدس و مذهبی رواج یابد، عمق و وسعت پژوهشها بیشتر خواهد شد و بسیاری از مطالعات دیگر، بهتبع آن گسترش مییابند. هر کس با انگیزه خاص خود میتواند به کتب مقدس نزدیک شود. مذهبیِ معتقد برای پیروی از دستورات دین و تدبر در آیات خدا و غیر معتقد برای فهم چیستی انسان و نیاز او به دین و سیر تکاملی دیدگاههای مذهبی. ما قرار نیست از دیگران خواستههایی غیرمنطقی و دور از ذهن داشته باشیم. اگر جامعه و فرهنگ ما، ادعای اسلامی بودن دارد، اگر در خانه هر ایرانی یک قرآن یافت میشود، اگر کتاب دیگری در دسترس نیست و دغدغههای معیشتی، مانع هزینه کردن برای کتاب خریدن است، چرا به روی طاقچههایمان نگاه نکنیم؟ چرا کتاب مقدسی را که بر روی لبها و چشمانمان میگذاریم ورق نزنیم و تمرین خواندن نکنیم؟ میخوانیم تا شاید یاد بگیریم ما هم کتاب آسمانیمان را بیشتر بشناسیم، بشنویم و باز طالب خواندن شویم.
وقتی شروع به خواندن متون مذهبی میکنیم در اولین برخورد، نیاز به دانستن زبانداریم، زبان روخوانی و سطحی و ظاهری، مرحله بعد، فهم زبان معنایی و نمادین متن است. برای یافتن ارتباط بین نمادها نیاز به تفسیر پیش میآید و شناخت اسطورهها. اینها همه ابتدای راهاند. هر چه پیشتر میرویم نیاز به خواندن و جستوجو بیشتر میشود. خواندن ادبیات، تاریخ، روانشناسی، مردمشناسی و...همه این خواندنها از دل خواندن متون آسمانی بیرون میآیند. طبیعتاً انتظار عالمالدهر شدن هر خواننده متون مقدس، انتظاری گزاف است و هر کس بهقدر استعداد و ظرفیت و تلاش و جستوجو برای فهم، دریافت خواهد کرد. اما چندان دور از ذهن نیست که وقتی در جامعهای خواندن دقیق متون مقدس و مذهبی رواج یابد، عمق و وسعت پژوهشها بیشتر خواهد شد و بسیاری از مطالعات دیگر، بهتبع آن گسترش مییابند. هر کس با انگیزه خاص خود میتواند به کتب مقدس نزدیک شود. مذهبیِ معتقد برای پیروی از دستورات دین و تدبر در آیات خدا و غیر معتقد برای فهم چیستی انسان و نیاز او به دین و سیر تکاملی دیدگاههای مذهبی. ما قرار نیست از دیگران خواستههایی غیرمنطقی و دور از ذهن داشته باشیم. اگر جامعه و فرهنگ ما، ادعای اسلامی بودن دارد، اگر در خانه هر ایرانی یک قرآن یافت میشود، اگر کتاب دیگری در دسترس نیست و دغدغههای معیشتی، مانع هزینه کردن برای کتاب خریدن است، چرا به روی طاقچههایمان نگاه نکنیم؟ چرا کتاب مقدسی را که بر روی لبها و چشمانمان میگذاریم ورق نزنیم و تمرین خواندن نکنیم؟ میخوانیم تا شاید یاد بگیریم ما هم کتاب آسمانیمان را بیشتر بشناسیم، بشنویم و باز طالب خواندن شویم.