بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


بی‌قرار

باقر خیراندیش (داستان‌نویس)
از شنیده‌های همکاران سکوی دریایی جدیدم پر واضح است که از همان اوایل آمدن و شروع کارش، بی‌قرار بودنش پیدا بود؛ کمپرسور هوای ابزار دقیق را می‌گویم. خاستگاهش، کشور «گل‌ها» است؛ و شاید دلیل حساسیت و دل‌تنگی او از کوچ جبری و ابدی به این گوشه دنیا، دور از این نباشد. امیدوار بودم با همزیستی تاریخی آب و گُل بتوان امید بست که با افتادن نگاه این مولود سرزمین گل‌ها به آب آبی فرش شده در زیر پاهای استوار و زمختِ میزبان صبورِ بی‌توقعش، سکو، بالاخره قدری آرام بگیرد.
از آنجا که در خلیج فارس رطوبت زیاد است، آب به هوا پَر می‌کشد و شاید بیراه نگفته باشم، از آنجا که دریا نیز اصولاً سرکش است و بی‌تاب، آبِ هوایی شده در هیئت جدیدش، بخار، به هوای وصال با این نو رسیده‌ای که بوی دیار گل می‌دهد، شیطنتی کرده و عدم تمرکز و دل به کار ندادن کمپرسور را غنیمت شمرده و همراه هوا از منخرین تنفسش مسیرش را به نوعی به روغن کمپرسور باز کرده باشد؛ و اینجا خوش کردن آب، مسبب رعشه‌ها و ناله‌های گاه‌وبیگاه غریب این محصول هلندی شده باشد.
باید دست به کار می‌شدم. بر آن شدم که در معیت دوست و همکار عزیزم، شاپور- که حضور ایشان در اینجا نیز قصه‌ای دارد، مفصل! با مطالعه مدارک و اسناد شناسنامه کمپرسور، ضمن آشنایی مقدماتی با ایشان به مرتفع کردن هر آنچه مُخِل فراغت و آرامش اوست همت کنیم. در ادامه این سرچ و بررسی فنی که پایش به شبکه مجازی نیز گشوده شد و از قضا نتایج امیدوارکننده و گره‌گشایی نیز حاصل شد، مفتخر به دیدن اجرای قطعه‌ای از جانین جانسن- ویولنیست درخشان هلندی- شدم.
بعد از ارزیابی‌های نهایی، به فراست افتادم که در پرتو رستگار کننده نوای موسیقی جادویی باخ و چایکوفسکی که با روح حساس و رقص مسحور کننده انگشتان «جانین» ترجمه می‌شود، ضمن همدلی و دلجویی از جناب کمپرسور، از زلالی و شوخی‌های گاه، بی‌موقع آب بگویم. کسی چه می‌داند؛ شاید هم فضیلت موسیقی، رهایی‌بخش جنابشان شد.