آغاز خلافت هارون، معروفترین خلیفه عباسی
چهاردهم سپتامبر(24شهریور) سال 786 ميلادي هارونالرشید 23ساله در بغداد بر جاي برادر خود الهادي كه تنها يك سال بر سر كار بود نشست و خليفه پنجم عباسيان شد. هارون در همان شبي كه هادي درگذشت به خلافت رسيد. هنگامیکه هادي درگذشت خزيمة بن خازم در نيمههاي شب بر بستر جعفر بن هادي آمد و با ارعاب و تهديد براي هارون بيعت گرفت. هارون خلافت خود را مديون مادرش و کوششهای مداوم يحيي بن خالد برمكي بود. يحيي كه به دليل پشتيباني از هارون در زندان هادي بهسر ميبرد، بلافاصله پسازآن كه هارون به خلافت رسيد، از زندان رهايي يافت و از جانب خليفه به مقام وزارت منصوب شد و فرمان داد تا خبر مرگ هادي و خلافت وي را به همه ولايات گزارش كند و از اميران و سپاهيان براي او بيعت بگيرد. وي پسر المهدي خليفه سوم عباسي بود. هارون كه قبلاً در ارتش، فرمانده سپاه بود با ارتش روم شرقي جنگيده و تا حاشيه قسطنطنيه (استانبول) پيش رفته بود. مورخان، هارون را كه 23 سال حكومت كرد و 24 مارس سال 809 در توس (خراسان) درگذشت، بزرگترین امپراتور جهان اسلام نوشتهاند كه بر منطقهای از شمال آفريقا تا رود سند و آسياي ميانه حكومت داشت و با شارلماني رهبر غرب و نيز دربار امپراتوران چين مناسبات حسنه داشت. اقتدار و پيشرفت هارون نتيجه شايستگي وزيران و مديران ایرانیاش بهویژه يحيي برمكي و پسر او جعفر بود كه بعداً جعفر را كشت و يحيي و منسوبان او را به زندان افكند و ملت ايران را از خود رنجانيد. نوشتهاند كه وي جعفر را دو شقه كرد و هر شقهاش را در یکطرف پل دجله آويزان ساخت كه به مدت سه سال به همان صورت بود. جعفر شوهر خواهر او «عباسه» بود و هارون به اين زن و شوهر تأکید کرده بود که نبايد داراي فرزند شوند و آنان اين دستور را رعايت نکرده بودند. دوران طولاني خلافت هارون با قیامها و شورشهای مختلفي همراه بود. گروهي از خوارج كه قدرت خلفا و احكام شرعي آنان را قبول نداشتند در منطقه جزيره (قسمت شمالي عراق) به فرماندهي وليد بن طريف شاري فعال شدند و قدرت خود را به آذربايجان و ارمنستان و سواد عراق گسترش دادند كه هارون نيروي نظامي به رهبري يزيد بن مزيد شيباني به رويارويي با آنان فرستاد و در سال 179 ه.ق بر آنان چيره شد. در سرزمين شام نیز برخوردهاي قبیلهای بين يمنيها و عرنانيها در سال 176 ه.ق، در دمشق به بالاترين حد خود رسيد و نزديك دو سال این درگیریها طول كشيد و هارون با كمك برمكيان توانست اوضاع را سامان دهد. در افريقيه نيز از سال 171 ه.ق ناآراميهايي به علت قيام خوارج و بعض فرماندهان سپاه و بربرها ایجاد شد. هارون هزيمة بن اعين را استاندار افريقيه كرد كه وي توانست آرامش را به این منطقه بازگرداند و پس از او ابراهيم بن اغلب استاندار افريقيه شد، وی باعث شكوفايي عمراني و اقتصادي در افريقيه شد و زمینه ايجاد حكومت اغلبيان را فراهم آورد و بعدها از حكومت مركزي بغداد مستقل شد و «قيروان» را در جنوب غربي تونس فعلي بر پايتختي برگزيد. در زمان هارون شهر بغداد بهصورت بزرگترین شهر جهان درآمده بود. درباره هارون افسانهسرایی فراوان شده است، ازجمله اینکه شبها بالباس مبدل در كوچه و بازار پرسه میزد تا از درد دل مردم آگاه شود و كار خود را اصلاح كند. وي یکبار نيز بهمنظور ترساندن سوریها كه به وفاداري آنان ترديد داشت، دربار خود را به آن سرزمين منتقل كرده بود. هارون شيعيان را در مدينه سركوب كرد كه برخي از آنان به مراكش مهاجرت كردند و علويان مراكش را تشكيل دادند كه بعداً به قدرت دست يافتند. لطف هارون به شعرا و نويسندگان همه ديار سبب شد كه درباره او بنويسند و بسرايند و برايش شهرت جهاني به وجود آورند. درباره هارون و دربار او افسانهسرایی بسيار شده است، ازجمله داستان هزار و یکشب و فيلم سينمايي علاءالدین و داستان «عباسه».