بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید





تفکیک جنسیتی نقش‌‌ها‎‌ در کتاب‌‌ها‎‌ی درسی

شیرزاد عبداللهی (روزنامه‌نگار)
نکته شگفت در قضیه حذف تصویر دختران از روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان این است که مسئولان ارشد وزارتخانه خود را به کوچه علی چپ‌زده و جواب‌‌ها‎‌ی بی‌‎‌ربط دادند. رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش و پرورش، گفت:«از نظر کارشناسان مربوطه شلوغی روی جلد کتاب ریاضی سوم دبستان از زیبایی تصویر کاسته و سبب شده است که این تصویر از منظر زیبایی نامطلوب جلوه کند، به همین منظور بخش تصاویر دختران و برخی از مفاهیم ریاضی به منظور ساده‌تر شدن تصویر از جلد کتاب حذف شد.» او می‎‌کوشد موضوع تبعیض سیستماتیک جنسیتی علیه دختران را به یک مساله تکنیکی و زیباشناختی تقلیل دهد و کارشناسان را مقصر جلوه دهد! وزیر آموزش و پرورش هم در توئیتی نوشت:«تغییرات در کتاب‌های درسی همه‌ساله بر اساس ارزیابی و از سوی مؤلفین انجام می‌شود. به رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی مأموریت دادم تغییرات در شکل و محتوای کتاب‌های درسی را با حساسیت کامل رصد، اصلاح و گزارش نماید. به دغدغه‌های مردم اهمیت می‌دهم‌. دختران میهن شایسته احترامند.» واقعیت این است که وزیر و معاون او (رئیس سازمان پژوهش و...) می‎‌خواهند حفظ ظاهر کنند. کسانی که مسایل آموزش و پرورش را از نزدیک رصد می‎‌کنند، می‎‌دانند که وزیرو رئیس سازمان پژوهش و کارشناسان در این گونه مسایل صرفا مجری هستند. وزیر و معاونان و مدیرکل‌‌ها‎‌یش در بخش اداری و مالی وزارتخانه صاحب اختیارند، اما تاثیری در عملکرد بخش‌‌ها‎‌ی حساس وزارتخانه ندارند. تبعیض جنسیتی در کتاب‌‌ها‎‌ی درسی موضوعی نهادینه و بخشی از ایدئولوژی حاکم بر این وزارتخانه است، جداسازی و تقسیم کار جنسیتی در همه کتاب‌‌ها‎‌ی درسی مخصوصا کتاب‌های دوره ابتدایی سیاستی ثابت است که با تغییر مسئولان ممکن است سخت‌گیرانه‌تر یا با اندکی تسامح اجرا شود. حذف دختران از تصویر یک اشتباه موردی نبوده و در همه کتاب‌های درسی نقش دختران و پسران چه در متن و چه در تصویر بر مبنای نگاه جنسیتی تعیین می‎‌شود.
کارشناسان و رئیس فعلی سازمان پژوهش و حتی وزیر آموزش و پرورش، همگی مجری سیاست‌‌ها‎‌یی هستند که از سال‌ها پیش به صورت سیستماتیک توسط مراکزی خارج از آموزش و پرورش به این وزارت دیکته شده است و هرسال به دلیل ناکامی‌‌ها‎‌ی آموزش و پرورش بر غلظت و شدت آن افزوده می‎‌شود. فروکاستن موضوع به یک عکس و انداختن تقصیر آن به گردن رئیس سازمان پژوهش یا وزیر آدرس غلط دادن است. در نظام‌‌ها‎‌ی آموزشی دنیا حداقل چهار مدل آموزش دینی از حذف آموزش دینی از برنامه درسی تا آموزش دین به منزله هویت وجود دارد. در ایران مدل هویتی اعمال می‎‌شود. یعنی نه تنها درسی به نام تعلیمات دینی در برنامه درسی وجود دارد، بلکه کلیه مواد درسی و تربیتی از تاریخ تا ریاضی و ورزش و علوم اجتماعی و علوم تجربی با رویکرد دینی آموزش داده می‎‌شوند و هیچ حوزه‌ای ‎‌مستقل از دین وجود ندارد. با این حال نظام آموزشی دینی، انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی را برآورده نکرده است. مسئولان به جای تجدید نظر در روش 40 ساله آموزشی و تربیتی، «رویکرد اشباع دینی» را تجویز می‎‌کنند. طرفداران اشباع دینی، دلیل برآورده نشدن انتظارات مقامات سیاسی و مذهبی از نظام آموزشی را کمبود مباحث دینی در کتاب‌‌ها‎‌ی درسی یا ضعف عقیدتی معلمان می‎‌دانند، لذا برای اثرگذاری بیشتر، حجم مطالب و مباحث دینی را در کتب درسی افزایش می‎‌دهند و برنامه‌‌ها‎‌یی مانند اعزام طلاب به مدارس را تدوین می‎‌کنند. طرفداران این رویکرد که معمولا تخصصی در مسایل تعلیم و تربیت و روانشناسی ندارند، به واکنش‌‌ها‎‌ی دانش‌آموزان در برابر افزایش حجم مطالب دینی و بی‌‎‌تناسب بودن حجم مطالب با گروه سنی دانش‌آموزان اهمیتی نمی‌‎‌دهند. اینها معتقدند که:«باید چشم و دل نسل نو را از نشانه‌‌ها‎‌ و علایم اسلامی انباشت و پیوسته آنها را چه در کتاب‌‌ها‎‌ی درسی و محیط مدرسه و چه در موقعیت کلان‌تر در جامعه، در معرض بارش علایم و اطلاعات اسلامی قرار داد. چاشنی فشار و تنبیه نیز به درجات مختلف با این رویکرد، همراهی می‎‌کند.» اما آیا رویکرد اشباعی، قابلیت کافی برای مهار بحران تربیت دینی خواهد داشت؟ پاسخ یکی از استادان تعلیم و تربیت به این سوال منفی است:«منطق زیرساز این رویکرد، تلقین و الزام است و چنین منطقی، در صورت موفقیت، تنها می‌تواند به شکل‌گیری شبه تربیت منجر شود.» رویکرد هویتی در آموزش و پرورش دینی تاکنون به نتایج معکوس منجر شده است. با توجه به نتایج 40سال تعلیم و تربیت دینی هویتی که مسئولان سیاسی و مراجع مذهبی هم از آن راضی نیستند، شاید بهتر باشد که به جای تاکید بر اشباع دینی بیشتر، آموزش دینی را محدود به زنگ دینی کنیم و استقلال مواد درسی دیگر از تاریخ تا ادبیات و ریاضی و اجتماعی و هنر را به رسمیت بشناسیم. چنین اتفاقی هم به سود دین و هم به سود آموزش و پرورش حرفه‌ای ‎‌خواهد بود.