چکاره حسن!
مرتضی فخری قاضیانی ( نویسنده)به این فکر میکردم که در نخستین یادداشت «پرندوچرند» چه بنویسم تا با توجه به برداشتن سنگ بزرگ و معکوسانه این عنوان و بالا بردن سطح توقعات خوانندگان میلیونی! این چرندیات! هم حفظ آبرویی کرده باشم و هم خیطی بالا نیارم و هو نشم که یهو یاد دستور گهربار و شهامتتبار! رئیسجمهور درباره گشایش مدارس در 15 شهریور سال جاری (1399) افتادم. البته در نکوهش این دستور، در فضای مجازی رئیس دولت را بسیار نواختهاند که: آی مگه خودت بچه نداری که بچههای مردم رو عین گوشت قربونی میفرستی به دم تیغ حضرت کرونا؟! آی فلان، آی...!
از آنسو، در صورت غیرحضوری شدن کلاسهای دانشآموزان، بر عهده دولت است که شرایط آموزش غیرحضوری و بهویژه گوشی یا تبلتهایی را برای آموزش مجازی دانشآموزان ندار کشور بهویژه در شهرستانها و روستاها فراهم کرده و تحویل خانوادهها دهد. البته در این زمینه به فراخوانهای امدادی در پیامکها و نهادهای امدادی در کمکرسانی به مردم اکتفا کرده و دست بالا، کمک مستقیم دولت فخیمه، وعده اختصاص سیمکارت رایگان با چهار گیگ اینترنت در هفته برای هر دانشآموز پس از گذران ثبتنام و دادن کد و مراحل اداری است که اغلب عطایش را به لقای هفتخان و سردرگمی و دردسرهایش میبخشند! از اینسو حضور یک روز در میان یا بهاصطلاح ترافیکی، زوج و فردی بچهها- گویا بهجز روز نخست برای تشریح و تصریح برنامههای کلاسی و گرفتن کتاب و تبیین شهریهها! اجباری نیست و دانشآموزان با پرداخت کمکهای مردمی یا همون شهریه! به مدارس رایگان دولتی! مختارند که همون سه روز در هفته را هم به مدرسه بروند یا نروند. اگر بروند که هیچ... اگر نه در شبکه مجازی «شاد» یا شبکه آموزش تلویزیون، آموزش میبینند. در کل هیچچیز مشخص و قطعی نیست و خانوادهها هم سردرگماند و کلید این در
آموزشوپرورش نیز همچون کلید در و دروازههای دیگر کشور (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...) در دست یا جیب دراز! آقای رئیسجمهور و بسته و باز بودن درها، در اختیار ایشان است! باید منتظر بود و دید که در گشایش و حل این مشکل، همچون دیگر مشکلات، چکاره حسن! خواهد بود! و باید جوجه را آخر پاییز (بخوانید پایان سال تحصیلی) شمرد. عجالتاً، شعار روز و ماه و شاید سال: مرگ بر...، مرگ بر...، مرگ برکرونا!
از آنسو، در صورت غیرحضوری شدن کلاسهای دانشآموزان، بر عهده دولت است که شرایط آموزش غیرحضوری و بهویژه گوشی یا تبلتهایی را برای آموزش مجازی دانشآموزان ندار کشور بهویژه در شهرستانها و روستاها فراهم کرده و تحویل خانوادهها دهد. البته در این زمینه به فراخوانهای امدادی در پیامکها و نهادهای امدادی در کمکرسانی به مردم اکتفا کرده و دست بالا، کمک مستقیم دولت فخیمه، وعده اختصاص سیمکارت رایگان با چهار گیگ اینترنت در هفته برای هر دانشآموز پس از گذران ثبتنام و دادن کد و مراحل اداری است که اغلب عطایش را به لقای هفتخان و سردرگمی و دردسرهایش میبخشند! از اینسو حضور یک روز در میان یا بهاصطلاح ترافیکی، زوج و فردی بچهها- گویا بهجز روز نخست برای تشریح و تصریح برنامههای کلاسی و گرفتن کتاب و تبیین شهریهها! اجباری نیست و دانشآموزان با پرداخت کمکهای مردمی یا همون شهریه! به مدارس رایگان دولتی! مختارند که همون سه روز در هفته را هم به مدرسه بروند یا نروند. اگر بروند که هیچ... اگر نه در شبکه مجازی «شاد» یا شبکه آموزش تلویزیون، آموزش میبینند. در کل هیچچیز مشخص و قطعی نیست و خانوادهها هم سردرگماند و کلید این در
آموزشوپرورش نیز همچون کلید در و دروازههای دیگر کشور (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و...) در دست یا جیب دراز! آقای رئیسجمهور و بسته و باز بودن درها، در اختیار ایشان است! باید منتظر بود و دید که در گشایش و حل این مشکل، همچون دیگر مشکلات، چکاره حسن! خواهد بود! و باید جوجه را آخر پاییز (بخوانید پایان سال تحصیلی) شمرد. عجالتاً، شعار روز و ماه و شاید سال: مرگ بر...، مرگ بر...، مرگ برکرونا!