شروع تولید آثار سینمایی در ایام اوجگیری شیوع کرونا
نور، صدا، تصویر، حرکت زیر هراس کرونا
همدلی|علی نامجو: سایه «کرونا» این روزها در کشورمان سنگینتر از قبل شده و هرروز دارد در مقایسه با قبل قربانیهای بیشتری میگیرد. این شیوع دوباره البته با سرعت ویرانگری بیشتر در قیاس با گذشته نه تنها «اکران»، که چرخه «تولید» در سینمای ایران را هم با چالشی جدی مواجه کرده است؛ با این وضع، آیا پذیرش ریسک ساخت آثار سینمایی کاری منطقی یا فراتر از آن، عاقلانه است؟ با توقف چرخه تولید فیلمهای سینمایی در این وضع، اوضاع به چه سمتوسویی حرکت خواهد کرد و بنابراین آیا میشود گفت سینما در عرصه تولید کمکم دارد به ورطه بحران میافتد؟ در این شرایط البته برخی معتقدند که نباید از عنوان موج دوم کرونا استفاده کرد؛ با این وصف، گسترش شیوع این ویروس با این سرعت در جایجای ایران را چطور میشود توجیه کرد؟ این ویروس با رفتار خصمانهای که با نوع بشر دارد به اینکه فیلمساز باشی یا نه، مردم تو را بشناسند یا نه، ثروتمند باشی یا نه، و هزار آره یا نهی دیگر هیچ کاری ندارد. فقط میخواهد بیشتر و بیشتر بکشد و با این وضع، بدون رعایت بهداشت هیچکسی یارای مقاومت در مقابلش را نخواهد داشت. طولانی شدن مواجهه با مرگومیر و ابتلا با این ویروس هم هرقدر بیشتر کش بیاید، خطرناکتر است چون کمکم اعداد دارند اثر خودشان را از دست میدهند.
«یدو» به کارگردانی مهدی جعفری، «قلعه» به کارگردانی نیما جاویدی، «بابا سیبیلو» به کارگردانی ادوین خاچیکیان، «بدون همه چیز» به کارگردانی محسن قرایی، «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی، «بازی دراز» به کارگردانی یاسمن نصرتی، «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی، «شیشلیک» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «تولدت مبارک» به کارگردانی حسن قلیزاده، «شب داخلی دیوار» به کارگردانی وحید جلیلوند، «بعد از اتفاق» به کارگردانی پوریا حیدری اوره، «بچههای هور» به کارگردانی فیاض موسوی، «نیسان» به کارگردانی منوچهر هادی، «تگزاس ۳» به کارگردانی مسعود اطیابی، «لحظهای و دیگر هیچ» به کارگردانی کاوه قهرمان، «یک بغل دریا» به کارگردانی بهمن کامیار، «جگر زلیخا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، «نوه دختری» به کارگردانی غلامرضا رمضانی، «۳۰۰ دقیقه» به کارگردانی حمید همتی، «سومین روز جهان» به کارگردانی محمدمهدی رسولی، «مسافر» به کارگردانی کاظم راست گفتار، «عروسک» به کارگردانی اصغر یوسفینژاد، «عوضی» به کارگردانی جواد اردکانی، «دومین روز پاییز» به کارگردانی اردلان عاشوری، «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری، «تئوری آلبرت» به کارگردانی مریم سادات رضوی، «لاله کبود» به کارگردانی مهرشاد کارخانی، «امید به تنهایی» به کارگردانی حسین مهکام و «برای مرجان» به کارگردانی حمید زرگرنژاد فیلمهایی هستند که از آغاز سال جدید موفق شدهاند، پروانه ساخت دریافت کنند.
اعداد دارد کارکردش را از دست میدهد
روز اول که گفتند سه نفر به دلیل ابتلا به ویروس کرونا جان باختند همه ایران در بهت فرو رفته بود، اما امروز که اعداد به مرز ۲۰۰ نفر در روز یا بیشتر رسیده، کار را آنقدر رها کردهایم که تصاویر حضور بسیاری از چهرههای شناختهشده عرصه سینما در ایران سر پروژههای خودشان یا دوستانشان دارد منتشر میشود بدون اینکه ماسکی بهصورت داشته باشند یا دستکشی در دست. در این ایام البته این ویروس ناجوانمرد همراه با جانهایی که دارد از ما میستاند، رونق و برکت را هم از سفره مردمان این ملک ربوده و فقر و فشار مالی بسیاری را مجبور کرده، دل به دریای خیابانها بزنند، برای به کف آوردن لقمهای نان. سینما هم یکی از آن صنوفی است که برخلاف باور عمومی بیشتر جمعیت شاغل در آن در بدترین شرایط اقتصادی روزگار میگذرانند. بااینوجود اما در این ایام کم نبودهاند کسانی که بیملاحظه تن خسته و ناتوان سینما در معنای کلیاش را از تیغ طعنههای خودشان بینصیب نگذاشتهاند و هر روز هم در هر فضا و عرصهای که برایشان فراهم میشود، برای تخریب چهره این عرصه در میدان کینه و توهین جولان میدهند. گروه پرجمعیت عوامل پشتصحنه آثار سینمایی در این چند ماه گذشته فشارهای اقتصادی زیادی را تحمل کردهاند؛ حتی گاهی بسیار بیشتر از خیلیها که مدام مینالند؛ آخر فعال سینما بودن خودش به اندازه کافی در این چند ساله به جرمی نابخشودنی تبدیل شده که کسی حاضر نباشد صدای اعتراض یا حتی گلایهات از روزگار را بشنود. کافی است به سراغ ماشین حساب برویم و با یک جمع و تفریق ساده میزان تولیدات سینمایی در این ایام را با دوره مشابه در سال قبل مقایسه کنیم تا دریابیم تعطیلی چندده پروژه سینمایی در این دوران، نان چندصد نفر را آجر کرده است.فرق سینمای ما با سینمای جهان
دراینبین ممکن است خیلیها بگویند وضعیت برای همه جهانیان همین است و همه سینماگرانی که دارند روی این کره خاکی زندگی میکنند با چالشی مشابه ایرانیان مواجه هستند. بین ما و آنان چند تفاوت اصلی وجود دارد. اول اینکه در کشورهای پیشرفته در صنعت سینما از سالها قبل برای چنین روزهایی فکر و برنامهریزیشده و وقتی سخن از بیکاری تعداد زیادی از اعضای صنف به میان میآید، در گام اول صنفی کارا و توانمند وجود دارد که بتواند مشکلات را مدیریت کند. در ایران هم در طول سالهای گذشته افرادی تلاشگر کوشیدهاند تا برای سینما صنفی به تمام معنا را دستوپا کنند، اما شاید خودشان هم اگر امروز به وضع نگاه کنند، بر این نکته صحه خواهند گذاشت که ما برای سینما همچون بقیه عرصههای فرهنگ و هنر در کشورمان صنفی به معنای واقعی کلمه نداریم. از طرف دیگر اصناف فعال در حوزه سینما در کشورهای پیشرفته در این صنعت شرکتهای بزرگ فیلمسازی و دولتهایشان را مجبور کردهاند که از اعضای صنف حمایتهای مختلفی کند. اینجا کدام صنف است که زورش به شرکتهای فیلمسازی و دولت برسد؟ در این چندماهه که کرونا بیخ گلوی هنر و در اینجا سینمای ایران را گرفته و به شکل مداوم دارد فشارش میدهد، از سوی متولیان هنر هفتم در کشورمان چه اقداماتی انجام شده به جز برگزاری جلسهها، نشستها، هماندیشیها و سخنرانیها و حرف و حرف و حرف؟ جلسههای یک در میان و دو در میان ستاد بحران کرونا در سازمان سینمایی هم بعد از اینکه پنج ماه از آغاز بهکارش گذشته، چه راهکار عملی و بهدردبخوری را ارائه داده است؟آغاز دوباره صدور پروانه ساخت
قرار بود همزمان با اوج گرفتن شیوع بیماری کرونا در اواخر سال۹۸ جلسههای شورای پروانه ساخت آثار سینمایی برگزار شود، اما این ویروس آنقدر با سرعت ویرانگری را آغاز کرده بود که تصمیم گرفتند، آن جلسهها را منتفی کنند. البته در آن برهه کاری هم از دست کسی ساخته نبود. سرانجام ۱۱ خردادماه امسال اولین مجوزهای ساخت آثار سینمایی از سوی شورای صدور پروانه صادر شد و کار این شورا به شکل قبلی از سر گرفته شد. بر اساس آمار رسمی از ابتدای سال جاری تا این لحظه با شروع به ساخت ۲۹ فیلمنامه، از سوی شورای پروانه سازمان سینمایی موافقت شده است. در میان کسانی که توانستهاند مجوز آغاز ساخت آثار سینماییشان را دریافت کنند، آدمهایی با سن و سال مختلف و البته تجربههای گوناگون دیده میشوند. هم میشود در این لیست کارگردانهای فیلم اولی را دید و هم چهرههایی که در سینمای امروز نامهای شناختهشدهای بهحساب میآیند.«یدو» به کارگردانی مهدی جعفری، «قلعه» به کارگردانی نیما جاویدی، «بابا سیبیلو» به کارگردانی ادوین خاچیکیان، «بدون همه چیز» به کارگردانی محسن قرایی، «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی، «بازی دراز» به کارگردانی یاسمن نصرتی، «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی، «شیشلیک» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، «تولدت مبارک» به کارگردانی حسن قلیزاده، «شب داخلی دیوار» به کارگردانی وحید جلیلوند، «بعد از اتفاق» به کارگردانی پوریا حیدری اوره، «بچههای هور» به کارگردانی فیاض موسوی، «نیسان» به کارگردانی منوچهر هادی، «تگزاس ۳» به کارگردانی مسعود اطیابی، «لحظهای و دیگر هیچ» به کارگردانی کاوه قهرمان، «یک بغل دریا» به کارگردانی بهمن کامیار، «جگر زلیخا» به کارگردانی مرتضی آتش زمزم، «نوه دختری» به کارگردانی غلامرضا رمضانی، «۳۰۰ دقیقه» به کارگردانی حمید همتی، «سومین روز جهان» به کارگردانی محمدمهدی رسولی، «مسافر» به کارگردانی کاظم راست گفتار، «عروسک» به کارگردانی اصغر یوسفینژاد، «عوضی» به کارگردانی جواد اردکانی، «دومین روز پاییز» به کارگردانی اردلان عاشوری، «خورشید آن ماه» به کارگردانی ستاره اسکندری، «تئوری آلبرت» به کارگردانی مریم سادات رضوی، «لاله کبود» به کارگردانی مهرشاد کارخانی، «امید به تنهایی» به کارگردانی حسین مهکام و «برای مرجان» به کارگردانی حمید زرگرنژاد فیلمهایی هستند که از آغاز سال جدید موفق شدهاند، پروانه ساخت دریافت کنند.