اصول عقلانی - معرفتی در باب امکان یاری ظالم
دکتر سیّدحسین حسینی ( استاد حوزه و دانشگاه)1- در ظلم، هیچ خیری نیست چون ظلم، برابر با تعدّی به حقوق دیگران و ستم؛ و نفی عدالت و حقّ و فضیلت است.
2- ما در جامعه زندگی میکنیم و روابط اجتماعی، سرنوشت افراد انسانی را به یکدیگر گره زده است. (اصل مهم)
3- ظلم، مانع اراده و رشد طبیعی و عمومی انسان و جامعه میشود و به تغییر مسیر سرنوشت و ریل زندگی فردی و اجتماعی انسان میانجامد (علت سنگین بودن پلیدی ظلم و اهمیت دوری از آن نیز همین است).
4- ظلم، یا به گونۀ فردی صورت میگیرد و یا اجتماعی؛ اما چه فردی یا اجتماعی، دارای آثار و تبعات سوء اجتماعی است؛ هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت.
5- فعل و رفتار ظالمانۀ ظالم، توسعه و انتشار جریان ظلم و ناحقی است؛ هم در قلمرو وجودی انسان (جامعه) و هم در بستر طبیعت (جهان).
6- یاری و همیاری ظالم، مشارکت در فعل ظالم است؛ به دلیل اجتماعی بودن انسان و امکان ضَرب و ترکیب افعال در یکدیگر (برای تحقق و انجام یک فعل انسانی)؛ و همچنین به دلیل به همپیوستگی وجود عینی فعل با مقدمات آن. بهبیاندیگر، مشارکت در رفتار دیگری، برابر با انتشار و جریان اجتماعی رفتار وی محسوب میشود.
7- بدین ترتیب مشارکت در فعل ظالم، برابر با انجام فعل ظالمانه است؛ به دلیل پیوند افعال و پیوند نیّت و ارادهها در یکدیگر و نیز اطلاق «مفهومی» ظلم بر «فرآیند» تحقّق عینی ظلم؛ چه در نتایج و چه در مقدمات آن.
8- آثار فعل ظالم؛ یا بالفعل و بهصورت مشهود، مانع خِیر و عدالت است و یا در گذر زمان، اثر وضعی سوء خود را نشان خواهد داد (چراکه روند طبیعی حیات بشری و ساختار وجودی انسان، با ناحقی و تعدّی، همخوان و سازگار نیست و چون نیّت و ارادۀ ظالم در رفتار و افکار و حالات روحی وی ظاهر شده و فعل او (ظلم ظالم) را به سستی و تزلزل سوق خواهد داد، نهایتاً آثار سوء آن آشکار میشود).
9- بهواسطۀ ظلم ظالم نمیتوان به خیر رسید چراکه با ابزار ناحق نمیتوان به هدف و مقصود حق دست یافت؛ به دلیل امتناع جمع بین حق و باطل نتیجه آن است که با تمسک به ظلم ظالم، نمیتوان نیّت کار خیر کرد چراکه نیّتها و ارادهها، سازندۀ افعال انسان هستند و بدینسان، ارادۀ یاری به ظالم، ظلم به مظلوم محسوب میشود.
4- ظلم، یا به گونۀ فردی صورت میگیرد و یا اجتماعی؛ اما چه فردی یا اجتماعی، دارای آثار و تبعات سوء اجتماعی است؛ هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت.
5- فعل و رفتار ظالمانۀ ظالم، توسعه و انتشار جریان ظلم و ناحقی است؛ هم در قلمرو وجودی انسان (جامعه) و هم در بستر طبیعت (جهان).
6- یاری و همیاری ظالم، مشارکت در فعل ظالم است؛ به دلیل اجتماعی بودن انسان و امکان ضَرب و ترکیب افعال در یکدیگر (برای تحقق و انجام یک فعل انسانی)؛ و همچنین به دلیل به همپیوستگی وجود عینی فعل با مقدمات آن. بهبیاندیگر، مشارکت در رفتار دیگری، برابر با انتشار و جریان اجتماعی رفتار وی محسوب میشود.
7- بدین ترتیب مشارکت در فعل ظالم، برابر با انجام فعل ظالمانه است؛ به دلیل پیوند افعال و پیوند نیّت و ارادهها در یکدیگر و نیز اطلاق «مفهومی» ظلم بر «فرآیند» تحقّق عینی ظلم؛ چه در نتایج و چه در مقدمات آن.
8- آثار فعل ظالم؛ یا بالفعل و بهصورت مشهود، مانع خِیر و عدالت است و یا در گذر زمان، اثر وضعی سوء خود را نشان خواهد داد (چراکه روند طبیعی حیات بشری و ساختار وجودی انسان، با ناحقی و تعدّی، همخوان و سازگار نیست و چون نیّت و ارادۀ ظالم در رفتار و افکار و حالات روحی وی ظاهر شده و فعل او (ظلم ظالم) را به سستی و تزلزل سوق خواهد داد، نهایتاً آثار سوء آن آشکار میشود).
9- بهواسطۀ ظلم ظالم نمیتوان به خیر رسید چراکه با ابزار ناحق نمیتوان به هدف و مقصود حق دست یافت؛ به دلیل امتناع جمع بین حق و باطل نتیجه آن است که با تمسک به ظلم ظالم، نمیتوان نیّت کار خیر کرد چراکه نیّتها و ارادهها، سازندۀ افعال انسان هستند و بدینسان، ارادۀ یاری به ظالم، ظلم به مظلوم محسوب میشود.