دست هیچ پلیسی به همدلی انسان نمیرسد
فضلاله یاری (روزنامهنگار)جهان با همه زشتیهایش، میتواند جای زیبایی باشد. با آنکه حکومتها زانویشان را بر گلوی شهروندان درجه دوم و سوم میگذارند و میفشارند تا جان دهند یا حدود حکومت را با گوشت و پوست و استخوان احساس کنند؛ با آنکه هنوز کودکان به جای بازی، در کورهپزخانهها کار میکنند؛ با آن که دختران و زنان در همه جای جهان، هدف انواع تعرض و تجاوز و قتل و جنایت قرار میگیرند؛ با آن که هنوز کارگرانی به رسم دوران بردهداری استثمار میشوند و گاه از سر شرمندگی در برابر فرزندان، مرگ را به دستهای خالی از نان، ترجیح میدهند.
با همه این تلخیها هر کس میتواند در جهان خودش گلدانی از زیبایی داشته باشد؛ اگر حکومتها و پلیسهایشان، جنایتکاران و باندبازان وکارفرمایان بگذارند. همه ستمدیدگان جهان حداقل میتوانند که دردهایشان را با هم قسمت کنند که سهم هرکسی کمتر شود. هراندازه غم کم شود، احتمال آنکه جایش را شادی و همدلی بگیرد، بسیار است.
در مکزیک نوجوان فوتبالیستی با گلوله پلیس کشته میشود، دوستانش اما از قدرت حرکتهای نمادین غافل نمیشوند. تابوتش را در زمین بازی میگذارند و جلوی دروازهای و با توپ به تابوت دوستشان شوت میزنند، توپ به تابوت میخورد و راهی دروازه میشود.
او اگرچه نیست، اما هنوز میتواند گل بزند، بعد همه بازیکنان بر سر تابوتاش میریزند و چنان که در زمین فوتبال بر سر زننده گل میریزند و شادی میکنند. شادیای که اگرچه غم بسیاری در آن مستتر است، اما هم یاد دوست در آن است و هم همدلی دوستان.
دست هیچ حکومت و هیچ پلیسی به همدلی انسانها نمیرسد. نمیتوانند آن را فیلتر کنند و نه قادرند که ضبطاش کنند.
نه میتوانند سهمیه بندیاش کنند و نه سانسور را در آن راهی هست. ستمدیدگان هم برای خودشان قدرتهایی دارند.
منبع: اینستاگرام نویسنده
با همه این تلخیها هر کس میتواند در جهان خودش گلدانی از زیبایی داشته باشد؛ اگر حکومتها و پلیسهایشان، جنایتکاران و باندبازان وکارفرمایان بگذارند. همه ستمدیدگان جهان حداقل میتوانند که دردهایشان را با هم قسمت کنند که سهم هرکسی کمتر شود. هراندازه غم کم شود، احتمال آنکه جایش را شادی و همدلی بگیرد، بسیار است.
در مکزیک نوجوان فوتبالیستی با گلوله پلیس کشته میشود، دوستانش اما از قدرت حرکتهای نمادین غافل نمیشوند. تابوتش را در زمین بازی میگذارند و جلوی دروازهای و با توپ به تابوت دوستشان شوت میزنند، توپ به تابوت میخورد و راهی دروازه میشود.
او اگرچه نیست، اما هنوز میتواند گل بزند، بعد همه بازیکنان بر سر تابوتاش میریزند و چنان که در زمین فوتبال بر سر زننده گل میریزند و شادی میکنند. شادیای که اگرچه غم بسیاری در آن مستتر است، اما هم یاد دوست در آن است و هم همدلی دوستان.
دست هیچ حکومت و هیچ پلیسی به همدلی انسانها نمیرسد. نمیتوانند آن را فیلتر کنند و نه قادرند که ضبطاش کنند.
نه میتوانند سهمیه بندیاش کنند و نه سانسور را در آن راهی هست. ستمدیدگان هم برای خودشان قدرتهایی دارند.
منبع: اینستاگرام نویسنده