پزشک جمهور برای ایران
رضا صادقیان( روزنامه‌نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2453
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


«همدلی» درگفت‌وگو با دکتر احمد اماني، روان‌درمانگر بررسی می‌کند

پیامدهای پساکرونایی خانواده

همدلی| شيروان ياري- در اين روزهاي کرونايي که ترس و اضطراب بيماري در ذهن و روح خانواده‌ها کمين کرده است و چرخ اقتصاد شمار زيادي از سرپرستان خانوارها را مستقيم و غيرمستقيم تحت تاثير قرار داده است، پديده‌اي نوظهور و جديد به نام خشونت خانوادگي کرونايي از درون خانواده‌ها و از زبان روانشناسان مطرح مي‌شود که اين مسئله اگرچه شماري از رسانه‌ها به آن پرداخته‌اند؛ اما باز هم به دليل چيرگي خبر کرونازدگي در حاشيه قرار مي‌گيرد و کمتر به آن توجه مي‌شود، روزنامه «همدلی» در گفت‌وگو با دکتر «احمد اماني» روان‌درمانگر، پژوهشگر و عضو هيات علمي دانشگاه كردستان اين پديده را کاويده است که در پي مي‌آيد.

در اين روزها که ويروس کوويد19، همان کروناويروس چون نقابي سياه بر زندگي مردم سايه انداخته است، ماجرايي در دل بعضي از خانه‌‎ها و خانواده‌ها جان مي‌گيرد و رنگ و روي زندگي آنها را تغيير مي‌دهد؛ مقوله خشونت خانگي و اختلافات زوجين بيش از گذشته شنيده مي‌شود. ماجرايي که با اعمال قرنطينه و محدوديت‌هاي اعمال‌شده در رفت‌وآمدها بيشتر شده و حداقل رنگ و رخ بيشتري نسبت به قبل نشان مي‌دهد. ماجرايي که تنها به ايران محدود نيست و گزارش‌هاي مختلف در اين حوزه از کشورهاي متعددي به گوش مي‌رسد. تا جايي که علاوه بر پاپ فرانسيس، در یک ماه گذشته حتی دبير کل سازمان ملل هم به اين موضوع واکنش نشان داد و از دولت‌ها خواست تدابير لازمي براي کاهش خشونت عليه زنان و دختران اتخاذ کنند، دليل روانشناسي فعال شدن اين آتشفشان غير فعال درون‌خانوادگي در ايام کرونا ناشي از چيست که امروزه برون‌ريز و فعال شده است؟

خشونت عليه زنان ريشه تاريخي و بنياني عميق در فرهنگ كهن تاريخ مذكر است؛ اما در اين دوران كرونايي يكي از علت‌هاي اساسي خشونت عليه زنان در خانواده تعارض‌ها‌ي كوچك و بزرگ حل نشده در فرايند زندگي است، كه مهارت گفت‌وگو و حل مساله در حل اين تعارضات استفاده نشده و در زير پوست خانواده عفونت كرده و اضطراب و چالش‌هايي كرونايي و ساعت‌ها باهم بودن منجر به فعال شدن اين آتشفشان‌هاي خاموش در رابطه بين فردي و زناشويي شده است كه پيامد آن خشم و خشونت و آزارهاي رواني، فيزيكي و جنسي در خانواده است.

حتي گفته مي‌شود که تمايل به جدايي زوجين در دوران کرونا در مقايسه با دوران زندگي از کرونا افزايش يافته است؛ هم‌چنان که مي‌دانيد در اين روزها خانواده‌ها نيازمند مشاوره بيشتر روانشناسي هستند موضوعي که متاسفانه ستاد ملي مقابله با کرونا در کشور و استان‌ها به آن توجه نمي‌کند تحليل و راهکار شما براي برون‌رفت از اين بحران چيست؟

بله، متاسفانه شواهد و قراين حاکي از اين اتفاق ناگوار تلخ در زير پوست خانواده‌هاست، راه برون‌رفت ابتدا در پيشگيري است و كسب مهارت‌هاي زناشويي و بين فردي است، اما در اين شرايط و اوضاع كرونايي استفاده از خدمات روانشناختي و مشاوره در ابعاد روان‌درماني فردي، گروهي، خانواده درماني و زوج‌درماني است و نهادينه كردن اين مهم كه كمك حرفه‌اي گرفتن فراتر از نصيحت درماني و كلي‌گويي است.

طبق آمارهاي غير رسمي خشونت خانگي شامل مواردي مانند کودک‌آزاري، همسرآزاري، سالمندآزاري و معلول‌آزاري نسبت به گذشته و قبل از ايام کرونا و قرنطينه خانگي تفاوت معناداري داشته است، شماري اين بحث را به تعطيلي کسب و کار و فشار اقتصادي مرتبط مي‌دانند؛ آيا شما به عنوان يک روان‌درمانگر افزايش خشونت عليه کودکان، سالمندان و معلولان را افزون بر پديده همسرآزاري در کردستان را تاييد مي‌کنيد؟

بله، اين خشونت‌ها افزايش داشته است به استناد مراجعین حضوري و تلفني در مراكز مشاوره كه درگير اين چالش‌ها هستند. البته هر زمان انسان در تنش و بحران است در تله اضطراب متناسب با اين شرايط گير مي‌افتد و همين اضطراب و ناامني در شكل‌گيري اختلال در خودنظم بخشي هيجاني و رفتاري و فكري تاثير بسزايي دارد.

شماري از روانشناسان مدام نسبت به پيامد‌هاي پساکرونايي در جامعه هشدار مي‌دهند اين پيامدها از منظر روانشناسي به چند دسته تقسيم مي‌شوند و مسئولان دستگاه‌هاي ذیريط براي حل اين مسئله بايد چه چاره‌اي بينديشند؟

دوران پساكرونايي در سه بعد، انسان‌هاي امروزي را به چالش مي‌كشد، اول بعد آسيب‌هاي درون‌رواني و فردي كه دامن گير انسان‌ها مي‌شود مثل اختلالات اضطرابي، وسواس، افسردگي و حملات وحشت‌زدگي(هراس) و استرس پس از سانحه و اختلال سوگ در مرگ عزيزان ازدست رفته و اضطراب مرگ و ناسازگاري‌هاي رفتاري و فكري و....
در بعد دوم چالش‌هاي خانوادگي و زوجين در ابعاد متعدد آن از قبيل خشم و خشونت در روابط خانواده، دلزدگي زناشويي، فرسودگي زناشويي، سرد مزاجي‌هاي عاطفي، هيجاني و جنسي، طلاق، قهرهاي خانوادگي، افت صميميت در اتمسفر خانواده و.. همچنين چالش‌هاي مربوط به مديريت اقتصادي و درآمدي خانواده و در بعد سوم چالش‌هاي اجتماعي است كه اين حيطه و بيشتر ضروري است دوستان جامعه‌شناس تحليل كنند كه بدون شك از واژه فاصله اجتماعي نقدها وجود دارد تا ساير آسيب‌هاي اجتماعي كه جامعه دامنگير آن شده و مي‌شود. راه‌حل هم شكل گيري تيم‌هاي تخصصي ملي و منطقه‌اي و ارائه راه‌حل‌هاي مبتني بر پژوهش‌محوري است، البته توجه به بعد روانشناسي، اجتماعي و فرهنگي در تبيين راه‌حل‌ها الزامي است.

يکي از مواردي که موجب ناامني روحي-رواني فرزندان و حتي والدين در خانواده‌ها شده بحث استمرار آموزش آنلاين مجازي شبکه شاد است که شما در محافل دانشگاهي و سمينارها با تحليل اين موضوع به عواقب اين نوع برنامه‌ريزي آموزشي در آینده امنیت روانی دانش‌آموزان هشدار داده‌ايد، معايب اين نوع آموزش از منظر روانشناختي چيست و مسئولان وزارت آموزش و پرورش در فرايند تصميم‌گيري به چه مولفه‌هایي از علم روانشناسي/ اجتماعي بايد در تدوین و تبیین استراتژی این نوع - آموزش- در ایام کرونا توجه مي‌کردند؟

هميشه در ارائه هر برنامه‌اي بايد به ساختار آن توجه كرد و به گفته بزرگان «رگ به ريشه است» دانش‌آموزان ما قرباني ضعف زيرساختي شدند و البته كرونا هم ضرب‌الاجلي آمده ولي اين خطاهاي مديريتي كلان جامعه و منطقه را نبايد لاپوشاني كند. عدالت آموزشي در اين ايام آموزش‌هاي مجازي بسيار خود را نشان داد كه ما در يك فرهنگ اسلامي و انساني و نگاه عدالت‌محور ديني، چه فاصله‌ها داريم، خود اين ارزش‌ها هرچند در گفت‌وگوها و سخنراني‌ها زياد تكرارش مي‌كنيم.
شايد حضور دانش‌آموزي با پديده خودزني بعد از قطع آزمون در وسط امتحان تنها و تنها نمونه‌اي كوچك بود كه خانواده‌اي درمانده و آشفته به مركز مشاوره ما پناه آورده بودند. تنش به سيستم خانواده، اضطراب‌هاي شديد فردي در دانش‌آموزان، اختلال اضطراب امتحان، بي‌انگيزگي تحصيلي، شتابندگي در سبك زندگي، شكل‌گيري تيك‌هاي عصبي در دانش‌آموزان، نامتعادل شدن سيستم خانواده، رشد انزوا و تنهايي و... چالش‌هاي اقتصادي در شارژهاي اينترنتي همه و همه از آسيب‌هاي آموزش مجازي بودند؛ چون ما در يك فرايند شتاب‌زده در اين بازي آموزشي افتاديم و مرتب آزمايش و خطا مي‌كرديم دانش‌آموزان و خانواده‌ها قرباني اين شتاب و ضعف ساختار و بي‎‌برنامگي مي‌شدند. ضروري است بزرگان قوم پشت اين چراغ قرمز بايستند كه:براي كي، و چگونه و تحت چه مقتضيات مكاني و زماني و زيرساختي برنامه‌ريزي مي‌كنند؟! و در هر برنامه‌اي كه واقعي و چه مجازي ضروري است توجه كنند كه اين برنامه براي انسان است و انسان موجودي مولتي فاكتور:زيستي، رواني، اجتماعي، معنوي و حتي اسطوره‌اي است و در هر برنامه اين ابعاد بايد به‌صورت كارشناسي شده مدنظر قرار داده شود.