پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


رفقای پاتوق

مرتضی فخری قاضیانی ( داستان‌نویس)
با محمد.ح توی پارک تئاتر شهر آشنا شدم. روی یکی از نیمکت‏های بتنی دور سالن نمایش شهر نشسته بودم و در حال نوشتن که آمد و کنارم نشست. حدوداً سی‌ساله و تحصیل‌کرده با موهای صاف و مشکی و چشمانی کمی ریز و بادومی. خوش‌صحبت و مهربون بود و بی‌درنگ از کسب‌وکارش گفت. باآنکه کار خوبی در شرکت دولتی داشت، استعفا داد و به کار بورس پرداخت. بسیار از کارش راضی است و با تبلتش به خریدوفروش و ارزیابی سهام می‌پردازد. گفت که این کار، اندکی سرمایه می‌خواد و بیشتر صبر تا به سود برسی. همین ماه پیش در یک معامله سهام، یک‌ماهه به 30میلیون سود رسید. به هر کس می‌رسد، از بورس و بورس‌بازی و سود سرشارش سخن می‌گوید و دیگران را هم به این کار ترغیب و تشویق می‌کند. به من هم راهنمایی‌هایی برای مقدمات کار و گرفتن کد اقتصادی از کارگزاری‌ای برای انجام معاملات و خریدوفروش سهام کرد و من هم رفتم کد اقتصادی گرفتم، اما فعلاً سرمایه‏ای ندارم و گذاشتم برای بعدها که به پول برسم. حتی باهم به یکی از رده‌های رایگان بورس و اوراق بهادار رفتیم و در یک جلسه دو سه‌ساعته آموزش دیدیم. این محمدآقای بورس‌باز، دوستانی هم از میون بساطی‌های اطراف پارک دارد؛ مانند ذرت فروش که اغلب پیشش ذرت می‌خرد و می‌خورد یا باقلی فروش؛ به آن‌ها هم راهنمایی‏هایی درباره بورس و سهام کرده! و آن‌ها هم سرمایه‌گذاری اندکی در بازار سهام کردند.این رفیق مجرد ما باهمت بالایش، چند سفر خارجی رفته و چین و تایلند رو گشته و همچنین یک سال برای فراگیری زبان روسی، در اوکراین بوده.محمد ده‌ها عکسی را که از جاهای دیدنی و دانشگاه زبان با همکلاسی‏ها و استادانش در خارج گرفته بود، صمیمانه از تبلتش نشونم داد و دو سه راهکار دیگر پول درآوردن را هم به‌جز بورس‌بازی! به من گفت؛ ازجمله این‌که می‌شه به‌اندازه‌ای که در قانون گمرکی مجازه، طلا با فاکتور از تایلند خرید و آورد و چند برابر به طلافروشی‌ها فروخت. یه بار بهش گفتم رفیق! کار بورس خوبه اما کار کثیفیه چون تولید نداره و به‌علاوه ریسک هم داره و احتمال شکست، بالاست. خندید و گفت: «اتفاقاً این خریدوفروش‌های سهام، شرکت‌های تولیدی و کسب و کارهاشون رو بیشتر تقویت می‌کنه و اگر با مشاوران حرفه‌ای و کاربلد بازار بورس در ارتباط باشی، ریسک بسیار پایینی داره و موفقیتش بیشتره!» و یکی دو مشاور رایگان بورسی هم به من معرفی کرد و کانال‌های تلگرامی آن‌هارو برام فرستاد.
محمد تنها در خانه‌ای که خریده، زندگی می‌کنه و شب‌ها تا دیروقت بیداره و روزها تا لنگ ظهر خوابه و به هیچ تلفنی پاسخ نمی‏ده؛ به این خاطر صبح روزی که قرار بود بریم کارگزاری برای گرفتن کد اقتصادی، پیرم در اومد و انقدر زنگ زدم، پاسخ نداد که نداد. ناچار پس از کلی ناشیگری و بدبختی در کارگزاری، کار ثبت‌نام رو به‌تنهایی انجام دادم و هنگام پایین آمدن از طبقه 6، تازه آقا آمده بود و در همکف، منتظر آسانسور بود. با چشم‌های پف‌کرده و خواب‌آلود و لبخند و پوزش از دیر آمدن. پرسید ثبت‌نام کردی؟ گفتم، بله، اما کد اقتصادی هنوز نگرفتم. گفت اشکال نداره، یک روز طول می‌کشه. یک کد پنج‌رقمی هم برات پیامک میاد که باید ببریش احراز هویت در ساختمان اونور خیابون. پس از احراز هویت، برمی‌گردی همین‌جا کد معاملاتی‌رو ازاینجا می‌گیری و کار تمامه.