پوریا اخواص؛ خواننده موسیقی ایرانی در گفتوگو با همدلی:
اهداف خیرخواهانه «علمدار» انگیزه حضورم در آن بود!
همدلی|علی نامجو: بناست از یکم مهرماه روی صحنه تالار وحدت حاضر شود تا بهعنوان تکخوان در موسیقی نمایش «علمدار» اجرا کند. موسیقی نمایش عاشورایی «علمدار» در سوگ و رثای حضرت عباس(ع) از دهه سوم محرم به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی در تالار وحدت روی صحنه خواهد رفت. این اثر شامل یازده تابلوی نمایشی است و با همراهی ارکستر سمفونیک تهران و گروه آوازی به رهبری بردیا کیارس و خوانندگی پوریا اخواص و جلوههای ویژه تصویری و حرکتی، ساختهوپرداخته پوریا خادم آهنگساز اجرا میشود. حسین پارسایی کارگردان و پرویز پرستویی تهیهکننده این پروژه هستند. پوریا اخواص؛ خواننده موسیقی ایرانی و نوازنده قیچک، کمانچه و سهتار است.
او دوم مرداد ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمده و فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی است. اخواص، فراگیری آواز را از سال ۱۳۷۳ زیر نظر روانشاد رضوی سروستانی آغاز کرد و بعدازآن، کار را با محسن کرامتی ادامه داد و دوره عالی آواز را که شامل مرکبخوانی و نوعی دیگر از ردیف آوازی بود، در محضر او به پایان رساند. او، سال ۱۳۸۱ مبانی نظری موسیقی و تحلیل ردیف موسیقی ایرانی را در محضر حسین علیزاده فراگرفت.
همکاری با گروه همآوایان (به سرپرستی حسین علیزاده) و همچنین همکاری با گروه صنم، نیستان، سرو آزاد، گروه خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، ارکستر موسیقی ملی ایران به رهبری بردیا کیارس سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ و نیز همکاری با گروه همنوازان حصار به سرپرستی علی قمصری اشاره کرد. با این خواننده موسیقی ایرانی به بهانه حضورش در «علمدار» گفتوگویی انجام دادهایم.
او برایمان درباره شرایط این روزهای هنر در ایران بهخصوص وضعیت موسیقی در این ملک سخن گفته و به نکاتی اشاره کرده که جالب است و قابلتأمل. شرح گفتوگو با این هنرمند جوان و درعینحال باتجربه را در ادامه میخوانید:
در آن اجرا، علیاصغر عربشاهی (سرپرست و آهنگساز گروه)، پویان عطایی (سنتور)، بهزاد میرزایی (تنبک) و سهیل کاکاوند (تار) حضور داشتند و من افتخار همراهی با آنان روی صحنه تالار رودکی را داشتم.
در ادامه هم بهواسطه شیوع ویروس کرونا نهتنها برای من که بهطورکلی برای همه فعالان عرصه موسیقی، فضای فعالیت آنچنان فراهم نبود تا نوبت به موسیقی نمایش «علمدار» رسید.
درباره حضور در این پروژه هم باید بگویم همانطور که میدانید این اجرا یک کنسرت متداول نیست و بخشهای متنوعی در آن برنامهریزی شده است. این وضع میتواند یکی از جذابیتهای شنیداری دیداری این اجرا باشد.
این ویژگیها اما دلایل من برای حضور در علمدار نبود. خیریه بودن این موسیقی نمایش مهمترین دلیلی بود که سبب شد در آن حضور داشته باشم. شما تصور کنید که دستمزد پوریا اخواص برای رفتن روی صحنه در هر اجرا شبی هزار تومان باشد؛ قرار بر این شد که من همین مبلغ را دریافت نکنم، آنچنانکه خیلی از حاضران در این اجرا همین کار را انجام میدهند تا عواید حاصل از این اجرا از طریق مؤسسه خیریه خادمین علی ابن ابیطالب(ع) صرف امور خیریه در مناطق محروم کشور بهویژه مناطق محروم روستایی و محلات کمبضاعت شهری در استان سیستان و بلوچستان شود.
حضور افتخاری عوامل مختلف یکی از جذابترین بخشهای این اجرا برای شخص من بود. از سوی دیگر رکودی که در این ایام بر کل عرصه هنر در ایران سایه انداخته هم انگیزهای شد تا با حضور در این اجرا شاید از درون کمی فضا برای شخص پوریا اخواص تغییر کند.
البته همانطور که در ابتدای گفتوگو اشاره کردم، در مردادماه در مجموعه کنسرتهای موسیقی دستگاهی حضور پیدا کردم؛ اجراهایی که چند شب پشت سر هم در تالار رودکی برگزار شد و شبیه به یک جشنواره بود. به این نکته هم باید اشاره کنم که کارهای پوریا خادم را دوست دارم و نگرشش به آهنگسازی برایم جذاب است.
او هنرمند جوان و پویایی است برای هر یک از آثارش زحمات زیادی میکشد. از طرف دیگر، حضور بردیا کیارس با ارکستر سمفونیک هم از جذابیتهای این اجرا برای من بود. من از حدود 10سال قبل به همراه ارکستر ملی با او سابقه همکاری را داشتهام و رفاقتمان به سالها قبل بازمیگردد. حالا، پس از 10سال فرصت همکاری مجدد با او برای من فراهم شده و من هم به استقبال این همکاری رفتهام.
در ادامه هم باید بگویم که من امیدوارم شیوع کرونا یک ماجرای موقت در سراسر جهان باشد و چند ماه دیگر نه از تاک این بیماری نشانی مانده باشد و نه از تاکنشانش. با این توضیح، این وضع فرصتی را برای برخی از گونههای موسیقی به وجود آورده که اجراهایشان دیده و شنیده شود.
برای مثال هنرمندی همچون آندریا بوچلی در شرایط عادی مخاطبان چند صدهزارنفری برای اجراهایش ندارد اما در این ایام مخاطبانی در این حد را به اجراهای خودش اختصاص داده است.
بنابراین از نگاه من شاید اجراهایی که در این دوران دارد در سراسر جهان برگزار میشود، عوایدی برای برگزارکنندگان نداشته باشد، اما این امکان را برای آنان به وجود آورده که کارشان بهخوبی دیده و شنیده شود.
در شرایط عادی و در طول سالهای گذشته وقتی ما در سالنهای دویست نفره کنسرت میدادیم و ظرفیت سالن پر میشد از اینکه سالن در اصطلاح سالداوت شده، بسیار خوشحال بودیم.
در این ایام اما در همان چند شب اجرای موسیقی دستگاهی، برای هر اجرا حدود ده تا پانزده هزار مخاطب بهصورت آنلاین حضور داشت. باید گفت هرچند وجود درآمدی اندک میتواند حق هر هنرمندی باشد، اما در اوضاعواحوال کنونی باید بپذیریم که شرایط امروز ماندگار نخواهد بود و اولویت برگزاری اجراهاست و از نگاه من، بحث مالی در این اوضاع نباید در اولویت باشد.
کسانی که امروز دارند با تکیه بر همین شعارها کارشان را جلو میبرند در این دوران با حمایت مردم توانستهاند به کارشان ادامه بدهند و دستمزدهای چند صدمیلیونی هم بگیرند. در این وضع، کسانی که این شعارها را بلد نیستند، در ته صف توجه قرار میگیرند.
اینکه یک نوازنده گفته که من کمانچههای خوبی را که به دستم میرسد، مهر میکنم و دیگری گفته که نباید با فلان چوب، ساز بسازید، واقعاً خندهدار است.
اولاً سازی را که یک سازنده ساخته چرا یک نوازنده باید مهر کند؟ ثانیاً باید با این چوب بسازید و با آن چوب نه از کجا آمده است؟
این بایدها از روی کمسوادی است. اگر کسی چوبشناس باشد، اگر کسی فیزیک صوت را بشناسد و روی متریال اشراف داشته باشد، از این حرفها نمیزند. ساز باید صدای خوشی داشته باشد. وقتی کسی چوب را نمیشناسد، بهتر است کار را به متخصصش واگذارد و درباره همهچیز نظر ندهد
او دوم مرداد ۱۳۶۰ در تهران به دنیا آمده و فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات فارسی است. اخواص، فراگیری آواز را از سال ۱۳۷۳ زیر نظر روانشاد رضوی سروستانی آغاز کرد و بعدازآن، کار را با محسن کرامتی ادامه داد و دوره عالی آواز را که شامل مرکبخوانی و نوعی دیگر از ردیف آوازی بود، در محضر او به پایان رساند. او، سال ۱۳۸۱ مبانی نظری موسیقی و تحلیل ردیف موسیقی ایرانی را در محضر حسین علیزاده فراگرفت.
همکاری با گروه همآوایان (به سرپرستی حسین علیزاده) و همچنین همکاری با گروه صنم، نیستان، سرو آزاد، گروه خورشید به سرپرستی مجید درخشانی، ارکستر موسیقی ملی ایران به رهبری بردیا کیارس سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ و نیز همکاری با گروه همنوازان حصار به سرپرستی علی قمصری اشاره کرد. با این خواننده موسیقی ایرانی به بهانه حضورش در «علمدار» گفتوگویی انجام دادهایم.
او برایمان درباره شرایط این روزهای هنر در ایران بهخصوص وضعیت موسیقی در این ملک سخن گفته و به نکاتی اشاره کرده که جالب است و قابلتأمل. شرح گفتوگو با این هنرمند جوان و درعینحال باتجربه را در ادامه میخوانید:
در این ایام بهجز انتشار قطعهای با صدای شما و البته یک اجرا در اولین دوره کنسرتهای موسیقی دستگاهی در تالار رودکی، حضورتان چندان پررنگ نبود. چطور تصمیم گرفتید در موسیقی نمایش «علمدار» حضور داشته باشید؟
همانطور که گفتید بیستم مردادماه با گروه موسیقی «نواساز» به سرپرستی علیاصغر عربشاهی در آخرین شب از اولین دوره کنسرت آنلاین موسیقی دستگاهی در تالار رودکی روی صحنه رفتم.در آن اجرا، علیاصغر عربشاهی (سرپرست و آهنگساز گروه)، پویان عطایی (سنتور)، بهزاد میرزایی (تنبک) و سهیل کاکاوند (تار) حضور داشتند و من افتخار همراهی با آنان روی صحنه تالار رودکی را داشتم.
در ادامه هم بهواسطه شیوع ویروس کرونا نهتنها برای من که بهطورکلی برای همه فعالان عرصه موسیقی، فضای فعالیت آنچنان فراهم نبود تا نوبت به موسیقی نمایش «علمدار» رسید.
درباره حضور در این پروژه هم باید بگویم همانطور که میدانید این اجرا یک کنسرت متداول نیست و بخشهای متنوعی در آن برنامهریزی شده است. این وضع میتواند یکی از جذابیتهای شنیداری دیداری این اجرا باشد.
این ویژگیها اما دلایل من برای حضور در علمدار نبود. خیریه بودن این موسیقی نمایش مهمترین دلیلی بود که سبب شد در آن حضور داشته باشم. شما تصور کنید که دستمزد پوریا اخواص برای رفتن روی صحنه در هر اجرا شبی هزار تومان باشد؛ قرار بر این شد که من همین مبلغ را دریافت نکنم، آنچنانکه خیلی از حاضران در این اجرا همین کار را انجام میدهند تا عواید حاصل از این اجرا از طریق مؤسسه خیریه خادمین علی ابن ابیطالب(ع) صرف امور خیریه در مناطق محروم کشور بهویژه مناطق محروم روستایی و محلات کمبضاعت شهری در استان سیستان و بلوچستان شود.
حضور افتخاری عوامل مختلف یکی از جذابترین بخشهای این اجرا برای شخص من بود. از سوی دیگر رکودی که در این ایام بر کل عرصه هنر در ایران سایه انداخته هم انگیزهای شد تا با حضور در این اجرا شاید از درون کمی فضا برای شخص پوریا اخواص تغییر کند.
البته همانطور که در ابتدای گفتوگو اشاره کردم، در مردادماه در مجموعه کنسرتهای موسیقی دستگاهی حضور پیدا کردم؛ اجراهایی که چند شب پشت سر هم در تالار رودکی برگزار شد و شبیه به یک جشنواره بود. به این نکته هم باید اشاره کنم که کارهای پوریا خادم را دوست دارم و نگرشش به آهنگسازی برایم جذاب است.
او هنرمند جوان و پویایی است برای هر یک از آثارش زحمات زیادی میکشد. از طرف دیگر، حضور بردیا کیارس با ارکستر سمفونیک هم از جذابیتهای این اجرا برای من بود. من از حدود 10سال قبل به همراه ارکستر ملی با او سابقه همکاری را داشتهام و رفاقتمان به سالها قبل بازمیگردد. حالا، پس از 10سال فرصت همکاری مجدد با او برای من فراهم شده و من هم به استقبال این همکاری رفتهام.
در این ایام اجراهای آنلاینی روی صحنه رفت که حاشیههای زیادی هم به دنبال داشت. برخلاف برخی از کنسرتهای برگزارشده در ایران، در کشورهای مختلف لااقل من سراغ ندارم اجراهایی را که در این ایام همراه با بلیتفروشی بوده باشد...
در ابتدا درباره این اجرا باید بگویم که هم به شکل آنلاین قرار است امکان تماشایش وجود داشته باشد و هم با رعایت پروتکلهای بهداشتی بنا بر این است که عدهای امکان حضور در سالن را داشته باشند و به شکل همت عالی یعنی از مبلغی به بالا بتوانند بلیت حضور در این کنسرت را تهیه کنند تا عوایدش صرف امور خیریه شود.در ادامه هم باید بگویم که من امیدوارم شیوع کرونا یک ماجرای موقت در سراسر جهان باشد و چند ماه دیگر نه از تاک این بیماری نشانی مانده باشد و نه از تاکنشانش. با این توضیح، این وضع فرصتی را برای برخی از گونههای موسیقی به وجود آورده که اجراهایشان دیده و شنیده شود.
برای مثال هنرمندی همچون آندریا بوچلی در شرایط عادی مخاطبان چند صدهزارنفری برای اجراهایش ندارد اما در این ایام مخاطبانی در این حد را به اجراهای خودش اختصاص داده است.
بنابراین از نگاه من شاید اجراهایی که در این دوران دارد در سراسر جهان برگزار میشود، عوایدی برای برگزارکنندگان نداشته باشد، اما این امکان را برای آنان به وجود آورده که کارشان بهخوبی دیده و شنیده شود.
در شرایط عادی و در طول سالهای گذشته وقتی ما در سالنهای دویست نفره کنسرت میدادیم و ظرفیت سالن پر میشد از اینکه سالن در اصطلاح سالداوت شده، بسیار خوشحال بودیم.
در این ایام اما در همان چند شب اجرای موسیقی دستگاهی، برای هر اجرا حدود ده تا پانزده هزار مخاطب بهصورت آنلاین حضور داشت. باید گفت هرچند وجود درآمدی اندک میتواند حق هر هنرمندی باشد، اما در اوضاعواحوال کنونی باید بپذیریم که شرایط امروز ماندگار نخواهد بود و اولویت برگزاری اجراهاست و از نگاه من، بحث مالی در این اوضاع نباید در اولویت باشد.
البته همانطور که شما توضیح دادید خیلی از اهالی هنر دارند با اجرای آثار هنری، روزگار میگذرانند و دریافت دستمزد در مقابل کاری که انجام میدهند، اصلاً کار بدی نیست، اما در همین اوضاع و احوال بعضی از بهاصطلاح هنرمندان که خواسته یا ناخواسته امروز با عنوان سلبریتی هم خطاب میشوند، مدام از مردم و ایران مایه میگذارند، اما بعد از یک اجرا در شرایط کرونا خبر میرسد که دستمزدی چندمیلیاردی دریافت کردهاند. در این وضع، آدم با خودش فکر میکند که لولهکشی محله یا بقالی سر کوچه مگر به آدمهایی بهجز ایرانیان خدمات ارائه میدهد که اینها مدام از ایران و ایرانی حرف میزنند و از همین طریق هم امرارمعاش میکنند؟
بله. من این نگاه را قبول دارم و باید بگویم مردم هم خودشان دارند این شعار نخنما را میپذیرند.کسانی که امروز دارند با تکیه بر همین شعارها کارشان را جلو میبرند در این دوران با حمایت مردم توانستهاند به کارشان ادامه بدهند و دستمزدهای چند صدمیلیونی هم بگیرند. در این وضع، کسانی که این شعارها را بلد نیستند، در ته صف توجه قرار میگیرند.
در میان این گفتوگو شاید پرسش حال حاضر چندان به بحث مربوط نباشد اما در این مجال میخواهم بپرسم که شما بهجز قیچک، کمانچه هم مینوازید؟
بله. من اغلب اوقات در کارهای خودم و البته در آثاری که با گروه همآوایان داشتهام قیچک و کمانچه هم نواختهام، اما به ساز اینطور نگاه نکردهام که مدام باید در دستم باشد.درباره ویژگی موسیقی نمایش «علمدار» از منظر خوانندگی هم کمی برایمان توضیح بدهید...
آثار متن از سوی پوریا خادم نگاشته شده و خواننده هم باید همچون بقیه اعضای ارکستر از روی نت، بخش مربوط به خودش را اجرا کند بنابراین ارائه اثر باید کوانتایز و دقیق باشد و خواننده باید به نت و ریتم اشراف کامل داشته باشد، اما چون من از سالها قبل با موسیقی به شکل آکادمیک آشنا شدهام، خوشبختانه در این دست اجراها کارم چندان سخت نیست و میتوانم راحتتر روی صحنه حاضر بشوم.چنین اجرایی اما برای خوانندگانی که صرفاً در زمینه موسیقی ردیفی دستگاهی فعال هستند، مشکل است...
بله، چون در اجراهای متداول در موسیقی ردیفی دستگاهی شیوه به این صورت است که خواننده میآید و به شکل سینهبهسینه قطعهای را تمرین میکند و میخواند، اما وقتی حکایت، حکایت همکاری با ارکستری با این مختصات است، خواننده باید از سکوتها، نوانسها، ریتم، داینامیک، اشارههای رهبر ارکستر و شمارش میزانها اطلاعاتی داشته باشد و همین وضع میطلبد که خواننده از تئوری موسیقی اطلاعاتی داشته باشد و بتواند اجرای موفقی را با ارکستر داشته باشد و چون دقت و صحت اجرای قطعات در این شرایط بسیار مهم است.در میان یازده پرده موجود در این موسیقی نمایش، شما در چند پرده حضور دارید؟
من در چهار پرده از میان این یازده پرده حضور دارم و در حقیقت انگار بگومگویی بین راوی و تکخوان و کر و ارکستر وجود دارد. بهعنوان تکخوان در این کنسرت قطعاتی را اجرا خواهم کرد که از منظر موسیقی ایرانی در مایه دشتی است. البته در برخی بخشها تنالیته تغییر میکند. بنا بر این است که از اول مهرماه روی صحنه برویم و تا این لحظه قرار شده که تا ششم مهرماه هم ادامه داشته باشد.بهجز پرویز پرستویی و داریوش ارجمند، این موسیقی نمایش راویان دیگری هم خواهد داشت؟
بله. این در هر شب از این اجرا یک راوی روی صحنه حاضر خواهد شد. فرهاد قائمیان، حسین پاکدل، مهدی سلطانی، هادی حجازیفر، پرویز پرستویی و داریوش ارجمند راویان موسیقی نمایش «علمدار» خواهند بود.با توجه به اینکه شما در قامت نوازنده کمانچه هم آثاری را از خود بهجای گذاشتهاید، درباره ماجراهایی که اخیراً از سوی برخی از نوازندگان کمانچه در فضای مجازی ایجاد شده و آنان اعلام کردهاند مثلاً سازهای خوبی را که به دستشان میرسد، مهر میکنند یا مثلاً سازندگان ساز نباید با فلان چوب ساز بسازند، چه نظری دارید؟
گاهی برخی بایدها را بعضیها مطرح میکنند که واقعاً عجیب است.اینکه یک نوازنده گفته که من کمانچههای خوبی را که به دستم میرسد، مهر میکنم و دیگری گفته که نباید با فلان چوب، ساز بسازید، واقعاً خندهدار است.
اولاً سازی را که یک سازنده ساخته چرا یک نوازنده باید مهر کند؟ ثانیاً باید با این چوب بسازید و با آن چوب نه از کجا آمده است؟
این بایدها از روی کمسوادی است. اگر کسی چوبشناس باشد، اگر کسی فیزیک صوت را بشناسد و روی متریال اشراف داشته باشد، از این حرفها نمیزند. ساز باید صدای خوشی داشته باشد. وقتی کسی چوب را نمیشناسد، بهتر است کار را به متخصصش واگذارد و درباره همهچیز نظر ندهد