شیوا شهلا، نقاش ایرانی که قرار است برای نمایش آثارش پاییز راهی فرانسه شود:
هنر، زنانه و مردانه نیست!
همدلی| تحصیلکرده رشته شیمی است. اگرچه مدرک دانشگاهیاش ارتباطی با هنر نداشته اما از سال ٧٩ با حضور در٣ طراحی در موزه هنرهای معاصر و از سال ۸۱ با برگزاری اولین نمایشگاه انفرادی در گالری اثر، بهطورجدی در زمینه طراحی و نقاشی حضور داشته است و در این سالها ٦ نمایشگاه انفرادی در گالریهای اثر، گلستان، برگ، نمایشگاه خصوصی و ٢ نمایشگاه انفرادی در زیرزمین دستان برگزار کرده و در بیش از ۴۰ نمایشگاه گروهی در داخل و خارج از ایران نیز شرکت داشته است. او که قرار است پاییز امسال مجموعهای از آثار خود را در لیون فرانسه به نمایش بگذارد، درباره فعالیتهای هنری خود سخن میگوید:«از ابتدای فعالیت هنری خود با فضای ذهنی کاملاً آشنا شدم و نقاشیهای من شامل آبسترههای ذهنی یا فیگورهای ذهنی بوده است که عالم شخصی خودش را دارد. از طبیعت هم بسیار زیاد الهام گرفتم، اما طبیعتی که به سمت فضای شخصی خودم جهت میگیرد و نکاتی مانند حضور نور، تونالیته و تاکید بر خلأ (بودن و نبودن) و... در آن اهمیت زیادی دارد. دو نمایشگاه آخرم نیز حاصل جستوجوهای ذهنی در فضای طراحی و با تمرکز بر موضوع انسان بوده و به مسائلی پرداختم که هر انسان معاصری در خلوت خود با آن روبهرو است.»
او درباره گرایش خود به استفاده از مداد توضیح میدهد:«در نمایشگاههای اولم آثاری با قلم فلزی و مرکب و کارهای بزرگی با متریال اکریلیک نمایش دادم، اما زمانی رسید که فضای آتلیه من محدود شد و مجبور شدم در فضایی بسیار کوچک کار کنم. بنابراین دوباره بازگشت به کاغذ و مداد و عالم خلق در فضای طراحی فرصت مجددی شد برای وصل مجدد... . این فضا آنقدر درگیرت میکند که بعد از مدتی احساس میکنی تو نیستی که طراحی میکنی، بلکه طراحی است که تو را و خود طراحی را هدایت میکند.... در نقاشی، رنگ و اتفاق خیلی به فضای کار کمک میکنند، ضمن اینکه وقتی کار را در جایی قطع میکنید، دفعه بعد که میخواهید آن را ادامه دهید اتصال دوباره بسیار سخت است. اما به نظر من طراحی یک فضای خاص و روحانی دارد و یک دلدادگی در آن هست که خودش هنرمند را هدایت میکند. خود فضای طراحی خالق اثر میشود و منِ طراح در خدمت کار قرار میگیرم. در سالهای اخیر شیوه شخصی که در بیشتر کارهایم دنبال کردم استفاده از مداد است و هیچ ماده دیگری استفاده نمیکنم.»
شهلا درباره سوژههایی که در آثارش به آنها میپردازد، هم معتقد است:«تاکیدم بیشتر روی کار انتزاعی است و گاهی فیگور به شکلهای مختلف انسان، درخت، گل و... وارد کار شده و با انتزاع ترکیب میشود. طبیعت در آثارم نقش مهمی دارد و عنصر نور است که در طبیعت تعلیق و انتزاع را ایجاد میکند. تعلیق برایم اهمیت زیادی دارد، تعلیقی که در فضای بین واقعیت و ذهنیت در حرکت است. در آثار فیگوراتیو شاید کارم با یک موضوع اجتماعی شروع شود، اما در ادامه لکهها یک فضای آبستره به وجود آورده و در نهایت پیامی را منتقل میکند که جلوتر از خواسته من بوده است. دگرگونی و تغییر در تفکر، و حرکت و شکلگیری فضای امروز امری بدیهی است. سرعت، تکنولوژی و دستیابی سریع به اطلاعات، سرعت بالایی به دگرگونی در همه ابعاد میدهد. در کارهای من این دگرگونی، خود را از سطح در تبادل با لایهها نشان میدهد. پوستهایی که به کنار میروند تا اجزا در خلأ به مخاطب نشان دادن شوند. نگاه زنی در عمق زمان، دگرگونی را در فروپاشی لایههای صورت به بیننده نشان میدهد، یا پرندههایی که به خط، فرم و لایههایی تو در تو تجزیه میشوند.»
او خودش را هنرمند پرکاری نمیداند و برایش اهمیتی ندارد که فاصله میان نمایشگاههایش چقدر باشد. این نقاش به ایران آرت میگوید:«من چندان پرکار نیستم، اما درعینحال بسیار دغدغه کار دارم و طراحیهایم مدت زیادی زمان میبرد. شاید یک ماه بر روی یک اثر کار کنم و بسیار درگیر آن شوم. در گردآوری مجموعه نمایشگاهی بسیار سختگیر هستم و تلاش میکنم آثاری در یک سطح را به نمایش بگذارم. به همین دلیل دغدغه زمان برگزاری نمایشگاه را ندارم و برایم مهم نیست که هر سال یک نمایشگاه داشته باشم، بلکه مهم این است که خودم با کارم ارتباط برقرار کنم و در هر دوره سعی میکنم به نمایشگاه قبلی خود چیزی اضافه کنم و برای نمایشگاه آینده حرف جدیدی داشته باشم.»
این هنرمند آموختن نقاشی را از استادانی همچون احمد امین نظر و آریاسب دادبه شانس بزرگ خود و حضور در «خانه طراحی» را هم در شناسایی طراحی معاصر مؤثر میداند. او میافزاید:«خلق عالم شخصی هنرمند و اینکه به دور از دغدغه نمایش، به نقاشی بپردازم، درسهایی است که در هنر گرفتهام. اگرچه در نمایشگاهها تقریبا بیشتر آثارم به فروش رفته است اما در زمان کار کردن هیچوقت به این فکر نکردم که قرار است اثرم به فروش برود یا نه. تنها چیزی که میخواستم این بود که کار کنم و با خودم صادق باشم.»
شهلا عقیده دارد در کارهایش روحیه زنانه مشهود است، چون پرسوناها اغلب زن یا دختربچه هستند و لطافت و زنانگی در کارها وجود دارد. با این حال او به هنر زنانه و مردانه معتقد نیست، زیرا عقیده دارد مردانی هستند که خیلی لطیف کار میکنند و خانمهایی هستند که کار آنها بسیار پرقدرت است. او درباره جایگاه زنان در جامعه هنری ایران میگوید:«به نظر من هم اکنون زنان در جامعه هنری ایران بسیار فعال هستند و آثار خیلی خوبی هم ارائه میکنند. در فضای آکادمیک و نسل جوان هم این مسئله دیده میشود و دختران جوان بسیار آوانگارد و پیشرو هستند و به هنر معاصر اشراف دارند. در رشته هنر هم مانند بسیاری از رشتههای دیگر تعداد ورودیهای خانم بیشتر است و جوانانی بسیار خلاق، باهوش و با جسارت، کارهای قابلتوجهی انجام میدهند.»
او درباره تاثیر جنسیت هنرمند بر خرید آثارش توسط مجموعهداران گفت:«تا جایی که من تجربه کردهام در این زمینه تبعیضی بین زن و مرد وجود ندارد و مجموعهدار برای خرید اثر هنری توجهی به این مسئله نمیکند. آنچه بیشتر در خرید آثار توسط کلکسیونرها اهمیت دارد، انتخاب گالریها است. گالریداران بر اساس سلیقه و رویکرد خود هنرمندان جوان را برای نمایش آثارشان انتخاب میکنند و به کلکسیونر پیشنهاد میکنند که روی چه کسی سرمایهگذاری کند. این مسئله درباره هنرمندان جوان خیلی محسوس است ولی به نظر من دختر یا پسر بودن آنها تفاوتی ندارد.»
او درباره گرایش خود به استفاده از مداد توضیح میدهد:«در نمایشگاههای اولم آثاری با قلم فلزی و مرکب و کارهای بزرگی با متریال اکریلیک نمایش دادم، اما زمانی رسید که فضای آتلیه من محدود شد و مجبور شدم در فضایی بسیار کوچک کار کنم. بنابراین دوباره بازگشت به کاغذ و مداد و عالم خلق در فضای طراحی فرصت مجددی شد برای وصل مجدد... . این فضا آنقدر درگیرت میکند که بعد از مدتی احساس میکنی تو نیستی که طراحی میکنی، بلکه طراحی است که تو را و خود طراحی را هدایت میکند.... در نقاشی، رنگ و اتفاق خیلی به فضای کار کمک میکنند، ضمن اینکه وقتی کار را در جایی قطع میکنید، دفعه بعد که میخواهید آن را ادامه دهید اتصال دوباره بسیار سخت است. اما به نظر من طراحی یک فضای خاص و روحانی دارد و یک دلدادگی در آن هست که خودش هنرمند را هدایت میکند. خود فضای طراحی خالق اثر میشود و منِ طراح در خدمت کار قرار میگیرم. در سالهای اخیر شیوه شخصی که در بیشتر کارهایم دنبال کردم استفاده از مداد است و هیچ ماده دیگری استفاده نمیکنم.»
شهلا درباره سوژههایی که در آثارش به آنها میپردازد، هم معتقد است:«تاکیدم بیشتر روی کار انتزاعی است و گاهی فیگور به شکلهای مختلف انسان، درخت، گل و... وارد کار شده و با انتزاع ترکیب میشود. طبیعت در آثارم نقش مهمی دارد و عنصر نور است که در طبیعت تعلیق و انتزاع را ایجاد میکند. تعلیق برایم اهمیت زیادی دارد، تعلیقی که در فضای بین واقعیت و ذهنیت در حرکت است. در آثار فیگوراتیو شاید کارم با یک موضوع اجتماعی شروع شود، اما در ادامه لکهها یک فضای آبستره به وجود آورده و در نهایت پیامی را منتقل میکند که جلوتر از خواسته من بوده است. دگرگونی و تغییر در تفکر، و حرکت و شکلگیری فضای امروز امری بدیهی است. سرعت، تکنولوژی و دستیابی سریع به اطلاعات، سرعت بالایی به دگرگونی در همه ابعاد میدهد. در کارهای من این دگرگونی، خود را از سطح در تبادل با لایهها نشان میدهد. پوستهایی که به کنار میروند تا اجزا در خلأ به مخاطب نشان دادن شوند. نگاه زنی در عمق زمان، دگرگونی را در فروپاشی لایههای صورت به بیننده نشان میدهد، یا پرندههایی که به خط، فرم و لایههایی تو در تو تجزیه میشوند.»
او خودش را هنرمند پرکاری نمیداند و برایش اهمیتی ندارد که فاصله میان نمایشگاههایش چقدر باشد. این نقاش به ایران آرت میگوید:«من چندان پرکار نیستم، اما درعینحال بسیار دغدغه کار دارم و طراحیهایم مدت زیادی زمان میبرد. شاید یک ماه بر روی یک اثر کار کنم و بسیار درگیر آن شوم. در گردآوری مجموعه نمایشگاهی بسیار سختگیر هستم و تلاش میکنم آثاری در یک سطح را به نمایش بگذارم. به همین دلیل دغدغه زمان برگزاری نمایشگاه را ندارم و برایم مهم نیست که هر سال یک نمایشگاه داشته باشم، بلکه مهم این است که خودم با کارم ارتباط برقرار کنم و در هر دوره سعی میکنم به نمایشگاه قبلی خود چیزی اضافه کنم و برای نمایشگاه آینده حرف جدیدی داشته باشم.»
این هنرمند آموختن نقاشی را از استادانی همچون احمد امین نظر و آریاسب دادبه شانس بزرگ خود و حضور در «خانه طراحی» را هم در شناسایی طراحی معاصر مؤثر میداند. او میافزاید:«خلق عالم شخصی هنرمند و اینکه به دور از دغدغه نمایش، به نقاشی بپردازم، درسهایی است که در هنر گرفتهام. اگرچه در نمایشگاهها تقریبا بیشتر آثارم به فروش رفته است اما در زمان کار کردن هیچوقت به این فکر نکردم که قرار است اثرم به فروش برود یا نه. تنها چیزی که میخواستم این بود که کار کنم و با خودم صادق باشم.»
شهلا عقیده دارد در کارهایش روحیه زنانه مشهود است، چون پرسوناها اغلب زن یا دختربچه هستند و لطافت و زنانگی در کارها وجود دارد. با این حال او به هنر زنانه و مردانه معتقد نیست، زیرا عقیده دارد مردانی هستند که خیلی لطیف کار میکنند و خانمهایی هستند که کار آنها بسیار پرقدرت است. او درباره جایگاه زنان در جامعه هنری ایران میگوید:«به نظر من هم اکنون زنان در جامعه هنری ایران بسیار فعال هستند و آثار خیلی خوبی هم ارائه میکنند. در فضای آکادمیک و نسل جوان هم این مسئله دیده میشود و دختران جوان بسیار آوانگارد و پیشرو هستند و به هنر معاصر اشراف دارند. در رشته هنر هم مانند بسیاری از رشتههای دیگر تعداد ورودیهای خانم بیشتر است و جوانانی بسیار خلاق، باهوش و با جسارت، کارهای قابلتوجهی انجام میدهند.»
او درباره تاثیر جنسیت هنرمند بر خرید آثارش توسط مجموعهداران گفت:«تا جایی که من تجربه کردهام در این زمینه تبعیضی بین زن و مرد وجود ندارد و مجموعهدار برای خرید اثر هنری توجهی به این مسئله نمیکند. آنچه بیشتر در خرید آثار توسط کلکسیونرها اهمیت دارد، انتخاب گالریها است. گالریداران بر اساس سلیقه و رویکرد خود هنرمندان جوان را برای نمایش آثارشان انتخاب میکنند و به کلکسیونر پیشنهاد میکنند که روی چه کسی سرمایهگذاری کند. این مسئله درباره هنرمندان جوان خیلی محسوس است ولی به نظر من دختر یا پسر بودن آنها تفاوتی ندارد.»