مجازستان

 ‏هفته پیش ماشین لباسشویی وسط لباس شستن خاموش شد زنگ زدیم به تعمیر کار اومد گفت بردش سوخته ۴تومن خرجشه باید از تهران ارسال کنن چند روز طول میکشه‌، امروز موقع طی کشیدن آشپزخونه چشمم خورد به محافظ برق ماشین دیدم چراغاش خاموشه، پریز ماشین رو جدا کردم ازش، مستقیم زدم به برق روشن شد.(گوپی)

============
 با دوستِ دوستم رفتیم کافه نشستیم ۱-۲ساعت، به اجدادم قسم پسره از اول تا آخری که خداحافظی کردیم با ما انگلیسی حرف زد!نمی‌دونم چرا روم نشد ازش بپرسم چرا!؟خب مرد اینجا که ایرانه، ما هم که ایرانی‌ایم، فارسیمون هم خوبه،انگلیسی حرف زدنت چی بود دیگه!؟(نگار)

===========
 همیشه می‌رفتیم بیرون غذا بخوریم چون می‌دونستم سرکار نمیره من حساب میکردم، هر چی هم که میموند پک میکردم میاوردم خونه،تا اینکه بالاخره سرکار رفت و اولین بار قرار شد حساب کنه و طبق معمول من ظرف خواستم که بقیه غذارو بردارم، برگشت گفت ببین بازم زیادی سفارش دادی کلیش موند، اگر قرار باشه من حساب کنم جوری سفارش بده که چیزی نمونه همیشه اینجوری ولخرجی میکنی!!!(مامان صوفی)

=============
 یادش بخیر زمانیکه دوست بودیم براش زرشک پلو درست کردم بردم محل کارش کلی تشکر کرد و الان بعد از ۱۱سال میگه یادته مرغ آوردی؟مرغش نپخته بود پیازش کم بود پُر ملات نبود ولی الان جون میدم واسه زرشک پلوهات.اون موقع زیاد آشپزیم خوب نبود می‌دونستم گند زدم.مرسی که نزدی تو ذوقم.(Bahar)