در گفتوگو با یک کارشناس ایمنی کار بررسی شد
حذف خطر از محیط کار وظیفه کیست؟
همدلی| مظاهر گودرزی - حوادث ناشی از کار سالانه سبب مرگ تعداد زیادی از نیروهای کار میشود طوری که بعد از حوادثِ رانندگی دومین عامل مرگ در کشور شناخته شده است. البته این حوادث فقط به مرگ کارگر و نیروی کار منتهی نمیشود، قطع عضو، قطع نخاع و سایر معلولیتهای ناشی از بروز یک حادثه برای نیروی کار در حین انجام وظیفه، هزینههای زیاد درمان و نگهداری و همچنین کاهش کیفیت زندگی را به همراه دارد. بنابراین بررسی عوامل اصلی در ایجاد چنین حوادثی میتواند نقش مهمی در کاهش آسیبهای آن داشته باشد.
مشاهده آمارها در سال گذشته(1398) نشان میدهد از کل آسیبدیدگان شغلی 726مورد منجر به فوت شده است. در گزارشی که تسنیم به نقل از وزارت کار منتشر کرده درسال98 تعداد آسیبدیدگان شغلی ثبت شده مشمولین قانون کار9751 نفر حادثه بوده است که 726نفرِ آن فوت کردند. البته این آمار تنها برای کسانی هست که مشمول قانون کار بودند. طبق ماده 60 قانون کار و تأمین اجتماعی، حوادث ناشی از کار حوادثی هستند که درحین انجام وظیفه و به سبب آن برای بیمه ¬شده اتفاق می¬افتد. در صورتی که کارگران و نیروهایی که بیمه نبودند در صورت بروز اتفاق جزء این آمار محسوب نشدهاند.
به همین دلیل است که در آمارهای منتشر شده از سوی وزارت کار و پزشکی قانونی تفاوتی مشاهده میشود. طبق آمار سازمان پزشکی قانونی در سال 98 حدود 28208 مورد از معاینات پزشکی، مربوط به معاینات مصدومین ناشی از حوادث کار بوده است. همچنین تعداد متوفیان حوادث شغلی گزارش شده توسط این سازمان 1753نفر بوده است.
در یک مورد دوشنبه گذشته خبرگزاری ایسنا گزارشی از یک مطالعه در خصوص بررسی علل سقوط از ارتفاع منتشر کرد، گزارشی که توسط گروهی از پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده بود. در نتایج این گزارش آمده بود که عوامل محیطی به عنوان اصلیترین دلیل این حوادث(سقوط از ارتفاع) شناسایی شده است و عوامل فردی و سازمانی در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند.
در این باره «غلامحسین عشقی»، کارشناس ایمنی و بهداشت کار به روزنامه «همدلی» میگوید که «نکته مهم و قابل توجه این است که این قبیل از اولویتبندیها در عوامل سقوط مطلق نیستند و ممکن است در یک مورد مشخصی از حادثه تمام عوامل جابهجا شوند. بنابراین در هر مورد از حادثه ترتیب تاثیرگذار بودن عوامل مهم است. اما به طور کلی عوامل محیطی اولویت اول را دارد چراکه اگر بر فرض، ارتفاعی وجود نداشته باشد، چه خطا فردی باشد و چه اینکه خطا سازمانی باشد سقوطی اتفاق نمیافتد.»
یعنی جایی که حالا باید نقش عوامل فردی و عوامل سازمانی را در بروز حوادث ناشی از کار به طور مشخص سقوط از ارتفاع شناسایی کرد.
طبق گزارش ایسنا از پژوهش دانشگاه علوم پزشکی ایران، عوامل فردی در رتبه دوم قرار دارد، چیزی که «غلامحسین عشقی» در آن تردید ایجاد میکند. او در این رابطه بیان میکند: «در خصوص عوامل سازمان و عوامل فردی یک دیدگاهی از قدیم وجود داشت که معتقد بود در بروز حوادث، فرد و عامل فردی مقصر اول هستند و بعد عوامل سازمانی قرار دارد. از سویی دیگر دیدگاههای جدید که اخیراً مطرح میشوند عوامل سازمانی را نسبت به عوامل فردی اولویت میدهند. در این دیدگاه متخصصها معتقدند اول عوامل محیطی در بروز حوادث موثر است و بعد از آن عوامل سازمانی هستند که مانع ایجاد شرایط سقوط میشوند، در آخر هم خطای فردی اهمیت دارد. من هم خودم به این اولویتبندی قائل هستم که خطای فردی در بررسی علل سقوط در آخرین مرحله قرار دارد.»
این کارشناس ارشد حوزه ایمنیِ کار در خصوص عوامل سازمانی ادامه میدهد: «ما یک بحثی داریم به نام طبقهبندی کنترل حوادث، اولین نکتهای که در آن وجود دارد این است که به ما میگوید خطر را حذف کنید. این خطر را چه کسی باید حذف کند؟ این به عهده سازمانها است. مرحله دوم در خصوص جابهجایی خطر هست که باز هم در ید قدرت سازمان قرار دارد، مثلا اینکه تشخیص دهد یک کاری به جای اینکه روی سکویِ کار انجام شود بیاید و بر روی زمین انجام شود. مرحله بعد مهندسی خطر هست که باز محاسبات این مهندسی بر عهده سازمان قرار دارد. بنابراین، این طبقهبندی تاییدی هست بر آن نگاهی که معتقد است سازمان نسبت به فرد در اولویت قرار دارد.»
عشقی با تاکید بر اهمیت استرسهاس شغلی به عنوان یکی از عوامل فردی در بروز حوادث ناشی از کار به روزنامه «همدلی» میگوید:«ما یک بحثی در صنعت داریم که با یک سوال شروع میشود. اینکه آیا یک انسان عاقل به خودش آسیب میزند؟ قطعاً جواب منفی است. سوال دوم این است که آیا کارگرانی که آسیب میبینند عاقل نیستند؟ جواب این است که آنها عاقل هستند. پس چرا آنها آسیب میبینند؟ چه چیزی سبب شده که یک انسان عاقل دچار حادثه شود؟ یکی از بزرگترین عوامل در آسیبهای حین کار استرسهای شغلی است.»
وی ادامه میدهد: «استرسهای شغلی باعث میشود که شخص دچار حواسپرتی شود و دقت لازم را نداشته باشد، یا اینکه در کار عجله کند، بنابراین فشار کاری سنگینی را متحمل میشود. این استرسهای شغلی سبب میشود فرد ناخواسته بخشی از ایمنی کار را کنار بگذارد. آنجایی که کارگر ایمنی را به دلیل استرسهایی که بر آن وارد میشود کنار میگذارد، همان جایی است که صدمه میبیند.»
این کارشناس در خصوص تجهیزات ایمنی فردی با ذکر اینکه «اگرچه کفش و کلاه الفبای ایمنی است» عنوان میکند: «در بحث عوامل فردی در ایجاد حادثه، استفاده از تجهیزات ایمنی آخرین گزینه است، چرا این را آخرین گزینه قرار دادهاند؟ برای اینکه میگویند شرایط کار و محیط کار باید بهقدری ایمن باشد که ما دیگر نیازی به استفاده از لوازم ایمنی خاصی نداشته باشیم.» او ادامه میدهد:«این نگاه معتقد است شما به جای اینکه بیایید یک سکوی کار ناایمن را ایجاد کنید و بعد بگویید کارگر کمربند و طناب نجات داشته باشد، اول باید سکوی کار را ایمن کنید. سکوی کار محکم و ایمنی که کارگر در یک محیط امن در آن کار کند. در سکوی کاری که اطراف کارگر بسته است و زیر پایش محکم است استفاده از کمربند ایمنی در اولویت اول قرار ندارد چرا که محیط کار ایمن شده است.»
مشاهده آمارها در سال گذشته(1398) نشان میدهد از کل آسیبدیدگان شغلی 726مورد منجر به فوت شده است. در گزارشی که تسنیم به نقل از وزارت کار منتشر کرده درسال98 تعداد آسیبدیدگان شغلی ثبت شده مشمولین قانون کار9751 نفر حادثه بوده است که 726نفرِ آن فوت کردند. البته این آمار تنها برای کسانی هست که مشمول قانون کار بودند. طبق ماده 60 قانون کار و تأمین اجتماعی، حوادث ناشی از کار حوادثی هستند که درحین انجام وظیفه و به سبب آن برای بیمه ¬شده اتفاق می¬افتد. در صورتی که کارگران و نیروهایی که بیمه نبودند در صورت بروز اتفاق جزء این آمار محسوب نشدهاند.
به همین دلیل است که در آمارهای منتشر شده از سوی وزارت کار و پزشکی قانونی تفاوتی مشاهده میشود. طبق آمار سازمان پزشکی قانونی در سال 98 حدود 28208 مورد از معاینات پزشکی، مربوط به معاینات مصدومین ناشی از حوادث کار بوده است. همچنین تعداد متوفیان حوادث شغلی گزارش شده توسط این سازمان 1753نفر بوده است.
مقصر اصلی ایجاد حوادث کیست؟
در کنار این اختلاف آمارها در خصوص موارد فوت شده و آسیبدیده ناشی از حوادث کار، چیزی که نباید فراموش شود لزوم توجه به عوامل اصلی در بروز چنین حوادثی است. چرا که رعایت کردن اصول اساسی ایمنی در محیط کار میتواند سبب حفظ حیات یک شخص و در ادامه سبب حفظ آرامش برای خانواده او شود، آرامشی که منجر به حفظ سلامت جامعه و در نهایت سود و بهره برای یکایک شهروندانخواهد شد. اما به واقع در بروز حوادث مقصر اصلی کیست؟
برای نمونه درباره سقوط از ارتفاع به عنوان یک مورد شایع درباره حوادث ناشی از کار مطالعات زیادی انجام شده است. در مطالعات انجام شده معمولاً سه دسته از عوامل فردی، سازمانی و محیطی را به عنوان علل بروز چنین حادثهای معرفی میکنند. عللی که در اولویتبندی کردن آنها اختلافنظرهایی وجود دارد، یک کارشناس ایمنی در گفتوگو با «همدلی» یادآور میشود که «در ایران و بسیاری از کشورهای جهان سوم متاسفانه خطای فردی را حتی جز اولویت اول در عوامل سقوط تقسیمبندی میکنند و معتقدند اگر شخص بیشتر دقت میکرد سقوط نمیکرد و شرایط سازمانی را در اولویت آخر قرار میدهند. در صورتی که اینگونه نیست.»در یک مورد دوشنبه گذشته خبرگزاری ایسنا گزارشی از یک مطالعه در خصوص بررسی علل سقوط از ارتفاع منتشر کرد، گزارشی که توسط گروهی از پژوهشگران دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام شده بود. در نتایج این گزارش آمده بود که عوامل محیطی به عنوان اصلیترین دلیل این حوادث(سقوط از ارتفاع) شناسایی شده است و عوامل فردی و سازمانی در رتبههای دوم و سوم قرار گرفتهاند.
در این باره «غلامحسین عشقی»، کارشناس ایمنی و بهداشت کار به روزنامه «همدلی» میگوید که «نکته مهم و قابل توجه این است که این قبیل از اولویتبندیها در عوامل سقوط مطلق نیستند و ممکن است در یک مورد مشخصی از حادثه تمام عوامل جابهجا شوند. بنابراین در هر مورد از حادثه ترتیب تاثیرگذار بودن عوامل مهم است. اما به طور کلی عوامل محیطی اولویت اول را دارد چراکه اگر بر فرض، ارتفاعی وجود نداشته باشد، چه خطا فردی باشد و چه اینکه خطا سازمانی باشد سقوطی اتفاق نمیافتد.»
اختلاف بر سر نقش عوامل فردی و عوامل سازمانی در بروز حادثه
بنابراین آنچه که مشخص است اتحاد نظر کارشناسها در خصوص اهمیت عوامل محیطی در بروز حوادث ناشی از کار است. اما اختلاف نظر درست در مرحله اولویتبندی دوم و سوم ایجاد میشود.یعنی جایی که حالا باید نقش عوامل فردی و عوامل سازمانی را در بروز حوادث ناشی از کار به طور مشخص سقوط از ارتفاع شناسایی کرد.
طبق گزارش ایسنا از پژوهش دانشگاه علوم پزشکی ایران، عوامل فردی در رتبه دوم قرار دارد، چیزی که «غلامحسین عشقی» در آن تردید ایجاد میکند. او در این رابطه بیان میکند: «در خصوص عوامل سازمان و عوامل فردی یک دیدگاهی از قدیم وجود داشت که معتقد بود در بروز حوادث، فرد و عامل فردی مقصر اول هستند و بعد عوامل سازمانی قرار دارد. از سویی دیگر دیدگاههای جدید که اخیراً مطرح میشوند عوامل سازمانی را نسبت به عوامل فردی اولویت میدهند. در این دیدگاه متخصصها معتقدند اول عوامل محیطی در بروز حوادث موثر است و بعد از آن عوامل سازمانی هستند که مانع ایجاد شرایط سقوط میشوند، در آخر هم خطای فردی اهمیت دارد. من هم خودم به این اولویتبندی قائل هستم که خطای فردی در بررسی علل سقوط در آخرین مرحله قرار دارد.»
این کارشناس ارشد حوزه ایمنیِ کار در خصوص عوامل سازمانی ادامه میدهد: «ما یک بحثی داریم به نام طبقهبندی کنترل حوادث، اولین نکتهای که در آن وجود دارد این است که به ما میگوید خطر را حذف کنید. این خطر را چه کسی باید حذف کند؟ این به عهده سازمانها است. مرحله دوم در خصوص جابهجایی خطر هست که باز هم در ید قدرت سازمان قرار دارد، مثلا اینکه تشخیص دهد یک کاری به جای اینکه روی سکویِ کار انجام شود بیاید و بر روی زمین انجام شود. مرحله بعد مهندسی خطر هست که باز محاسبات این مهندسی بر عهده سازمان قرار دارد. بنابراین، این طبقهبندی تاییدی هست بر آن نگاهی که معتقد است سازمان نسبت به فرد در اولویت قرار دارد.»
استرس ناشی از کار حادثه ایجاد میکند
اما بیتردید بعد از عوامل سازمانی و مدیریتی در بروز حوادث در حین کار، عوامل فردی هم در رتبه بعدی و جایگاه خود دارای اهمیت است. در این خصوص دو گزاره مهم وجود دارد، یکی استفاده از لوازم ایمنی و دیگری استرسهای ناشی از کار که میتوانند منجر به بروز حادثه شوند.عشقی با تاکید بر اهمیت استرسهاس شغلی به عنوان یکی از عوامل فردی در بروز حوادث ناشی از کار به روزنامه «همدلی» میگوید:«ما یک بحثی در صنعت داریم که با یک سوال شروع میشود. اینکه آیا یک انسان عاقل به خودش آسیب میزند؟ قطعاً جواب منفی است. سوال دوم این است که آیا کارگرانی که آسیب میبینند عاقل نیستند؟ جواب این است که آنها عاقل هستند. پس چرا آنها آسیب میبینند؟ چه چیزی سبب شده که یک انسان عاقل دچار حادثه شود؟ یکی از بزرگترین عوامل در آسیبهای حین کار استرسهای شغلی است.»
وی ادامه میدهد: «استرسهای شغلی باعث میشود که شخص دچار حواسپرتی شود و دقت لازم را نداشته باشد، یا اینکه در کار عجله کند، بنابراین فشار کاری سنگینی را متحمل میشود. این استرسهای شغلی سبب میشود فرد ناخواسته بخشی از ایمنی کار را کنار بگذارد. آنجایی که کارگر ایمنی را به دلیل استرسهایی که بر آن وارد میشود کنار میگذارد، همان جایی است که صدمه میبیند.»
این کارشناس در خصوص تجهیزات ایمنی فردی با ذکر اینکه «اگرچه کفش و کلاه الفبای ایمنی است» عنوان میکند: «در بحث عوامل فردی در ایجاد حادثه، استفاده از تجهیزات ایمنی آخرین گزینه است، چرا این را آخرین گزینه قرار دادهاند؟ برای اینکه میگویند شرایط کار و محیط کار باید بهقدری ایمن باشد که ما دیگر نیازی به استفاده از لوازم ایمنی خاصی نداشته باشیم.» او ادامه میدهد:«این نگاه معتقد است شما به جای اینکه بیایید یک سکوی کار ناایمن را ایجاد کنید و بعد بگویید کارگر کمربند و طناب نجات داشته باشد، اول باید سکوی کار را ایمن کنید. سکوی کار محکم و ایمنی که کارگر در یک محیط امن در آن کار کند. در سکوی کاری که اطراف کارگر بسته است و زیر پایش محکم است استفاده از کمربند ایمنی در اولویت اول قرار ندارد چرا که محیط کار ایمن شده است.»