آخرین بازی ترامپ
محسن رفیق ( روزنامهنگار)شاید بتوان انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا را به عنوان یکی از چالشبرانگیزترین انتخابات تاریخ آمریکا ارزیابی کرد. اگر چه فقط حضور شخص ترامپ به عنوان نماینده جمهوری خواهان و با هدف تمدید حضورش در کاخ سفید، میتواند به تنهایی دلیلی برای صحت این ادعا باشد، اما به واقع دایره حساسیت این انتخابات فراتر از این موضوع است.
اهمیت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در دهههای اخیر تنها منحصر به حوزه داخلی این کشور نبوده و همواره بر مناسبات حوزه بینالملل تاثیرگذار بوده است، از همین منظر است که شاید بتوان گفت رصد این انتخابات از سوی بازیگران سیاسی جهان و مسئولان سیاسی دیگر کشورها، با دقت بسیار بالایی انجام گرفته و فارغ از بیاهمیت انگاشته شدن ظاهری آن از سوی برخی کشورها، بخش گستردهای از پیشبینیها و هدفگذاریهای ناشی از نتیجه این انتخابات را در برنامههای آنها گنجانده است.
پیروزی ترامپ یا بایدن اگر چه به ظاهرتنها ادامه برنامههای یک رئیس جمهور یا برقراری سیاستهای یک رئیس جمهور جدید در بستر سیاستهای کلی نظام آمریکایی است، اما به واقع دامنه نتایج حاصل از حضور هر یک، آنچنان میتواند خود را در تاثیر بر روند سیاستهای نظام بینالملل، به گونهای متفاوت نشان دهد که حتی برنامهریزی بلندمدت کشورهای هم پیمان یا غیر همسو با سیاستهای این کشور را متاثر سازد.
در این بین، شیوع ویروس کرونا خود به عامل دیگری برای تاثیر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تبدیل شده است؛ عاملی که پس از عبور از مرزهای اقتصادی، پایههای سیاستورزی سیاستمداران جمهوریخواه آمریکایی را نیز با تکانههای بیشماری روبهرو کرده و گویی در آخرین حرکت، بازپسگیری صندلی ترامپ را نشانه رفته است. این اتفاق سبب شده است که در بسیاری از ایالتها تصمیم برای ایجاد مقدمات لازم برای رایگیری غیرحضوری فراهم شود، امری که البته واکنش ترامپ را برای به تعویق انداختن انتخابات در پی داشته است.
افزایش بالای تقاضا برای رایگیری از طریق پست و همچنین تاخیر قابل پیشبینی ناشی از اعلام نتایج نهایی انتخابات به دلیل طولانی شدن روند رایگیری، باعث شده است که جمهوریخواهان احتمال ایجاد تقلب در این انتخابات را بالا بدانند. آنان این ادعا را نیز مطرح کردهاند که رایدهی پستی میتواند دخالت کشورهای خارجی در روند برگزاری انتخابات آمریکا را تسهیل کند، اما با وجود تمام این مسائل، این پیشنهاد ترامپ را میتوان به نوعی فرار به جلوی او در جهت جبران فاصله خود با بایدن دانست. بر اساس آخرین نظرسنجیها اگر همین امروز انتخابات برگزار شود، ترامپ انتخابات را به بایدن میبازد و از همین جهت است که ترامپ به دلیل عدم محبوبیت خود، در پی به تاخیر انداختن این روزهای از دست رفته است. در این میان اگر چه ترامپ و همراهان او از شانس بسیار کمی برای لغو یا تعویق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخوردار هستند، اما به هر روی موج جدید ایجاد شده توسط او، بر دامنه حساسیتهای این انتخابات افزوده است و این همان بستری است که او در این شرایط به آن نیاز دارد. ترامپ به خوبی میداند که اگر انتخابات را در ماه نوامبر از دست بدهد، بعد از آن تمام تلاشهایش برای اثبات تقلب در این انتخابات بیثمر خواهد بود. بنابراین او مقدمات این امر را بسیار زودتر از موعد شروع کرده و با هشدارهای مکرر در مورد تقلب در انتخابات پیشرو و پیشنهاد به تعویق انداختن آن، سعی دارد تا در نهایت درصد بالایی از رایدهندگان آمریکایی را متقاعد کند که نتیجه این رایگیری عادلانه نبوده است. او همچنین در پی آن است تا در صورت باخت احتمالی در این انتخابات، صحت و مشروعیت آن را با تردید روبهرو کرده و برچسب تقلب را بر پیشانی دموکراتها به یادگار بگذارد.
اگر چه ترامپ در سه سال نخست ریاست جمهوری خود توانست آمریکا را مجددا به اوج قدرت اقتصادی خود برساند و بالاترین میزان اشتغال را در سده اخیر در این کشور فراهم کند، اما این وضعیت در حال حاضر در شرایطی معکوس قرار گرفته است و او در پی آن است که در زمان باقیمانده تا انتخابات، با پیشنهادهایی مانند به تعویق انداختن زمان آن، وضعیت موجود را به نفع خود برگرداند. در حالی که برخی سیاستمداران آمریکایی این پیشنهاد ترامپ را اقدامی فاشیستی دانستهاند که زمینه استیضاح فوری او توسط مجلس نمایندگان و در نهایت عزل او از سوی مجلس سنا را فراهم کرده است، اما او رئیس جمهوری است که به قانون اهمیتی نمیدهد، راه خود را میرود و کماکان بازیگران سیاسی را در پیشبینی حرکت بعدی خود، در ابهام فرو برده و آنها را تا آخرین لحظه اعلام نام رئیس جمهور جدید آمریکا، بین استمرار یا عدم استمرار سیاستهای جمهوریخواهانه آمریکایی در ظن و گمان قرار میدهد.
اهمیت انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در دهههای اخیر تنها منحصر به حوزه داخلی این کشور نبوده و همواره بر مناسبات حوزه بینالملل تاثیرگذار بوده است، از همین منظر است که شاید بتوان گفت رصد این انتخابات از سوی بازیگران سیاسی جهان و مسئولان سیاسی دیگر کشورها، با دقت بسیار بالایی انجام گرفته و فارغ از بیاهمیت انگاشته شدن ظاهری آن از سوی برخی کشورها، بخش گستردهای از پیشبینیها و هدفگذاریهای ناشی از نتیجه این انتخابات را در برنامههای آنها گنجانده است.
پیروزی ترامپ یا بایدن اگر چه به ظاهرتنها ادامه برنامههای یک رئیس جمهور یا برقراری سیاستهای یک رئیس جمهور جدید در بستر سیاستهای کلی نظام آمریکایی است، اما به واقع دامنه نتایج حاصل از حضور هر یک، آنچنان میتواند خود را در تاثیر بر روند سیاستهای نظام بینالملل، به گونهای متفاوت نشان دهد که حتی برنامهریزی بلندمدت کشورهای هم پیمان یا غیر همسو با سیاستهای این کشور را متاثر سازد.
در این بین، شیوع ویروس کرونا خود به عامل دیگری برای تاثیر در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تبدیل شده است؛ عاملی که پس از عبور از مرزهای اقتصادی، پایههای سیاستورزی سیاستمداران جمهوریخواه آمریکایی را نیز با تکانههای بیشماری روبهرو کرده و گویی در آخرین حرکت، بازپسگیری صندلی ترامپ را نشانه رفته است. این اتفاق سبب شده است که در بسیاری از ایالتها تصمیم برای ایجاد مقدمات لازم برای رایگیری غیرحضوری فراهم شود، امری که البته واکنش ترامپ را برای به تعویق انداختن انتخابات در پی داشته است.
افزایش بالای تقاضا برای رایگیری از طریق پست و همچنین تاخیر قابل پیشبینی ناشی از اعلام نتایج نهایی انتخابات به دلیل طولانی شدن روند رایگیری، باعث شده است که جمهوریخواهان احتمال ایجاد تقلب در این انتخابات را بالا بدانند. آنان این ادعا را نیز مطرح کردهاند که رایدهی پستی میتواند دخالت کشورهای خارجی در روند برگزاری انتخابات آمریکا را تسهیل کند، اما با وجود تمام این مسائل، این پیشنهاد ترامپ را میتوان به نوعی فرار به جلوی او در جهت جبران فاصله خود با بایدن دانست. بر اساس آخرین نظرسنجیها اگر همین امروز انتخابات برگزار شود، ترامپ انتخابات را به بایدن میبازد و از همین جهت است که ترامپ به دلیل عدم محبوبیت خود، در پی به تاخیر انداختن این روزهای از دست رفته است. در این میان اگر چه ترامپ و همراهان او از شانس بسیار کمی برای لغو یا تعویق انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برخوردار هستند، اما به هر روی موج جدید ایجاد شده توسط او، بر دامنه حساسیتهای این انتخابات افزوده است و این همان بستری است که او در این شرایط به آن نیاز دارد. ترامپ به خوبی میداند که اگر انتخابات را در ماه نوامبر از دست بدهد، بعد از آن تمام تلاشهایش برای اثبات تقلب در این انتخابات بیثمر خواهد بود. بنابراین او مقدمات این امر را بسیار زودتر از موعد شروع کرده و با هشدارهای مکرر در مورد تقلب در انتخابات پیشرو و پیشنهاد به تعویق انداختن آن، سعی دارد تا در نهایت درصد بالایی از رایدهندگان آمریکایی را متقاعد کند که نتیجه این رایگیری عادلانه نبوده است. او همچنین در پی آن است تا در صورت باخت احتمالی در این انتخابات، صحت و مشروعیت آن را با تردید روبهرو کرده و برچسب تقلب را بر پیشانی دموکراتها به یادگار بگذارد.
اگر چه ترامپ در سه سال نخست ریاست جمهوری خود توانست آمریکا را مجددا به اوج قدرت اقتصادی خود برساند و بالاترین میزان اشتغال را در سده اخیر در این کشور فراهم کند، اما این وضعیت در حال حاضر در شرایطی معکوس قرار گرفته است و او در پی آن است که در زمان باقیمانده تا انتخابات، با پیشنهادهایی مانند به تعویق انداختن زمان آن، وضعیت موجود را به نفع خود برگرداند. در حالی که برخی سیاستمداران آمریکایی این پیشنهاد ترامپ را اقدامی فاشیستی دانستهاند که زمینه استیضاح فوری او توسط مجلس نمایندگان و در نهایت عزل او از سوی مجلس سنا را فراهم کرده است، اما او رئیس جمهوری است که به قانون اهمیتی نمیدهد، راه خود را میرود و کماکان بازیگران سیاسی را در پیشبینی حرکت بعدی خود، در ابهام فرو برده و آنها را تا آخرین لحظه اعلام نام رئیس جمهور جدید آمریکا، بین استمرار یا عدم استمرار سیاستهای جمهوریخواهانه آمریکایی در ظن و گمان قرار میدهد.