بیانیه‌های بازنده و برنده انتخابات 1403
فروزان آصف‌نخعی (روزنامه نگار)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2452
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


به بهانه زادروز نوپرداز عرصه سنتورنوازی ایران‌زمین؛ استاد «اردوان کامکار»

هنرمندی نوگرا که سنت را به یاری طلبید

همدلی|  علی فراهانی| در دنیای آهنگ‌های پرمخاطب و دنیای نت‌های تکراری و محاسبه شده، عبور از راه باریک، فراموش شده، پرخطر و بی عابرِ آفرینش و نوآوری، کاری بس سخت و دشوار است. اما آنکه بر آن راه گام می گذارد رفته رفته «ریزدانه های الماس» را در این مسیر سخت باز می یابد.
در دنیای تک آهنگ‌های پر تیراژ، پر هیاهو و بی‌مایه‌ی صنعت سرگرمی، حرفی نو زدن، سرکشی و طغیان روحی ژرف‌اندیش را می‌طلبد که از ورای عادت‌های معمول و مالوف و فهم‌های رایج بگذرد و تمام توانش را بگذارد تا بر بلندای ساختارهای گذشته عمارتی نو را پی افکند. عمارتی نه در خدمت تولید و گیشه و بازار که در جهت احیاء و زنده کردن فرهنگ، هنر و خِردِ گذشتگان.
خِرد ابزاری عصر حاضر، هر محصول فرهنگی را چون کالا، تولید می‌کند وانسان تحت تأثیر رسانه‌های همگانی امکان تمیز میان بخرد و نابخرد را از دست می‌دهد و توده‌ای از آثار مردم پسند در بازارهای هنری تولید می‌شود که ذهن مخاطب را در اختیار می‌گیرد و جایی برای تعقل، خلاقیت، تخیل و بازآفرینی نمی‌گذارد. بدین‌ترتیب اندیشه و اندیشه‌ورزی به کلی از ذهن انسان پاک می‌شود. اما لذت و شگفتی در آنجاست که اندیشه‌ی مستقلی رخ می‌نماید و با محتوایی معنادار و فرم تغییر شکل‌یافته‌ی برتری‌جوی، بنایی تازه در هنر پیشرو پی می‌نهد. بنایی با شاخصه‌های زیبایی‌شناسانه‌ی باوقار و آن اثر خلاقانه انگار که تاجی بر «تارک سپیده» باشد، می‌درخشد.
هر اثر هنری دون‌مایه به‌جای اینکه خود را در معرض قضاوت قرار دهد همیشه بر یکسانی و تکرار پای می‌فشارد و در پناه  شباهت خود با آثار دیگران پنهان می‌شود، اما اثر پیشرو، اثری زاییده ذهن خالق خلاق، خود را میان امواج پر تلاطم شکست احتمالی پرتاب می‌کند.
اردوان کامکار همان خالق خلاق است. خالقی که از شکست نمی‌هراسد. خالقی که میراث گذشتگانش را کاویده در آن غور خورده جستجو کرده، پیدا و پنهانش را درک کرده و سرانجام دست به تغییر و ابداع زده است. او موسیقی ایرانی را به تمامی درک کرده، سالها آن را آموخته و سپس توانسته معایب و کژی‌هایش را بازشناخته و دست به تعمیر، اصلاح و سرانجام ابداع بزند.
اگر این درک و اشراف از موسیقی ایرانی نبود، شاید هرگز نمی‌توانست به ملودی‌پردازی و نوازندگی در آن فضا بپردازد و هم چون بسیاری از دیگران به دام تکرار می‌افتاد. اما او از این دام برجهید . و بر«فراز باد» ، آن باد موافق همیشگی به پرواز درآمد. او سنتورنوازی نوین را بر ستون‌هایی که پیشنیان ساخته بودند استوار کرد. آن سنت به جا مانده را انکار نکرد بلکه شناخت و سپس اصولش را به چالش و بر خرابی‌هایش دست مرمت کشید.
او هنرمندی است نوگرا که سنت را به یاری طلبیده است و به کاستی‌هایی که در شیوه‌هاي سنتورنوازی بود اندیشید و راهی نو ارائه داد. وی بیشتر از اسلافش به «ذات نوازندگی» پرداخت و بر تکنیک‌های آن افزود. پیش از آن پذیرفته بودند که در هنگام نواختن ساز سنتور، یک دست قوی‌تر باشد و پر مایه‌تر و همان دست بود که ملودی را پیش می‌برد. اردوان کامکار به همگونی قدرت در هر دو دست اشاره کرد و پس از آن چنین تکنیکی را آموزش داد و همچنین شیوه‌های نوین دیگری را پایه‌گذاری کرد.
حرکات موازی و کنترپوانتیک دست راست و چپ بطور همزمان و اجرای سریع نت‌ها با حفظ شفافیت از آن دست بودند. هم چنین دگرگونی‌هایی نیز در نواختن آرپژ، در اجرای پاساژهای پیچیده و ارائه خطوط ملودیک کنترپوانتیک به طور همزمان و در نهایت اجرا به شیوه‌ی پلی‌فونیک و چند صدایی و جفت مضراب‌زنی‌های مختلف را بدعت نهاد.
اردوان کامکار، متأثر از دانش موسیقی غربی کوک‌های غیرمتعارف برای سنتورنوازی را پیشنهاد داد و با اجرای نت‌های مختلف و مدولاسیون‌های ملودیک و اجرای همزمان مقام‌ها و گام‌های گوناگون به افق‌های تازه‌تری در نوازندگی سنتور دست پیدا کرد. چنین تغییراتی امکان تجربیات جدید را برای دیگرآهنگسازان و نوازندگان موسیقی فراهم آورد. اردوان کامکار با موسیقی خیال‌انگیز، جادویی و بسیار گوش‌نواز شیوه‌ی نوینی را در نوازندگی سنتور معاصر پدید آوردکه پیش از آن در موسیقی دستگاهی و محلی ایران دیده نشده بود و با استفاده از نغمه‌های موسیقی ایرانی و موسیقی محلی کردی تحولی اساسی درشیوه‌ی سنتورنوازی معاصر ایران پدید آورد. قصه اما اینجا به پایان نرسید او هر آنچه آموخته بود را به هنرجویانش آموخت و همچنان می‌آموزدتا جهانِ سیالِ زایش هنری به ابتذال رکود و سکون نیافتد.
او دل به «دریا» زد تا «ماهی برای سال نو»  صید کند. چنین هنرمندانی‌اند که دل به دریای متلاطم خلق و ابداع می‌زنند با آنکه می‌دانند گاه این دریا با موج‌های سهمگینش می‌تواند هنرمندِ دگراندیش را به ورطه‌ی فراموشی و طردشدگی بکشاند. آرزومند آنیم تا هنرمندانی اینچنین جهان را هماره نو و تازه‌تر کنند و در مقابله با صنعتِ فرهنگ، هنر وارسته را جان تازه ای بخشند.
انتشار آلبوم دریا و شنیدن صدای سازش در این آلبوم شگفت زده ومتحیرم کرد و این شگفتی وتحیر هم چنان با شنیدن سایر آثارش برایم ادامه‌دار شده است. صدای سازش در گوش ما می‌پیچد ودر جانمان می‌تند. با هریک از قطعاتش زیسته‌ایم و خاطراتی که صدای سازش برایمان ساخته است را غنیمتی ارزشمند می‌دانیم. او باید باشد که چرا که با بودنش بسیاری جرأت بودن پیدا می‌کنند. او یادمان داد چگونه می‌شود موسیقی را به شکل دیگری اجرا کرد و شنید و به نظرم او یکی از سرسخت ترین و ضد ابتذال‌ترین موزیسین‌های عصر حاضر است. حاصل کارنامه‌ی هنری وی درخشان و پربار است و کمتر کسی چنین دستاوردی داشته و خلق چنین آثار و بدست آوردن چنین بیانی در موسیقی ما، حاصل عمر و تلاش چندین موزیسین سخت کوش و پرتلاش است. او ترکیبی است ساخته شده از استعداد و سخت‌کوشی. او پلی است میان چند فرهنگ، بین فرهنگ و هنر ایران و جهان نو و او این فرصت را غنیمت شمرده وکنسرت‌های زیادی را در ایران و سایر کشورهای جهان برگزار نموده است. تکنیک و نوازندگی‌اش سرآمد است و در عین حال مرام پاک و خلق و خوی بی‌حاشیه وی نیز علاوه بر چیره‌دستی در نوازندگی، دلیلی دیگر بوده که در جمع بزرگان موسیقی بماند. اردوان کامکار با آثارش در جانمان تنیده و رخنه کرده است و با پرورش شاگردانی موفق، به نحو شگفت‌انگیزی در جامعه‌ی موسیقی در حال تکثیر شدن است و در دوره‌ی کنونی بیش از هر زمان دیگری شنیده می‌شود چه مخاطبش باشیم و چه نباشیم، نمی‌توان تأثیرش را بر موسیقی ایرانی نادیده بگیریم و او «همان صدایی است که همیشه می ماند».