پدر! مادر! ما متهمیم!
حسن دادخواه (فعال مدنی)
۱- صفحه اول

۲- سیاست

۳- اقتصاد

۴- جامعه
۵- ویژه شهرستان
۶- فرهنگ و هنر
۷- ورزش
۸- صفحه آخر

2450
جهت اشتراک در روزنامه همدلی ایمیل خود را ثبت فرمائید


دعاوي خانوادگي؛ كلاف سردرگم

محمدعلی اخوت (حقوقدان)

 يكي از مشکلات جامعه ايراني، دعاوي خانوادگي است كه اغلب آمار آنها در دعواي بين زنان و شوهران تبلور پيدا كرده است. اين تنش‌های ايجاد شده بين ايشان از دير باز وجود داشته با علت‌ها‌‌‌‌‌ی  فراوان كه بررسي اجتماعي و فرهنگي آن از اين مقال بيرون است. اما اخيرا تعداد آن فروني گرفته است؛ بطوري كه به‌گزارش “عصر ايران”: بررسي داده‌های مرکز آمار ایران نشان می‌دهد که سال گذشته ۲۰۴ هزار و ۳۰۴ طلاق در کشور به ثبت رسید. از این میان، حدود ۱۲ هزار طلاق، عمر رابطه کمتر از یک سال و بیش از ۵۳ هزار مورد هم عمر رابطه یک تا پنج ساله داشتند. چنين به‌نظر مي رسدافزايش آمار طلاق‌ها مي‌تواند به انگيزه مسايل اقتصادي باشد بطوريكه رابطه معناداري بين افزايش اين پديده اقتصادي وتورم افسار گسيخته وجود دارد. براي نمونه دختر و پسري عقد زناشويي بسته اند دو سال است تلاش مي‌كنند سر پناهي براي شروع زندگي مشترك فراهم كنند. بخاطر بالارفتن هرساله اجاره‌ها نمي‌توانند و كارشان به جدايي مي‌كشد.همينطور است براي تهيه اثاثيه، تربيت و نگه‌داري فرزند مشترك و ده‌ها دليل ديگر.
خب تصميم به جدایی چيز است و به‌عمل در آوردن آن چيز ديگر . اينجاست كه دادگاه‌ها بايد ورود كنند. متاسفانه نظام قضايي ما چنان پيچيده است كه غير از هدر رفتن عمر و چند سال بدبختي و آوارگي ثمري ندارد. در زير به برخي دعواها اشاره مي‌شود تا بدانيم چه گرفتاري عظيمي سرراه مردان وزنان اين مرزو بوم است. مي‌دانيم در كشور ما باتوجه به ماده١١٣٣ قانون مدني حق طلاق با مرد است و زن مي‌تواند باتوجه به مواد١١٣٠،(عسرو حرج)١١٢٩(ندادن نفقه)١١١٩(شرايط ضمن عقد) و موارد ديگر تقاضاي طلاق كند.
 چند مورد از دعاوي مطرح شده در دادگاه‌ها را براي بيان پيچيدگي امربه‌طور خلاصه براي نمونه مي آورم:
1- مطالبه نفقه ومسكن مناسب: زن مي‌تواند از شوهرش با اقامه دعوا خرجي بخواهد. در مقابل مرد مي تواند دعواي تمكين مطرح كند كه همسرش نزد او نمي آيد.
2- ملاقات و حضانت فرزند كه هر دو نفر مي‌توانند عليه‌‌‌‌‌ یكديگر در صورت داشتن فرزند اقامه كنند.
٣- مطالبه جهيزيه زن از شوهر كه در زمان جدايي ، رخ مي‌دهد.
4- مطالبه مهريه که یکی از دعاوي مهم است كه در زمان ثبات اقتصادي چندان مطرح نبود اكنون به صورت یک مشكل غيرقابل حل در آمده است . احتمالا بخاطر بالارفتن ارزش طلا و پايين آمدن ارزش پول ملي، مهريه‌ها به‌صورت سكه طلا آنهم حتا به ميزان سال تولد زن تعيين مي‌شود. البته مطالبه مهريه لازمه‌اش طلاق نيست. حال در صورت مطالبه زن ببينيد چه بلايي سر مرد بيچاره در مي‌آيد. در مقابل شوهرها تقاضاي إعسار مي كنند كه قادر به پرداخت نيستند. فرض كنيد زني مطالبه ١١٠ سكه طلاي بهار آزادي مي‌كند. مرد كه مثلا كارمند حقوق‌بگير است، مدعي إعساراز پرداخت مي‌شود. معمولا دادگاه‌ها باتوجه به در‌آمد شوهر هر شش ماه یک سكه مقرر مي‌كنند. ببينيد زن بايد پنجاه و پنج سال هر شش ماه یک سكه بگيرد كه امري نشدني و حتی مضحك است. حالا اگر ميزان مهريه پانصد سكه باشد، چند سال بايد صبر كند؟
5-  تقاضاي طلاق از ناحيه شوهر كه بسي آسانتر از تقاضاي زن است.
6- در كنار اينها معمولا دعاوي فراوان ديگري كه در این یاد داشت مجال آن نيست، مطرح مي‌شود. خب مي‌بينيم دو عاشق دلسوخته كه به‌هر دليلي عشقشان تبديل به تفرت شده، سال‌ها بر سر هم مي‌كوبند كه چه بسا جرايمي مانند ضرب و جرح و حتی قتل و خيانت و رابطه نامشروع از آن زاده مي‌شود؛ مانند دو شطرنج باز‌‌‌‌‌ی که أسب را به ميدان مي‌آورد ديگري فيل را. یکی وزير را پيش مي‌كشد، ديگري رخ را... حالا بگير برو تا آخرش و اگر هردو بر خلاف اين بازي نابود شوند.
 حال چه بايد كرد؟ چاره اش آسان سازي است؛  قواي سه‌گانه، حقوقدانان و فقيهان و قاضيان و استادان بايد پا پيش نهند مقررات مربوط در قانون مدني كه مربوط به صد سال پيش است؛ و قوانين ديگر را بازسازي و آسان سازي كنند. آخر اكنون كه ميزان زنان كارمند و متخصص و صاحب در آمد زياد شده، ديگر دعواي إلزام به پرداخت نفقه به‌وسيله خانم دكتري كه در ماه ميليون‌ها تومان در آمد دارد چه معنا دارد؟ یا تمکین یعنی چه؟ مگر مي‌شود زني را بدون ميلش در خانه شوهر حبس كرد؟ تعيين مهريه به ميزان‌ها‌‌‌‌‌ی  مرسوم كه مربوط به زماني بود كه زن را كالا مي‌پنداشتند و سر آن چانه مي‌زدند، امروزه امري بيهوده است.
 رسم‌هاي تهيه جهيزيه براي همسر كه بعد سر پس گرفتن آن دعواها بپاشود براي چيست؟ اينها همه مانع ازدواج جوانان و باعث دعواهاي گوناگون است كه روح و جسم زنان وشوهران را سال‌ها مي‌فرسايد. شايد كساني بر آنچه در این یادداشت آمده انگ غير شرعي بزنند كه چنين نيست. در اسلام ازدواج و طلاق بسيار آسان گرفته شده است. اگر به مباني نگاه كنيم همه اين مسايل حل خواهد شد وجامعه حداقل در اين زمينه روي آرامش بخود خواهد ديد. بله علاوه بر حل مشكلات اقتصادي جامعه، راهكار آسان و شفاف سازي مقررات روابط خانوادگي است.