به بهانه اعتراض ایران به درخواست ترکیه برای ثبت جهانی «خوشنویسی اسلامی» به نام این کشور
از میراث ایران که به نام دیگر کشورها سند خورد، چه خبر؟
همدلی| علی نامجو: در چند سال گذشته بارها و بارها پیش آمده که اخباری این طرف و آن طرف منتشر شده مبنی بر اینکه مثلا با این عنوان که ساز تار به نام کشور آذربایجان از سوی یونسکو به ثبت جهانی رسید. یا مثلا قرار است تنبور به نام کشور ترکیه ثبت شود یا اینکه آذربایجانیها در خواست خودشان را برای ثبت کمانچه به نام این کشور به یونسکو ارسال کردهاند. در یکی دو روز گذشته هم در فضای مجازی خبری دست به دست میشود با عنوان ثبت ملی کمانچه لری. در این یکی دو روز با زیرورو کردن اخبار منتشرشده در رسانههای مختلف، به دنبال یافتن سرنخی دراینباره زمان از دست رفت. آخر این اتفاق مردادماه دو سال قبل افتاده و اگر دوباره این خبر در صدر اخبار قرار میگرفت، آنوقت باید از کسانی که آن زمان اعلام کرده بودند که کمانچه لری ثبت ملی شده، سؤال میشد که دو سال قبل، چه چیزی را ثبت ملی کردهاند؟ ماجرا ساده است. این اتفاق در پنجمین ماه سال ۱۳۹۷ افتاده و استاد «علیاکبر شکارچی» و استاد «داریوش پیرنیاکان» در شکلگیری این اتفاق خوب اثرگذار بودهاند. البته بازانتشار این خبر باعث میشود از مسئولان بپرسیم که ثبت جهانی تار به کجا رسید؟
ثبت جهانی ساز ایرانی به نام کشور همسایه
سال ۱۳۹۱ بود که یونسکو اعلام کرد تار به نام کشور آذربایجان به ثبت رسیده است. همین چند وقت پیش از تلاش ترکیهایها برای ثبت تنبور شنیدیم و مدتی قبل هم ظاهراً باز آذربایجان میخواسته کمانچه را به نام خودش ثبت کند که خوشبختانه با اعتراض نماینده ایران در یونسکو این اتفاق نیفتاده. مسئله اینجا نژادپرستی نیست که اگر باشد اغلب کشورهای همسایه ایران با ما رابطه خویشاوندی و نژادی دارند. مسئله این است که بسیاری از میراث ملموس و ناملموس ثبت شده به نام دیگران مربوط به حوزه ایران فرهنگی است و تجربه این دوران نشان داده ما علاقهای برای ثبت آنها به نام کشورمان نداریم. وقتی نان لواش را کشور دیگری در یونسکو به نام خودش ثبت کرده و سالاد شیرازی، امروز در جهان به نام کشور غیر از ایران، شناخته میشود، به نظر شما آیا مسئولان یونسکو از بیتوجهی مسئولان فرهنگی ما درباره سازها، میراث ملموس، میراث ناملموس و صنایعدستی ایرانی تعجب نمیکنند؟
انتشار یک خبر تکراری در فضای مجازی
در این ایام باید در رسانهها اعلام میشد که کمانچه لری در یونسکو به نام ایران و استان لرستان ثبت شده، با این حال خبری که دو سال پیش منتشر شده، دوباره در فضای مجازی منتشر میشود. این یک نشانه است برای اهالی فرهنگ که از مسئولان بپرسند درحالیکه یک سال و نیم برای ثبت یک سوژه فرهنگی در یونسکو لازم است و با وجود اینکه دقیقاً یک سال و نیم بعد از ثبت ملی ساز کمانچه لرستان، هیچ خبری از کرونا نبوده که روال اداری ثبت این ساز در یونسکو را عقب بیندازد، چه اتفاقی افتاده که این ساز هنوز به نام ایران و لرستان به ثبت نرسیده است؟ آیا منتظرید همان اتفاقی که برای تار و قانون و حتی مولانا افتاد، تکرار شود؟
اعتراض ایران به اقدام ترکیه
البته همه مسئولان در این حوزه را نمیشود به کمکاری یا بیتوجهی متهم کرد. برای نمونه همین دیروز بود که محمدحسن طالبیان معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی درباره یک خبر جنجالی که باعث شده بود بسیاری از ایرانیان همان حس و حالی را پیدا کنند که چند سال قبل ثبت ساز تار به نام آذربایجان در وجودشان ایجاد کرده بود، توضیح داد. او به ماجرای درخواست کشور ترکیه برای ثبت خوشنویسی اسلامی به نام این کشور در سطح جهانی اشاره کرد و گفت:«تا پیش از این پروندهای با عنوان خوشنویسی از سوی ترکیه برای سال ٢٠٢٠ مطرح نبود. بر اساس اطلاعات تازه به دست آمده، ترکیه پروندهای را با عنوان «خوشنویسی اسلامی» برای سال ٢٠٢١ به یونسکو ارائه داده است که این اتفاق با اعتراض وزارت میراث فرهنگی مواجه شد.» او در ادامه توضیح داد: «هرکشوری میتواند میراث فرهنگی ناملموس خوشنویسی کشور خودش را در سطح جهان به نام خودش، ثبت کند، اما صفت «اسلامی» در واقع به گستره بیش از کشور ترکیه اشاره دارد و این خلاف کنوانسیون ٢٠٠٣ «حراست از میراث فرهنگی ناملموس» است.» او با گفتن این جمله که در پرونده پیشنهادشده از سوی کشور ترکیه برای خوشنویسی، صفت «اسلامی» هم آمده بود، اشاره کرد:«بهکارگیری این صفت، باعث اعتراض رسمی ایران درباره ثبت جهانی خوشنویسی کشور ترکیه شد، چون صفت اسلامی نمیتواند محدود به ترکیه باشد، فارغ از آنکه منشأ خوشنویسی اسلامی را باید در ایران جست و ایران به همین خاطر به یونسکو اعتراضش را اعلام کرد.»
تکلیف این همه میراث ملموس و ناملموس چه میشود؟
به گفته معاون میراث فرهنگی کشور، ایران برای سال ٢٠٢١، پرونده خوشنویسی خود را در چهارچوب فهرست «اقدامات خوب پاسداری برای یونسکو» ارسال کرده است. طالبیان این را هم گفت که ثبت جهانی خوشنویسی از سوی کشورهای مختلف قبلا هم انجام شده مثلا چین خوشنویسی چینی را سال ٢٠٠٩ ثبت کرده و کشورهای عربی برای سال ٢٠٢١، پروندهای را با عنوان خوشنویسی عربی برای یونسکو ارسال کردهاند، چون طبق مفاد کنوانسیون یادشده، ثبت یک عنصر فرهنگی انحصار و مالکیت ایجاد نمیکند، اما اعتراض ایران به پرونده «خوشنویسی اسلامی» ایرادی فنی است و ترکیه نمیتواند از این عنوان برای پرونده خوشنویسی خود بهره بگیرد. البته حرفهای آقای معاون درباره ماجرای پرونده خوشنویسی اسلامی که از سوی ترکیه به یونسکو ارسال شده بود، تا حدی میتواند باعث امیدواری شود، اما یک پرسش اساسی را هم در ذهن علاقهمندان به حوزه فرهنگ و هنر و دنبالکنندگان مسائل مختلف در حوزه میراث ملموس و ناملموس ایجاد میکند. اینکه آیا مسئولان وزارتخانه مورد نظر فقط به خاطر به کارگیری کلمه اسلامی در پرونده مطرح شده از سوی ترکیه به ماجرا ورود کردهاند و سوژههای دیگری که میتواند حق مردم ایران در این حوزه را زیر سوال ببرد اما عنوانی شبیه به آنچه او گفته در خود نداشته باشد، برای آقای معاون و همکارانش مهم نیست و اگر آن قبیل پروندهها هم برای مسئولان این حوزه مهم است، چرا تا امروز بسیاری از میراث ملموس و ناملموس ایران که حتی ثبت کنندگان جهان آن هم به ایرانی بودنش اذعان دارند، از چنگ ایران درآمده و به نام کشورهای دیگر از طریق یونسکو ثبت جهانی شده است. اصلا چرا راه دور برویم. همین چند وقت پیش در روزنامه همدلی با بانو «ملیحه سعیدی» استاد شناخته شده ساز قانون گفتوگویی انجام دادیم و این هنرمند ارزنده در آن مصاحبه پیرامون تعلل مسئولان کشورمان در ثبت ملی و جهانی ساز قانون و ثبت این ساز به نام کشور دیگری گلایه داشت. طبق گفتههای معاون میراث فرهنگی وزارت میراث فرهنگی، ثبت جهانی یک سوژه فرهنگی برای کشور ثبت کننده ایجاد انحصار نمیکند. با این توضیح آیا مثلا میشود ساز قانون ترکی، آذربایجانی، ایرانی، افغانستانی، کرهای و مثلا چینی را به طور همزمان در یونسکو به ثبت جهانی رساند؟