با وجود شعارها درباره کشش بودجه به مالیات و بورس، طلای سیاه همچنان نقش پررنگی در اقتصاد کشور دارد
اقتصاد ایران نمیتواند از نفت دل بکند
همدلی| فاطمه آقاییفرد: بودجه سال جاری با همه کسریها به دلیل عدم تحقق نفت 50 دلاری و غلبه کرونا، بیشتر بر مالیات و بازار سرمایه تکیه کرده بود، اما هیچ کدام از این جایگزینهای نفتی، وضعیت تولید و صادرات را بهتر نکرد که نکرد؛ مالیاتی که برای بخشهای غیرمولد همچون فروش سکه، خانههای خالی، سفرهای خارجی و...، در نظر گرفته شد تا نه به کام جامعه باشد و نه اقتصاد. از سوی دیگر امسال بازار سرمایه بیشتر از همیشه مورد توجه دولت قرار گرفت و به نظر میرسید راهکارهای دولت برای جبران کسری بودجه از بورس و جذب سرمایهها در این بازار به سود مردم و دولت باشد، اما با اتفاقاتی که در این بازار افتاد، ناگهان ورق برگشت و دوباره سیل نقدینگی به سمت بازارهای غیرمولد و البته مخربی همچون ارز و خودرو هدایت شد و سکانداران اقتصادی از فرصتی که با هجوم سرمایهها به بورس آمده بود استفاده نکرده و همچنان با همه کم و کاستیها در رویای بهتر شدن وضعیت صادرات نفت به سر بردند. حالا در حالی هنوز نگاه سکانداران اقتصادی، به طلای سیاه گره خورده و حال و روز ناخوش مالی کشور، همچنان به عدم امکان فروش حتی یک قطره نفت نسبت داده میشود که در آن سوی دنیا، این کالای استراتژیک میرود تا جای خود را به انرژیهای پاک و تجدیدپذیر بدهد. البته بحث درباره جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای پاک، طی دو دهه گذشته در داخل کشور نیز مطرح شده، اما آنطور که وابستگی عمیق اقتصاد به نفت نشان میدهد و حتی از خبرها برمیآید، این تلاشها تاکنون دستاوردی نداشته و شاید اگر تحریمی در کار نبود، وضعیت تولید و صادرات کالاهای غیرنفتی از چیزی که حالا هست هم بدتر بود.
تمرکز بر انرژیهای پاک با شیوع کرونا
تمرکز به این جایگزینی از سوی سران کشورهای توسعهیافته، از وقتی کرونا، ریههای دنیا را تنگ کرده، بیشتر شده و حالا در خبرها و تحلیلهای موجود در رسانههای خارجی به خوبی میتوان رد پای این تحول بزرگ را مشاهده کرد؛ نوسانات قیمت نفت که با شیوع کرونا بیشتر شده، در حالی مطرح است که چشمانداز روشنی از وضعیت این کالای زیرزمینی وجود ندارد و تحلیلگران بر این باورند که میزان مصرف نفت دیگر به روزهای قبل از کرونا بازنخواهد گشت. البته سالهاست که استفاده از انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی در بسیاری از کشورهای دنیا متداول شده، اما حالا که چشمانداز روشنی از وضعیت نفت بعد از کرونا وجود ندارد و میزان مصرف این کالا در شرایط فعلی خیلی کمتر از قبل شده، تمرکز بر این جایگزینی؛ البته از سوی کشورهای توسعهیافته و نه اقتصادی نفتی، بیشتر از گذشته مطرح است و به نظر میرسد که عصر نفت آخرین روزهای خود را سپری میکند و کرونا انگار بهانه خوبی به دست مصرفکنندهها برای تمایل هر چه بیشتر بر این جایگزینی داده است. در گزارشی که گاردین روز گذشته در تارنمای خود منتشر کرد، به نقل از شرکت بریتیش پترولیوم، به عنوان یکی از توانمندترین شرکتهای نفتی جهان در حوزه بالادستی، جزئیات مفصلی از این ماجرا روایت شد؛ «در حالی که میزان تقاضای طلای سیاه هرگز به دوران قبل از کرونا بازنمیگردد، پیشبینی ما این است که در آینده برق پاک، جای نفت را بگیرد». گفتنی است که برق پاک، به برقی گفته میشود که از روشهای پاک بهدست میآید؛ این در حالی است که عموما برق تولیدی، از نیروگاههایی به دست میآیند که از سوخت استفاده میکنند. این نیروگاهها یکی از دلایل آلودگی هوا و تولیدکننده گازهای گلخانهای هستند. اما در سالهای اخیر، انرژیهای تجدیدپذیر مورد استقبال کشورها قرار گرفته و با استفاده از انرژی خورشیدی، بادی، برق آبی، جزر و مد، امواج، زمین گرمایش و... برق پاک تولید میشود. حالا در حالی در دنیا استفاده از انرژی خورشیدی، بادی و برق آبی متداولتر از سایر انرژیها است که بسیاری از کشورهای توسعهیافته در نظر دارند این انرژیها را جایگزین نفت کنند.
تحرکات اعتراضی دنیا برای داشتن آب و هوای پاک و کاهش مصرف نفت
تصاویر جمعیت بزرگ مردم در کشورهای دنیا در حالی که پلاکاردهایی برای حمایت از پاکی کره زمین به دست دارند، روزبهروز در تارنمای رسانههای خارجی بیشتر میشود. در توضیح بسیاری از عکسنوشتههای این گزارشهای تصویری، به افزایش تحرکات مردمی برای حمایت از وضعیت آبوهوا و موضوع کاهش تمایل به مصرف نفت اشاره شده است. گاردین در اینباره دیروز نوشت، بعد از آنکه مصرف طلای سیاه به پیک خود رسید، تقاضای این کالا به میزان قابلتوجهی کاهش یافت و حالا این کاهش مصرف با شیوع ویروس کرونا بیشتر نمود پیدا کرده است، بهطوریکه، به نظر میرسد تحت تاثیر پاندومی کرونا، تقاضا برای خرید نفت دیگر به روزهای سابق بازنگردد و در نتیجه برای نخستین بار در تاریخ، سقوط قابلتوجهی از قیمت نفت خبرساز شود. این پیشبینی در حالی مطرح است که با افت قابلتوجه بهای طلای سیاه در روزهای اخیر تحت تاثیر کرونا، حال و روز خوبی از وضعیت این محصول زیرزمینی به گوش نمیرسید، اما دیروز تغییر رو به مثبت اندکی در وضعیت آن مشاهده شد، بهطوریکه قیمت نفت در آستانه نشست هفته جاری کمیته نظارتی اوپک پلاس، در معاملات روز دوشنبه بازار نیویورک به سمت ۳۸ دلار صعود کرد. هر چند این صعود چندان پایدار نبود و در نهایت با یک دلار کاهش، پرونده معاملات روز گذشته بسته شد، اما امیدها برای افزایش بهای نفت؛ بخصوص از سوی کشورهای صادرکننده، بعد از اتمام این نشست را بیشتر کرد. اما به نظر میرسد این امیدها چندان هم برای کشور ما پررنگ نیست، چرا که نگاهی به جزئیات بودجه سال جاری حکایت از این دارد که دولت در سال جاری، پیشبینی کرده بود هر بشکه نفت را با متوسط قیمت 50دلار صادر کرده و با نرخ 4200 تومان تبدیل به ریال کند که با اتفاقاتی که کرونا برای نفت رقم زده و حتی محدودیتهای صادراتی دستیابی به این منابع تقریبا غیرممکن به نظر میرسد. اینکه قیمت نفت کاهش یابد یا امکان صادرات یک قطره نفت هم وجود نداشته باشد، ماجرای تازهای نیست، اما نکته قابلتوجه این است که سیاستهای مناسبی برای جبران این درآمدهای از دست رفته نیز وجود ندارد و سکانداران اقتصادی با وجود اینکه چشمانداز روشنی درباره آینده طلای سیاه وجود ندارد، در اندیشه جدایی اقتصاد و نفت از یکدیگر نیستند. نکته دیگر این است که حتی اگر بر فرض فشار تحریمها برداشته شده و صادرات به روال قبلی بازگردد، باز هم به دلیل تغییر ذائقه کشورهای مصرفکننده با روی کار آمدن انرژیهای پاک، وضعیت فروش نفت به خوبی سالهای گذشته نخواهد شد. هر چند در میان سخنان مسئولان میتوان صحبتهایی در زمینه جدا کردن بودجه سال 1400 از نفت را پیدا کرد، اما با وضعیتی که از تولید و اتفاقات بازار سرمایه در روزهای اخیر وجود دارد، به نظر میرسید که جذب نقدینگی در بورس و حمایت از تولید در سالهای آتی به وقوع بپیوندد.