پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


آموزش همگام با کرونا

الهام اکوان ( روانشناس کودک)
سال تحصیلی هزار سیصد و نودوهشت و نودونه در میانه راه بود که ویروس کرونا به میدان آمد تا سالی را که اهداف آموزشی کوتاه‌مدت و حتی امید بلند با خود حمل می‌کرد چنان بفشرد تا به‌یک‌باره دفتر درس‌ومشق آموزش پاره شود. این ویروس مثل‌‌‌‌‌این‌که خودش را روی نقطه حساس انداخته باشد کارش را با جدایی معلم از دانش‌آموز به سبک قرنطینه آغاز کرد. در این حالت ارتباط دوطرفه که رکن اساسی تدریس هست مختل می‌شود. با این حساب نخستین گروهی که تحت پوشش قرنطینه قرار داده شد دانش‌آموزان و دانشجویان یا همان سرمایه‌های انسانی و پتانسیل جامعه بودند و به بیانی به وسیله آموزش از راه دور به حال خود رها شدند. سؤال اینجاست که آیا کودکان، نوجوانان، جوانان و حتی معلم‌ها که‌‌‌‌ سال تحصیلی را با شور و شوق شروع کرده بودند، از چنگ کلاس‌های شلوغ فارغ آمدند؟ و همچنین از دست روش تدریس خشک سخنرانی که به‌ناچار حاکم بر تدریس این‌گونه کلاس‌های پرتراکم در مدارس است، رها شدند؟ روش تدریس سخنرانی که به شیوه سقراطی‌‌‌‌ معروف است کاملاً هم بد نیست، اما برای آموزش اصول بنیادی و قراردادی علوم خوب است و عیبش اینجا دیده می‌شود که افراد را از هنر خلاقیت و اکتشاف بازمی‌دارد و در مسیر حفظ کردن طوطی‌وار قرار می‌دهد. و به قولی چشم را به دهان معلم دوختن است که کی باز و بسته می‌شود. حالا هم که جناب کرونا تصمیم گرفته تا معلم و دانش‌آموز از هم جدا باشند، اهداف آموزشی را به‌هم‌ریخته است. راستی اهداف آموزشی میان‌دوره و پایان دوره این سال چه شد و آیا پتانسیل و امید و هدف موجود در‌‌‌‌ دانش‌آموزان همچنان نیروی بالقوه و نهفته باقی می‌ماند؟ یا با دست تکان دادن دانش‌آموزان و معلمان برای همدیگر از روزنه‌‌‌‌ اینترنت به ثمر نشسته است. این مهم در سال جدید مشخص می‌شود که آیا دانش‌آموزان اطلاعات و دانش ورودی و پیش‌نیاز برای سال تحصیلی جدید را در سال قبل کسب کرده‌اند یا باید معلم سال جدید بار دو پایه آموزشی را همزمان به دوش بکشد و دانش‌آموزان هم باید آماده باشند تا دوچندان به سخنرانی‌‌‌‌‌ها گوش فرا دهند. باوجود روش‌های تدریس اکتشافی، پروژه‌ای، یادگیری فردی و چندین شیوه دانش‌آموزمحور دیگر که دانشمندان و پژوهشگرانی چون ژان پیاژه، جان دیویی، برونر و دیگر همکارانشان در رشته روانشناسی برای یادگیری در همه مراکز آموزشی و و در کل برای زندگی پیشنهاد داده‌اند، آیا ما در طرح‌های آموزشی‌مان توانسته‌ایم با این روش‌ها به دانش‌آموزان کمک کنیم تا خودشان در پهنه پژوهش گام بردارند؟ یا بازهم منتظریم تا معلم با چراغ سوسوزن اینترنت سخنرانی‌اش را تمام کند تا اهدافمان به ثمر بنشیند. از آرمان دانش‌آموزان پژوهشگر و آموزش اکتشافی تا شکوفایی و تولد افراد مبتکر و خلاق چقدر راه است؟ ‌‌‌‌‌‌دانش‌آموزان حداقل در این روش‌های تدریس و پژوهش به شکل حرفه‌ای نه ولی آشنایی کافی را باید داشته باشند تا در این شرایط بتوانند خود را علاقه‌مند به کشف و تولید علم در محیط طبیعی زندگی‌شان سازند.