روشنفکری مدنی
مسعد سلیتی (وکیل پایه یک دادگستری)روشنفکری مدنی جریان فکری، فرهنگی، مدنی منطبق باروح زمانه و جهتگیری اجتماعی و فرهنگی این دوره ایران که برمبنای آموزههای حقوق بشر و شهروندی و آزادیهای بنیادین است تا با نشر و ترویج این مفاهیم چشمانداز و دریچهای جدید را بر روی شهروندان ایرانی بگشاید. این روشنفکری با اندیشه انتقادی، پژوهشی و تحلیلی بشری با واقعیات جامعه منطبق است و باهدف ارائه راهکارهایی برای رفع و حل مشکلات و بحرانها و بهبود در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، قانونگذاری و مدیریتی ایران کنشگری میکند.
روشنفکری مدنی، جریان مدنی همسو با اوضاع عمومی فرهنگی، فکری، اخلاقی، معنوی و سیاسی ایران ایدهها و رؤیاهای شهروندان برای دستیابی به ایرانی جدید و فراگیر را مدنظر دارد. این جریان بر سه پی روشنفکرمدنی، جامعه مدنی و گروههای حاشیهای تشکیلشده است که روشنفکرمدنی از یکسو با طبقه متوسط و جامعه مدنی و از سوی دیگر با زبان عامیانه با گروههای حاشیهای پیوند برقرار کرده و با مطالبات و نیازهای آنها سخن میگوید تا با ارائه استراتژیهایی آنها را در فرایندهای اجتماعی _سیاسی، تصمیم سازی و تصمیمگیری و قانونگذاری مشارکت دهد. این روشنفکری صدای مستقلی که خواهان تحقق حقوق و آزادیها، قانونمداری، عدالت، برابری، صلح پایدار و همزیستی جهانی عادلانه و پذیرش نظام بینالمللی موجود و تعامل با آن، قانون اساسی برمبنای حقوق بشر و شهروندی، انتخابات آزاد و عادلانه، انتخاب و انتصاب مقامات و مدیران از شهروندان توسعهیافته، تحقق هویت شهروندی و حقوق زنان، پرورش شهروندان توسعهیافته، رفاه اقتصادی و معیشتی، جامعهای سالم و محیط زیستی پاک و حفاظتشده است.
در این بازه زمانی دوباره مسئولیت روشنفکر اولویت خود را به دست آورد، اما این بار روشنفکرمدنی با دریافت وضعیت فکری، سیاسی، اجتماعی و فراوردههای فرهنگی این دوران برخلاف روشنفکر سنتی در پیوند با جامعه مدنی و گروههای حاشیهای اعم از زنان، کارگران، بیکاران، اقوام، اقلیتهای مذهبی، اقشار کمدرآمد و حاشیهنشین، معلمان و دانشجویان در انتقال دموکراتیک، تحقق آزادیها و حقوق بشر و شهروندی نقش حیاتی ایفا میکند، بنابراین روشنفکرمدنی که درگیر مسئولیتهای اجتماعی شده با تواناییهای که در بیان حقایق و نابرابریها و تقویت عملکرد جامعه مدنی دارد با پدیدآوردن جریان روشنفکری مدنی نقش مهمی در کسب منافع گروههای به حاشیه راندهشده و اصلاح و کارآمدی ساختارهای قدرت و بهبود وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهروندان ادا میکند.
روشنفکرمدنی، صلحطلب که رؤیای ایرانی جدید را مدنظر دارد، رؤیای که با شور و شوق توصیف میکند و خواهان تغییر ایران به آن است، وی به رؤیای اینچنین کشوری وفادار و برای تغییر مسالمتآمیز و بهبود اوضاع جامعه در حوزههای مختلف حقوق و آزادیها کنش و آیندهای بهتر را برای شهروندان ایرانی تصویرسازی میکند و با رهاسازی شهروندان طبقات متوسط و پایین از زندگی روزمره برای داشتن آیندهای بهتر انگیزه ایجاد و آنها را بهسوی هدفی والا که همانا دستیابی به مطالبات و خواستهها، ارتقای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و تحقق دولت مدنی هدایت میکند که برای این امر بهصورت آگاهانه آموزشی خاصی را بهمنظور کسب هژمونی اعمال تا در بین شهروندان تثبیت کند.
روشنفکرمدنی وجدان بیدار متعهد به گروههای حاشیهای و جامعه مدنی است که روشنگری و توانایی فکری خود را در اختیار جامعه مدنی و شهروندان پویا قرار داده تا در پیوند با طبقه پایین جامعه ایرانی با پاشیدن بذر اندیشه و آگاهی بر محور شناساندن و ارتقای آگاهی شهروندان ایرانی از حقوق بشر و شهروندی و راهکارهای استیفا، رعایت، تضمین و اجرای این حقوق و جلوگیری از تعدی به ارزشهای انسانی و نابرابریها با ترتیبات و استراتژیهایی باعث خواهد شد که جامعه مدنی و گروههای حاشیهای برای برآورده کردن خواستههایشان اقدامات مثبت ضروری را با دسترسی به منابع سرمایه اجتماعی _فرهنگی یا امکانات سیاسی قادر میسازد. روشنفکرمدنی شهروندباوری که اندیشهها و ایدهها را برخلاف روشنفکران سنتی نه برمبنای پیش ذهنیتها و یـا تعـصبات و وابستگیهای قـومی، نژادی یا دینی و مذهبی بلکه با واقعبینی و انصاف علمی و همسو باروح زمانه، استقلال فکری و سیاسی، دلیری و پیشگامی مطرح و همه شهروندان ایرانی را صرفاً بهعنوان انسان و فارغ از تمام ویژگیهای جنسیتی، نژادی، دینی، قومیتی، زبانی و عقیده سیاسی دارای مجموعهای از حقوق بشر و شهروندی یکسان اعم از حقوق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و زبانی دانسته که باوری به برابری حقوق زنان و مردان داشته و برای دستیابی به این حقوق و توانمندسازی گروههای حاشیهای بااتصال سهجانبه روشنگری (فعالیت عقلانی)، فرمان مدنی (اقدامات مثبت) و سازواری مدنی (مشارکت اجتماعی) کنش فکری، آگاهی بخشی و راهگشایی نموده و برای دستیابی به موفقیت نهایی در عملکرد که همانا هژمونیک کردن گفتمان جریان روشنفکرمدنی فعالیت میکند. روشنفکرمدنی، تکثرگرا با سه عنصر روشنگری، فرمان مدنی و سازواری مدنی در پیوند میان جامعه مدنی و گروههای حاشیهای و ارتباط با شهروندان محلی تأثیرگذار برای ایجاد هژمونی فکری جریان روشنفکری از طریق فعالیتهای علمی مثل سمینارها، جلسات گفتمان عمومی، کلاسهای مدنی، ارائه سخنرانیهای عمومی از یکسوی و فعالیتهای کاربردی اجتماعی، ارتباط با فعالان مدنی و گروههای حاشیهای، گفتگوهای اجتماعی، مشارکت در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، مشارکت در رسانههای اجتماعی محدودیتهای «نظریه» و «عمل» را حل کرده و منطبق باروح زمانه هویت شهروندی را بهعنوان هویت ملی تولید و فرهنگ عمومی را بهسوی تأثیرگذاری و مشارکت گروههای حاشیهای و جامعه مدنی در فرایندهای تصمیمگیری سوق دهد. روشنفکری مدنی که با سه بنیان روشنفکرمدنی، جامعه مدنی و گروههای حاشیهای و فرودست از یکسو و اتصال سهجانبه روشنگری روشنفکرمدنی و اقدامات مثبت فعالان مدنی و سازواری مدنی کنشگران گروههای حاشیهای و جامعه مدنی از سوی دیگر بهمنظور هژمونیک کردن گفتمان خود استراتژیهایی را طراحی میکند که این امر روشنفکری مدنی را که خواهان دستیابی به دولت مدنی با معیارهایی پنجگانه نمایندگی اراده شهروندان، قانونمداری، تضمین حقوق و آزادیها، هویت شهروندی و تعهد به دموکراسی و انتقال مسالمتآمیز قدرت است را در هماوردی با جریانهای اصلی در ایران قرار میدهد. گسترش ایده روشنفکری مدنی برای هژمونیک کردن این گفتمان در سطح ملی باید اولویت روشنفکران، نخبگان، فعالان مدنی _ حقوق بشر و شهروندی _محیطزیست و کنشگران گروههای حاشیهای اعم از زنان، کارگران، بیکاران، اقشار کمدرآمد و تهیدست و آسیبپذیر، معلمان، دانشجویان، اقوام و اقلیتهای مذهبی باشد تا این جریان همسو باروح زمانه مترقی که مطالبات و خواستهها، آرزوها و رؤیاهای آنها در آن نهفته است را از حاشیه به متن منتقل کنند و دولت مدنی حقوقی جریان سوم شهروندی را محقق نماید.
روشنفکری مدنی، جریان مدنی همسو با اوضاع عمومی فرهنگی، فکری، اخلاقی، معنوی و سیاسی ایران ایدهها و رؤیاهای شهروندان برای دستیابی به ایرانی جدید و فراگیر را مدنظر دارد. این جریان بر سه پی روشنفکرمدنی، جامعه مدنی و گروههای حاشیهای تشکیلشده است که روشنفکرمدنی از یکسو با طبقه متوسط و جامعه مدنی و از سوی دیگر با زبان عامیانه با گروههای حاشیهای پیوند برقرار کرده و با مطالبات و نیازهای آنها سخن میگوید تا با ارائه استراتژیهایی آنها را در فرایندهای اجتماعی _سیاسی، تصمیم سازی و تصمیمگیری و قانونگذاری مشارکت دهد. این روشنفکری صدای مستقلی که خواهان تحقق حقوق و آزادیها، قانونمداری، عدالت، برابری، صلح پایدار و همزیستی جهانی عادلانه و پذیرش نظام بینالمللی موجود و تعامل با آن، قانون اساسی برمبنای حقوق بشر و شهروندی، انتخابات آزاد و عادلانه، انتخاب و انتصاب مقامات و مدیران از شهروندان توسعهیافته، تحقق هویت شهروندی و حقوق زنان، پرورش شهروندان توسعهیافته، رفاه اقتصادی و معیشتی، جامعهای سالم و محیط زیستی پاک و حفاظتشده است.
در این بازه زمانی دوباره مسئولیت روشنفکر اولویت خود را به دست آورد، اما این بار روشنفکرمدنی با دریافت وضعیت فکری، سیاسی، اجتماعی و فراوردههای فرهنگی این دوران برخلاف روشنفکر سنتی در پیوند با جامعه مدنی و گروههای حاشیهای اعم از زنان، کارگران، بیکاران، اقوام، اقلیتهای مذهبی، اقشار کمدرآمد و حاشیهنشین، معلمان و دانشجویان در انتقال دموکراتیک، تحقق آزادیها و حقوق بشر و شهروندی نقش حیاتی ایفا میکند، بنابراین روشنفکرمدنی که درگیر مسئولیتهای اجتماعی شده با تواناییهای که در بیان حقایق و نابرابریها و تقویت عملکرد جامعه مدنی دارد با پدیدآوردن جریان روشنفکری مدنی نقش مهمی در کسب منافع گروههای به حاشیه راندهشده و اصلاح و کارآمدی ساختارهای قدرت و بهبود وضعیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شهروندان ادا میکند.
روشنفکرمدنی، صلحطلب که رؤیای ایرانی جدید را مدنظر دارد، رؤیای که با شور و شوق توصیف میکند و خواهان تغییر ایران به آن است، وی به رؤیای اینچنین کشوری وفادار و برای تغییر مسالمتآمیز و بهبود اوضاع جامعه در حوزههای مختلف حقوق و آزادیها کنش و آیندهای بهتر را برای شهروندان ایرانی تصویرسازی میکند و با رهاسازی شهروندان طبقات متوسط و پایین از زندگی روزمره برای داشتن آیندهای بهتر انگیزه ایجاد و آنها را بهسوی هدفی والا که همانا دستیابی به مطالبات و خواستهها، ارتقای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و تحقق دولت مدنی هدایت میکند که برای این امر بهصورت آگاهانه آموزشی خاصی را بهمنظور کسب هژمونی اعمال تا در بین شهروندان تثبیت کند.
روشنفکرمدنی وجدان بیدار متعهد به گروههای حاشیهای و جامعه مدنی است که روشنگری و توانایی فکری خود را در اختیار جامعه مدنی و شهروندان پویا قرار داده تا در پیوند با طبقه پایین جامعه ایرانی با پاشیدن بذر اندیشه و آگاهی بر محور شناساندن و ارتقای آگاهی شهروندان ایرانی از حقوق بشر و شهروندی و راهکارهای استیفا، رعایت، تضمین و اجرای این حقوق و جلوگیری از تعدی به ارزشهای انسانی و نابرابریها با ترتیبات و استراتژیهایی باعث خواهد شد که جامعه مدنی و گروههای حاشیهای برای برآورده کردن خواستههایشان اقدامات مثبت ضروری را با دسترسی به منابع سرمایه اجتماعی _فرهنگی یا امکانات سیاسی قادر میسازد. روشنفکرمدنی شهروندباوری که اندیشهها و ایدهها را برخلاف روشنفکران سنتی نه برمبنای پیش ذهنیتها و یـا تعـصبات و وابستگیهای قـومی، نژادی یا دینی و مذهبی بلکه با واقعبینی و انصاف علمی و همسو باروح زمانه، استقلال فکری و سیاسی، دلیری و پیشگامی مطرح و همه شهروندان ایرانی را صرفاً بهعنوان انسان و فارغ از تمام ویژگیهای جنسیتی، نژادی، دینی، قومیتی، زبانی و عقیده سیاسی دارای مجموعهای از حقوق بشر و شهروندی یکسان اعم از حقوق سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، قضایی و زبانی دانسته که باوری به برابری حقوق زنان و مردان داشته و برای دستیابی به این حقوق و توانمندسازی گروههای حاشیهای بااتصال سهجانبه روشنگری (فعالیت عقلانی)، فرمان مدنی (اقدامات مثبت) و سازواری مدنی (مشارکت اجتماعی) کنش فکری، آگاهی بخشی و راهگشایی نموده و برای دستیابی به موفقیت نهایی در عملکرد که همانا هژمونیک کردن گفتمان جریان روشنفکرمدنی فعالیت میکند. روشنفکرمدنی، تکثرگرا با سه عنصر روشنگری، فرمان مدنی و سازواری مدنی در پیوند میان جامعه مدنی و گروههای حاشیهای و ارتباط با شهروندان محلی تأثیرگذار برای ایجاد هژمونی فکری جریان روشنفکری از طریق فعالیتهای علمی مثل سمینارها، جلسات گفتمان عمومی، کلاسهای مدنی، ارائه سخنرانیهای عمومی از یکسوی و فعالیتهای کاربردی اجتماعی، ارتباط با فعالان مدنی و گروههای حاشیهای، گفتگوهای اجتماعی، مشارکت در حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، مشارکت در رسانههای اجتماعی محدودیتهای «نظریه» و «عمل» را حل کرده و منطبق باروح زمانه هویت شهروندی را بهعنوان هویت ملی تولید و فرهنگ عمومی را بهسوی تأثیرگذاری و مشارکت گروههای حاشیهای و جامعه مدنی در فرایندهای تصمیمگیری سوق دهد. روشنفکری مدنی که با سه بنیان روشنفکرمدنی، جامعه مدنی و گروههای حاشیهای و فرودست از یکسو و اتصال سهجانبه روشنگری روشنفکرمدنی و اقدامات مثبت فعالان مدنی و سازواری مدنی کنشگران گروههای حاشیهای و جامعه مدنی از سوی دیگر بهمنظور هژمونیک کردن گفتمان خود استراتژیهایی را طراحی میکند که این امر روشنفکری مدنی را که خواهان دستیابی به دولت مدنی با معیارهایی پنجگانه نمایندگی اراده شهروندان، قانونمداری، تضمین حقوق و آزادیها، هویت شهروندی و تعهد به دموکراسی و انتقال مسالمتآمیز قدرت است را در هماوردی با جریانهای اصلی در ایران قرار میدهد. گسترش ایده روشنفکری مدنی برای هژمونیک کردن این گفتمان در سطح ملی باید اولویت روشنفکران، نخبگان، فعالان مدنی _ حقوق بشر و شهروندی _محیطزیست و کنشگران گروههای حاشیهای اعم از زنان، کارگران، بیکاران، اقشار کمدرآمد و تهیدست و آسیبپذیر، معلمان، دانشجویان، اقوام و اقلیتهای مذهبی باشد تا این جریان همسو باروح زمانه مترقی که مطالبات و خواستهها، آرزوها و رؤیاهای آنها در آن نهفته است را از حاشیه به متن منتقل کنند و دولت مدنی حقوقی جریان سوم شهروندی را محقق نماید.